فراگیری مهارت زندگی؛ مهمترین نیاز دختران امروزی
شیوع کرونا شرایط جدیدی را برای دختران ما ایجاد کرد تا حدودی شرایط هتلی فراهم شد و از آموزش مهارتهای زندگی و اصلی دریغ کردیم در صورتی که باید به این باور برسیم که این مهارتها برای دخترانمان نیاز است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نشستی به مناسبت دهه کرامت با حضور سه نفر از دختران موفق در دفتر معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی همدان برگزار شد.
مهمانان این نشست معصومه ابراهیمی هژیر، معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان استان همدان که دختر شهید ستار ابراهیمی است، مینا صادقی، پرستار بیمارستان سینای همدان و ستایش ایلوخانی، تنیس کار نوجوان همدانی بودند.
معصومه ابراهیمی هژیر، معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان استان همدان، دختر شهید ستار ابراهیمی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو اخیرش، اظهار کرد: از دوران دانشجویی در انجمنهای ادبی فعالیت میکردم، پس از آن به عنوان معلم حقالتدریس و در هر هر رشتهای که معلم نداشتند تدریس میکردم تا به عنوان نیروی رسمی و معلم پرورشی مشغول به کار شدم پس از آن به عنوان مسئول بسیج و مربی حلقههای صالحین بودم، مدتی مدیر دبیرستان فجر شاهد بودم و سپس در مدرسه ابتدایی شاهد ۸ سال به عنوان مدیر دبستان مسئولیت داشتم و ۷ سال است که در دانشگاه فرهنگیان نیز تدریس دارم، بیشتر فعالیتهای فرهنگی و طرحهای جدیدم که منجر به کسب رتبه کشوری شده است مربوط به دوران فعالیت در مدرسه است.
وی افزود: پس از کار در مدرسه و در حال حاضر سه سال است که به عنوان معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان استان همدان مشغول هستم. «مدرسه شایستهمحور»، «مدرسه بدون کاغذ»، «مدرسه مثبت اندیش»، «پارک کتاب» و «مدال کتابخوان» از جمله طرحهایی بودند که در سطح کشور حائز رتبه شد.
ابراهیمی یادآور شد: در طرح شایسته محور، انجام کارها به صورت گروهی آموزش داده میشد تا رقابت ناسالم از مدرسه حذف شود، دانش آموزان را تشویق میکردیم در مناسبتهای خاص مثل روز دانش آموز، میلاد پیامبر(ص) روز دختر و … بنا به موفقیتی که در کلاس و به صورت گروهی داشتهاند از جوایزی همچون بازدید از موزه، اردوی درون شهری و … بهرهمند شوند.
این مدرس دانشگاه ابراز کرد: مخاطبان ما در مدرسه و کانون پرورش فکری یک قشر است با این تفاوت که در محیط مدرسه یک اجبار وجود دارد اما در کانون عشق و علاقه در کار است که با افراد علاقهمند روبهرو هستیم. آموزشهایی در حوزه فرهنگی، ادبی و هنری را به آنها ارائه میدهیم البته از سال گذشته در حوزه قرآنی که با رویکرد مدیر جدید کانون دارد به این حوزه هم وارد شدهایم کارهایی انجام گرفته است.
دختر شهید ستار ابراهیمی با بیان اینکه رسالت اصلی ما در کانون ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی است،گفت: اولین قدم برای کتابخوان کردن بچهها، خود پدر و مادران هستند، قدم بعدی میتواند ارتباط با کانون و کتاب باشد، یکی از اولویتهای کانون ارائه خدمت به کودکان مناطق محروم است و به همین منظور بیشتر مراکز کانون در همدان در مناطق حاشیه شهر است.
وی با اشاره به اینکه آسیبی که کرونا به کودکان وارد کرد بسیار زیاد است، تاکید کرد: این همهگیری و تغییراتی که در روحیه و سبک زندگی کودکان ایجاد کرد باعث شد کمتر چیزی آنها را به مسائل و فعالیتهای فرهنگی جذب کند.
