اهداف مقتدی صدر از اردوکشی خیابانی| در عراق چه میگذرد؟
هواداران صدر اولین بار روز چهارشنبه پنجم مرداد با همراهی عجیب نیروهای امنیتی وارد منطقه الخضراء و ساختمان پارلمان عراق شدند، که برخی اعضای چارچوب هماهنگی آن را مشکوک توصیف کردند.
به گزارش ردنا (ادیاننیوز)، هواداران جریان صدر در دومین حمله به پارلمان عراق، امروز شنبه هشتم مرداد هم به سبب عدم قاطعیت نیروهای امنیتی به ویژه نیروهای ویژه حفظ امنیت منطقه الخضراء وارد این منطقه فوق امنیتی شدند که محل استقرار نهادهای مهم حاکمیتی همچون ساختمان پارلمان، نخستوزیری و قضایی عراق است.
هواداران صدر اولین بار روز چهارشنبه پنجم مرداد با همراهی عجیب نیروهای امنیتی وارد منطقه الخضراء و ساختمان پارلمان شدند، که برخی اعضای چارچوب هماهنگی آن را مشکوک توصیف کردند.
دست زدن به اقدامات خشونتآمیز و استفاده از لودر و بولدوزر برای رفع موانع ایجاد شده در ورودیهای منطقه الخضراء و خسارت وارد شدن به اموال عمومی از نکات قابل توجه تحرکات طرفداران صدر در دومین یورش به منطقه الخضراء و پارلمان بود. طرفداران صدر پس از دومین حمله اعلام کردند تحصن نامحدودی را آغاز میکنند و تا زمان تحقق خواستههایشان خارج نخواهند شد.
نکته سؤالبرانگیز دیگر تمرکز ویژه رسانههای سعودی اماراتی بر تحرکات هواداران صدر و قطع برنامههای عادی برای پوشش لحظه به لحظه تحرکات آنها و انجام گفتگوها و تحلیلهای هدفمند در حمایت از آنها و ضدیت با چارچوب هماهنگی و حشد الشعبی و به طور کلی در راستای تفرقهافکنی و فتنهگری در میان ملت عراق به ویژه شیعیان است.
در خصوص تحولات کنونی عراق و به طور خاص بغداد با آقای «علی موسوی خلخالی» کارشناس مسائل بینالملل به گفتگو نشستهایم که از نظر خوانندگان گرامی میگذرد:
چرا مقتدی صدر در این برهه زمانی به این تحرکات (اردوکشی خیابانی) متوسل شده است؟
موسوی خلخالی: بعد از اینکه مقتدی صدر، از نمایندگان جریان صدر در پارلمان عراق خواست استعفا دهند و آنها هم بلافاصله استعفا کردند، مقتدی فکر میکرد که فضایی به نفع وی به وجود میآید، و میتواند موجی را به وجود آورد که بتواند اراده خود را بر اساس آن به پیش ببرد که این اتفاق در عمل نیفتاد و متعجب شد از اینکه پس از ۲۴ ساعت از استعفای نمایندگان وابسته به خود، رئیس پارلمان استعفاها را پذیرفت و فوراً جلسه ویژهای را تشکیل داد و دو سه روز پس از استعفای نمایندگان جریان صدر، جانشینان آنها انتخاب شدند.
این برای مقتدی صدر قابل قبول نبود و احساس کرد گل به خودی زده و فکر کرد در حال از دست دادن عرصه است به ویژه اینکه هیچ آشوبی رخ نداد و هیچ کس به خیابان نیامد و اعتراض نکرد که چرا جریان صدر از پارلمان خارج شد و یا اینکه هیچ کس از او خواهش نکرد که از پارلمان خارج نشود. پس از آن مقتدی صدر دنبال فرصتی بود تا نشان دهد همچنان در صحنه حضور دارد و همچنان بازیگر اصلی مناقشات سیاسی عراق است و اینکه کسی نمیتواند او را نادیده بگیرد.
