چـکیده :
یکى از پیامبران بزرگ الهى که در آیه هاى فراوانى از او یاد شده، سلیمان بن داود(علیه السلام) است. خداوند، نعمت ها و مواهب گوناگون بزرگى مانند علم و حکمت، آشنایى با زبان حیوانات، تسخیر باد، سپاهى مرکب از جن و انس و ملک، و حکومت گسترده و بى نظیر به او داده بود. در اثر گستردگى قلمروى ملک وحکومت و اقتدار فوق العاده اى که داشته، حکایات و داستان هاى فراوانى در کتاب هاى تفسیر و قصص انبیا درباره او نقل شده که تعدادى از آن ها به روشنى رنگ افسانه دارد.
یکى از این داستان ها داستان انگشترى اسرارآمیز سلیمان است که گویا تمامى قدرت و حکومت او وابسته به آن بوده است، به طورى که وقتى یکى از شیاطین، آن را از وى ربود، سلیمان تا مدتى از قدرت و حکومت معزول شد و شیطان به جاى او بر سریر سلطنت نشست. بسیارى از مفسران، این افسانه را در تفسیر آیه ۳۴ و ۳۵ سوره ص نقل، و در واقع، این دو آیه را با این قصه تفسیر کرده اند.
در این مقاله، موضوع خاتم سلیمان و داستان ربوده شدن آن بررسى شده و اثبات مى شود که این داستان، از اسرائیلیات است و با دو آیه مزبور ارتباطى ندارد.
کلیدواژه : سلیمان، خاتم، اسرائیلیات، شیطان و تفسیر.