ابراهیمی با تاکید بر اینکه خلاقیت و جذابیت راهکار اصلی جذب کودکان به مباحث فرهنگی است، توضیح داد: کاری که ما در مدرسه برای اجرای طرح مدال کتابخوان و پارک کتاب در بین دانش آموزان ابتدایی اجرا کردیم به این صورت بود که از استانهای مختلف شاعر و نویسنده دعوت میکردیم و با حضور خود آنها به معرفی کتاب برای بچهها می پرداختیم، یا یکی از همکاران با پوشیدن لباس محلی، زیبا و رنگی به عنوان خاله پری در زنگهای تفریح در حیاط مدرسه بین دانشآموزان میرفت و روی دامنش کتاب میگذاشت و به انتخاب بچهها برایشان کتاب میخواند.
طراحی «پارک کتاب» در مدرسه
این مدیر مدرسه بیان کرد: همچنین فضاسازیهای مختلفی با المانهای «دختر کتابخوان»، میز و صندلیهای رنگی و قفسههای مختلف ایجاد کرده بودیم که رفتن به این پارک کتاب جایزهای شده بود برای دختران مدرسه که آنها لحظه شماری میکردند تا به این پارک راه پیدا کنند، لذا در زمینه ترویج فرهنگ کتابخوانی هدفمند کار میکردیم و فقط صرف خواندن یک کتاب هدف اصلی نبود.
ابراهیمی گفت: برای تهیه منابع خوب برای کتابخانه هم از نظر و سلیقه خود دانش آموزان استفاده می کردیم، دانش آموزان را به کتابفروشی میبردیم تا خودشان کتاب را انتخاب کنند.
فراگیری مهارت زندگی؛ مهمترین نیاز دختران امروز
وی با اشاره به اینکه خلآ آموزشهایی در حوزه مهارتهای زندگی را در بین دانش آموزان مدرسه ابتدایی احساس میکردم، بیان کرد: از این رو ساعتی را برای دانش آموزان در طی هفته به منظور آموزش مهارتهای زندگی در نظر گرفتیم؛ این طرح یک برنامه بلندمدت ۵ ساله بود که برای اولین در مدرسه ما و حدود ۹ سال پیش با همراهی انجمن اولیا و شورای معلمان با عنوان طرح «بوم» اجرا شد طرحی که به مرحله کشوری راه پیدا کرد و در حال حاضر ۳ سال است که در سطح کشور در حال اجراست.
ابراهیمی هژیر توضیح داد: در طول هفته هر معلم یک ساعت را بنا به نیاز دانش آموزان کلاس خود و مهارتی که خود معلم داشت برای آموزش آن اختصاص میداد این مهارتها از جمله بستن بند کفش برای دانش آموزان مقاطع ابتدایی، پوست کندن میوه، کوک زدن قسمتی از لباس، کوبلن دوزی، مهارت نه گفتن، آموزش منطقه امن با بازی و … بود و این آموزشها در هر پایه متفاوت بود، هدف هم خودکفایی دانش آموزان در رفع نیازهایشان بود.
وی با اشاره به اینکه در ابتدا کار سخت بود چراکه برخی از خانوادهها و معلمان مخالفت کردند اما رفتهرفته همه با این طرح همراه شدند، گفت: برای اجرای این طرح ها خودمحور نبودم و سعی میکردم پس از مشورت و پخته کردن آن را اجرایی کنم، به این صورت که در ابتدا در شورای معلمان مطرح میشد نظر همه معلمان را میپرسیدم سپس در انجمن اولیا و سپس در مجمع عمومی شامل پدران و مادران و معلمان طرح را توضیح میدادم.
معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان استان همدان، با اشاره به مشکلات و خلأهایی که امروز متوجه دختران ما است، تصریح کرد: شیوع کرونا شرایط جدیدی را برای دختران ما ایجاد کرد تا حدودی شرایط هتلی فراهم شد و از آموزش مهارتهای زندگی و اصلی دریغ کردیم در صورتی که باید به این باور برسیم که این مهارتها برای دخترانمان نیاز است.
وی در کلام آخر خود با توجه به آنچه که یک خانم برای شاخص شدن نیاز دارد، اظهار کرد: یک بانو در هر شغلی که در آن قرار دارد باید قلبش بتپد، احساس مسئولیت داشته باشی و بددانی در این دوره باید تأثیرگذار باشی، اینکه هدف داشت و قطار در حال حرکت بود حتی اگر سنگی به سوی قطار هم پرت کردند از ما انگیزه نگیرد.
