چکیده :
نویسنده این مقاله رفتارهای دینی حلاج را (به عنوان یکی از معروفترین شخصیتهای تصوف) از دیدگاه عصبی و رفتاری مورد بررسی قرار داده است تا به آخرین دستاوردهای علمی در خصوص طبیعت تجربههای دینی غیر اصیل دست یابد. وی تلاش کرده است تا با تفکیک تجربه دینی اصیل از غیر اصیل نشان دهد که تجربههای دینی و معنوی غیر اصیل در صوفیان بیشتر به علائم سایکوزی شباهت دارد و تجارب آنان برگرفته از اختلالات سایکوزی مرتبط با اختلال خلقی و اولیه میباشد. دلایل این فرضیه در هر موردی با تشخیصهای متفاوتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. محدویتهای مرتبط با آزمایشهای تشخیصی گذشته نگر نیز، مورد ارزیابی قرار گرفته است.
نویسنده برای پاسخ به این سؤال که چگونه پیروان آنان گرد آن شخصیتها جمع شدهاند و سیستمهای اعتقادی جدید به ظهور رسیده و جاودانه شدهاند به مدلهای اجتماعی آسیب شناسی روانی و پویایی گروهی نیز پرداخته است. نویسنده به یک روش تازه در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی ۴ DSM برای شناسایی بروز این نوع اختلال روانی دست یافته است.
این یافتهها از این فرضیه پشتیبانی میکنند که افراد با اختلالات خلقی و اولیه مرتبط با علائم سایکوزی میتوانند سبب ایجاد تأثیرات بزرگی بر تمدن نیز بوده باشند. امید است این پژوهش بتواند زمینه را برای کمک به افرادی که تحت تأثیر آموزشهای صوفیانه و عرفانهای کاذب دچار بیماریهای روحی و روانی و اختلالهای سایکوتیک میشوند، فراهم نماید.
کلیدواژه: تجربه دینی، اسکیزوفرنی، صرع، تصوف، اختلالات روانی