مقتدی صدر دو هفته پیش بود که نماز جمعه بزرگی را در بغداد برگزار کرد در حالی که خودش در آن سخنرانی نکرد و صرفاً بیانیهای را نوشت و به دست نماینده خود داد تا برای هوادارانش بخواند و با این کار قدرتنمایی کرد. آقای مقتدی صدر تصور میکرد با این اقدام میتواند چارچوب هماهنگی را تحت فشار بگذارد تا به خواستههایش تن دهند. در حالی که چارچوب هماهنگی قانوناً حق داشت پس از استعفای نمایندگان جریان صدر از پارلمان، خودش به عنوان فراکسیون اکثریت شیعی مستقر در پارلمان، نامزد نخستوزیری معرفی کند و دولت آینده را خودش انتخاب کند و قانوناً آقای مقتدی صدر دیگر نمیتوانست در فرایند چارچوب هماهنگی دخالت کند.
از وقتی که چارچوب هماهنگی، نامزد نهایی خود را برای تصدی نخستوزیری معرفی کرد، آقای صدر احساس کرد که دارد تمام صحنه را از دست میدهد و از صحنه سیاسی عراق خارج میشود و اینکه دیگر در آینده دولت عراق تأثیرگذار نخواهد بود. برای همین به ناگاه وارد میدان شد و طرفداران خود را به خیابان کشاند.
پیامدهای این تحرکات برای آینده عراق و روند سیاسی آن چیست؟
درباره اینکه آینده عراق چه خواهد بود، باید بگویم که بدعت خطرناکی در حال پایهگذاری است و این میتواند عواقب بسیار سختی داشته باشد. اگر چارچوب هماهنگی بر نامزد خود اصرار داشته باشد که البته موضع برحقی است، زیرا میگویند ما اکثریت هستیم و حق داریم نامزد خود را داشته باشیم، اگر آنها بر نامزد خود پافشاری کرده و جریان صدر هم بر سیاست و اقدامات فعلی خود پافشاری کند و مانع اقدامات دولت فعلی شود، عراقی که از ۹ ماه پیش در بنبست سیاسی گرفتار شده است، در این صورت به سمت عمیقتر شدن بحران سیاسی حرکت خواهد کرد.
اینکه گروههایی بخواهند اراده خود را در خیابان بر دیگران تحمیل کنند، این میتواند پیامدهای خطرناکی به همراه داشته باشد.
سناریوهای احتمالی برای آینده روند سیاسی عراق را پس از این تحرکات طرفداران صدر چگونه ارزیابی میکنید؟
رهبران چارچوب هماهنگی در عین اصرار بر پیشبرد سیاست فعلی خود که حمایت از نامزدی «محمد شیاع السودانی» است، برنامهای دارند که فعلاً وارد اردوکشی خیابانی نشوند؛ یعنی کار مشابه آقای صدر را انجام ندهند به ویژه اینکه این نگرانی شدید وجود دارد که به یک زد و خورد سنگین خیابانی منجر شود.
البته حتی اگر طرفداران چارچوب هماهنگی تظاهرات کنند، همانطور که رهبران چارچوب گفتهاند در چارچوب نظم و قانون و عدم خدشه وارد کردن به نهادهای قانونی و حاکمیتی و عدم ورود به پارلمان و منطقه الخضراء خواهد بود.
سناریوی دیگر هم این است که رهبران گروههای سیاسی بتوانند تدبیری به خرج دهند که به یک راه حل میانه که همه را راضی کند، دست یابند. به نظر نمیرسد که جریان صدر در وضعیت فعلی دنبال راضی کردن «چارچوب هماهنگی» باشد. آنچه به نظر میرسد مد نظر جریان صدر و آقای مقتدی است، ایجاد موج، موجسواری و در نهایت پیش بردن موج انتخابات مجدد است که میتواند عواقب سختی به همراه داشته باشد، چرا که در آن صورت هر جریانی میتواند بعداً در صورتی که ببیند صحنه سیاسی را باخته، طرفدارانش را به خیابان بکشاند و همین کاری را که مقتدی صدر انجام میدهد، هر گروهی به نوعی میتواند آن را انجام دهد و این میتواند بدعت بدی باشد و عواقب خطرناکی به همراه داشته باشد.