به بیماران به چشم عضوی از خانوادهام نگاه میکنم
مینا صادقی، پرستار بیمارستان سینای همدان، بانوی دیگری که به مناسبت تکریم دختران موفق همدانی در این نشست حضور پیدا کرده است، اظهار کرد: از همان ابتدا از شغل پرستاری و از خون و بیمارستان خیلی میترسیدم و باید بگویم از اینها فراری بودم، ناخواسته وارد این رشته شدم اما یکی از استادانم این ترس را از بین برد، در کنار ورزش که به عنوان مربی شنا نیز فعالیت ورزشی دارم، در مسابقات بین بیمارستانی هم شرکت داشتم، دستی بر ساز سنتور هم داشتم، روحیهام با پرستاری جور نبود، یکی از اساتید دانشگاهیام مرا با گروه تئاتری آشنا کرد و کار موسیقی آن گروه را انجام میدادم در کنار آن مرا تشویق به انجام کارهایم در بیمارستان میکرد.
وی با بیان اینکه در بخش ایزوله کرونا بیمارستان سینا مشغول به کار هستم، توضیح داد: در ابتدای شیوع کرونا به منظور اینکه از ابتلای خانوادهام به کرونا جلوگیری کنم ۶ ماه جدا از آنها زندگی میکردم، پس از دریافت واکسن خیالم کمی راحتتر شد اما متأسفانه خانوادهام درگیر شدند و مادرم را سال گذشته در بخش آیسییو بیمارستان از دست دادم. پس از فوت مادرم با همه سختی یادآوری آن خاطرات درخواست جابه جایی به بخش آی سی یو را دادم چراکه حس میکردم هنوز مادرم آنجاست.
صادقی گفت: قبل از آن نسبت به بیماری که در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ بود و در فضای آی سییو احتمال مرگ او وجود داشت بیتفاوت بودم، اما با دیدن مراحلی که مادرم در آی سییو گذراند و شرایط سختی که داشت حالا میدانم از لحاظ رفتاری با بیماران چگونه باید باشم و سعی میکنم هر کاری از دستم بی میآید برایشان انجام دهم.
وی ادامه داد: بیماری از هیچ انسانی دور نیست من قبلاً فکر میکردم بیماری فقط برای دیگران است در شغل پرستاری اگر این دید را داشته باشی که این مریض همانند عضوی از خانواده ماست خیلی در نحوه خدمت رسانی به او متفاوت میشود، پزشک مریض را میبیند و میرود اما ما پرستاران هستیم که با او در ارتباط هستیم.
ابتلا به کرونا و دلجویی همکاران؛ بهترین خاطرهام از دوران پرستاری
این پرستار همدانی با اشاره به بهترین خاطره خود در روزهایی که مشغول شغل پرستاری بوده است، ابراز کرد: یکی از این خاطراتم مربوط میشود به مبتلا شدنم به کرونا پس از یک ماه از شیوع آن در ایران، مدیر بخش به همه اعلام کرد که من مبتلا شدهام همه همکاران به من زنگ میزدند و در عین احوالپرسی میخواستند برایم غذاهای تقویتی بیاورند و این خیلی حس خوبی بود.
وی تصریح کرد: گاهی پرستاران به دلسنگی متهم میشوند، اما ما هالهای ایجاد میکنیم که به بیماری نزدیک نشویم چراکه گاهی اگر این هاله بین ما و مریض نباشد با از دست دادن آنها ضربه بسیاری میخوریم اگر این هاله از بین برود و به قولی پرستار مهربانی باشند به آنها وابسته میشوند و از دست دادن آنها پرستار را اذیت میکند. گاهی هم دل سنگی ما منجر به بهبودی بیمار میشود، به طور مثال برای اولین بار که با یک بیماری که دچار سوختگی بود برخورد کردم اگر دل رحمی به خرج می دادم نمی توانستم سوختگی های او را پانسمان کنم، اما در ان شرایط لازم است که به گریه و درد آنها توجه نکنیم.
صادقی گفت: یک پرستار تازه وارد در بخش داریم بسیار پرانرژی است سعی میکنم از او یاد بگیرم، او حتی با بیمارانی که هوشیاری هم ندارند با مهربانی صحبت میکند.
پرستاری تنها دادن دارو به بیمار نیست بلکه همراهی کردن بیمار است
وی با اشاره به اینکه اگر میخواستم شغلی دیگری را انتخاب کنم بازهم پرستاری را انتخاب میکنم، بیان کرد: سختی و عصبانیتهایم را سر کار بروز نمیدهم تنها دوست صمیمیام پدرم است او برایم آنقدر آرامشبخش است که خستگیها و عصبانیتهایم را به او میگویم و او در نهایت آرامش خودش را به من میدهد.
صادقی یادآور شد: پرستاری تنها دادن دارو به بیمار نیست بلکه همراهی کردن و درک بیمار و همرهان اوست. مهمترین شاخصه یک پرستار از خود گذشتگی است، به عنوان یک پرستار بیمار را یکی از اعضای خانواده خود میبینم به خصوص افراد مسن را همچون پدر و مادرم میبینم.
وی با اشاره به مشکلاتی یک خانم پرستار در محیط کار خود میتواند داشته باشد، گفت: تعادل سازی تعداد نیروهای خانم و آقا در یک بخش میتواند اولین قدم برای برداشتن بار اضافه از دوش خانمها باشد. در تعیین شیفتها اینگونه است که خانمهای مجرد تعداد شیفت کاری بیشتری را میگذرانند به طوری که ساعت اضافه کار خانم مجرد به طور میانگین ۱۲۰ ساعت و خانم متأهل ۲۰ ساعت در ماه برسد، جذب نیرو میتواند ساعتهای زیادی را از میزان شیفتهای ما کم کند. میزان کار بالا تمایل ازدواج خیلی از دختران شاغل در بیمارستان را کاهش میدهد.
صادقی ابراز کرد: گاهی دچار تناقض میشویم از طرفی یک خانم عاشق مادر شدن و حس مادری است اما از طرفی این مشغله کاری زیاد اجازه تجربه این حس یا داشتن فرزندان بیشتر را به خانم شاغل در بیمارستان نمیدهد؛ اما در صورت تعادل کاری بین نیروهای خانم و آقا در یک بخش میتوان تا مقداری از این باری که بر دوش دختران مجرد پرستار وجود دارد کم کند.
این پرستار بخش کرونای بیمارستان سین همدان گفت: کرونا شرایط سختی را ایجاد کرده بود اما ما مانند افرادی که به دل آتش میزنند بودیم که بیرون و نگاه کردن به آن سختتر بود و در بطن ماجرا دیگر از چیزی نمیترسیدم. روز یا حتی لحظهای برایم پیش نیامد که بخواهم جا بزنم حتی در اوج شیوع کرونا در یک بازه زمانی از سیستان و بلوچستان درخواست نیرو کرده بودند و من به عنوان نیروی داوطلب اعلام آمادگی کردم، البته مدیر بیمارستان اجازه نداد.
وی افزود: تا شهریور سال گذشته در اوج همهگیری دلتا خودم را محکم و سرپا نگه داشتم تا اینکه خانوادهام درگیر شدند در آن زمان که میخواستم جا بزنم و انتقالدهنده این ویروس به خانوادهام بودم به خودم گفتم باید سرپا باشم و از آنها پرستاری کنم و با بهبودی خانواده و البته از دست دادن مادرم دیگر درگیر بیماری شدم و در بستر افتادم و در آن زمان پدرم پشتوانه بسیار خوبی برایم بود، همچنین همکاران خانم خیلی مرا در این فضا همراهی کردند.
علاقه و انگیزه شغلی برای بانوان
وی تأکید کرد: آن چیزی که به یک خانم انگیزه میدهد که در جایگاهی که قرار دارد خوب بدرخشد علاقه داشتن به آن کاری است که انجام میدهد. از آنجا که خیلی حس مادری را دوست دارم و البته در حال حاضر دختری مجرد هستم به کمک پدر و مادرم یک دختر ۶ ساله را به سرپرستی گرفتم، وقتی این دختر را به سرپرستی گرفتم و مادرم بیمار بود با خدا معامله کردم و گفتم من این دختر را حمایت میکنم و تو هم مادرم را برایم نگه دار، به هر صلاحی که از سوی خداوند بود و عمرش به دنیا نبود اما هیچ وقت به خدا نگفتم چرا مادرم فوت شد و مطمئن هستم که این کار خدا هم مانند بقیه کارهایش حکمتی داشته است.
کسب مقام اول نونهالان آسیای میانه
ستایش ایلوخانی، تنیس کار نوجوان همدانی ۱۴ ساله نیز در این نشست اظهار کرد: در مسابقات برونمرزی مقام اول نونهالان آسیای میانه را کسب کردم، در مسابقات عمان رتبه دوم، در مسابقات عراق در رده ۱۵ سال رتبه اول و در رده ۱۷ (بزرگتر از خود) رتبه سوم را کسب کردم. در رده نونهالان سه بار رتبه اول را کسب کرده و در حال حاضر جز تیم ملی تنیس هستم.
وی با بیان اینکه پدرم مشوق اصلی من بود، تأکید کرد: پدرم در این رشته به صورت تخصصی کار میکند و من هم از ۸ سالگی وارد این رشته شدم، در این رشته چون آقایان خیلی قویتر وارد شدهاند، برای راهیابی به ردههای بالاتر با آقایان تمرین میکنیم و از این رو باید حجاب اسلامی را رعایت کنیم و این در ورزشی مثل پینگپنگ که بسیار پرتحرک است برخلاف آنچه به نظر میرسد سخت است.
ایلوخانی گفت: در کنار پرداختن تخصصی به این رشته به دروس مدرسه هم میپردازم البته اولویت اول در زندگیام پرداختن به ورزش و درخشیدن در ردههای بالاتر است.
وی با اشاره به سختترین بازی که تاکنون داشته است، گفت: در مسابقات عمان با حریف هندی بود که بسیار قدرتمند حاضر شده بود. این ورزش جز ورزشهای پرهزینه و گران است به طور مثال یک راکت پینگپنگ از مبتدی تا حرفهای از ۸۰۰ هزار تومان تا ۸ میلیون تومان است، هزینه رفتوآمد به مسابقات با خود فرد شرکتکننده است، هزینههای نفر اول و دوم با فدراسیون است اما سایر بازیکنان با خودشان است.
ایلوخانی با اشاره به اینکه به دلیل استقبال کم دختران از این رشته احتمال موفقیت برای دختران بیشتر است، با اشاره به یکی از خاطرات شکست خود در مسابقات جهانی یادآور شد: یکبار در مسابقاتی غرور مرا داشت و متأسفانه منجر به باختم در این مسابقه شد.
کسب رتبه اول در ۱۲ سالگی؛ بهترین خاطره
این نوجوان ورزشک ار ابراز کرد: در مسابقات ازبکستان که اولین تجربهام در مسابقات برونمرزی بود، ۱۲ ساله بودم و توانستم رتبه اول را کسب کنم. اینکه در ۱۲ سالگی توانستم رتبه اول را کسب کنم بهترین حس بود اما متأسفانه مسابقات آسیایی که قرار بود در چین برگزار بشود با شیوع کرونا لغو شد و نتوانستم به آن راه پیدا کنم.
وی با بیان اینکه در ایام کرونا همچنان تمرینات خود را داشتم اما چون باشگاهها تعطیل میشد در منزل همچنان تمرین میکردم، گفت: اگر روزی بخواهم حریفم را خودم انتخاب کنم حریف چینی انتخاب میکنم چراکه چینیها خیلی با تجربه هستند و میتوانم از تجربیات آنها استفاده کنم.
این دختر نوجوان همدانی بیان کرد: نهایت ادامه دادن من در این رشته تا زمانی است که بتوانم مقام بیاورم، اگر دیگر نتوانم مقامی کسب کنم آن را کنار میگذارم. به دختران همسن خودم که کمتر اهل ورزش هستند توصیه میکنم به ورزش روی بیاورند چراکه با دنبال کردن یک رشته ورزشی انسان هدفمند میشود هرچند دیر به نتیجه برسد.
وی افزود: آینده شغلی که برای خودم متصور هستم مربی تیم ملی تنیس روی میز است. از لحاظ فراهم کردن شرایط ورزشی در همدان حمایت خوبی صورت گرفته و مدیر مدرسهام نیز حمایت خیلی خوبی داشته است که اجازه میدهد به این رشته مورد علاقهام بپردازم، چراکه این تفکر اشتباه که همه باید صرفاً در زمینه درسی موفق باشند و به غیر از درس به چیزی دیگر نپردازند در برخی از معلمان وجود دارد.
ایلوخانی گفت: غیر از پرداختن به ورزش و درس به مسائل دیگر فرصتی نمیماند که بتوانم به آن بپردازم. در ورزش انسان نشاط خاصی را در تجربه میکند در چیزی دیگر شاید نتوان آن را پیدا کرد، عرصه ورزش و مسابقه صحنهای از زندگی است که در آن شکست میخوریم و دوباره باید برخاست و ادامه داد تا به موفقیت رسید، حرف آخرم این است که مسئولان ورزشی غیر از فوتبال به سایر رشتهها هم توجه کنند و حمایت لازم را داشته باشند.