همانطور که گفتم، احتمال سوم این است که گروههای سیاسی به راه حلی دست یابند که همه از آن راضی باشند. الآن مشخص نیست چارچوب رضایت جریان صدر که اکنون فکر میکند صحنه میدانی را از دست داده است، چیست و اینکه چه خواستهای دارد؟ اگر خواستهاش انتخابات زودهنگام باشد، میتواند اتفاق خطرناکی باشد و جدای از اینکه بدعت جدیدی است، اجرای آن هم میتواند خیلی سخت باشد، چون به هر حال پارلمان باید تصمیم بگیرد انتخابات زودهنگام برگزار شود. فرایند آن خیلی طولانی و سخت است و فقط هزینه بر دوش ملت و کشور عراق تحمیل میکند و این میتواند عراق را به سمت بیثباتی سوق دهد.
متوسل شدن به خشونت، نقض قانون و نظم و استفاده از تهدید و ارعاب رقبا آیا میتواند اهداف مدنظر را برای جریان صدر محقق کند؟
اینها تلاش خود را به کار میگیرند؛ همچنان که در گذشته هم همین سناریو تکرار شده بود. در سال ۲۰۱۸ میلادی که تظاهرات علیه دولت آقای «عادل عبدالمهدی» برگزار کردند و به تظاهرات اکتبریها یا تِشرینیها معروف شد، پس از آن، آقای صدر تلاش کرد سوار موج شود و همین سناریو و طرح خود را با ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفانش به پیش ببرد. این در حالی بود که مقتدی صدر ابتدا از دولت عبدالمهدی دفاع میکرد، اما ناگهان به حمایت خود پایان داد و وارد فاز آشوب شد. تمام این اتفاقات در گذشته هم رخ داده بود؛ الآن هم آقای مقتدی صدر فکر میکند میتواند دوباره این گزینه و سناریو را با ایجاد رعب و وحشت تکرار کند، ولی اینکه این بار بتواند موفق شود یا نه، این را باید در سیر تحولات دید. به هر حال ارادهای در چارچوب هماهنگی وجود دارد که تسلیم اراده آقای مقتدی صدر نشود و در عین حال وارد فاز خشونت و عصبانیتی که آقای صدر و طرفدارانش دنبال آن هستند، نشود؛ باید ببینیم اوضاع به کدام سمت و سو پیش خواهد رفت.
اعلام تحصن نامحدود از سوی طرفداران صدر با چه اهداف و انگیزههایی مطرح شده و به نظر شما تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
درباره اعلام تحصن نامحدود از سوی طرفداران صدر خدمت شما عرض کردم، اینها مسئله بعدی را که مطرح خواهند کرد، احتمالاً انتخابات زودهنگام خواهد بود و اینکه نخستوزیری موقتی تعیین شود و اینکه احتمالاً همین آقای الکاظمی نخستوزیر دولت انتقالی باشد و دوباره انتخابات برگزار شود و همانطور که خدمت شما عرض کردم، خیلی گزینه سخت با پیامدهای سخت و خطرناکی خواهد بود.
گزینهها و سناریوهای احتمالی «چارچوب هماهنگی شیعیان» و نیز مواضع احتمالی گروههایی که زمانی با مقتدی صدر ائتلاف کرده بودند مانند حزب دموکرات در خصوص این تحولات چگونه است؟
درباره گزینههای احتمالی چارچوب هماهنگی باید بگویم فعلاً تصمیم چارچوب هماهنگی بر این است که از نامزدی آقای محمد شیاع السودانی کوتاه نیاید. به هر حال حرف آنها منطقی است، میگویند در درون خود به اجماع رسیدهایم و آقای السودانی نامزد ما است، و اینکه ما عملاً در پارلمان اکثریت را در اختیار داریم و پارلمان باید به او رأی دهد. آنها نمیخواهند وارد آشوبطلبی آقای صدر و هوادارانش شوند و باید دید در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد. این فعلاً سیاست چارچوب هماهنگی است.
گروههای اهل سنت به روشنی در دیدار «خمیس الخنجر» به عنوان رئیس فراکسیون اکثریت اهل سنت عراق با آقای نوری المالکی به عنوان نماینده چارچوب هماهنگی مواضعشان را به صراحت اعلام کردند. اینها امتیازهای بالایی از چارچوب هماهنگی میخواهند تا در ازای دریافت آن با چارچوب هماهنگی همراه شوند. یا بیانیهای که خود خمیس الخنجر اعلام کرده نشان میدهد که اینها این حقیقت را مخفی نمیکنند که همچنان با مقتدی صدر ارتباط دارند.
اینها فکر میکنند در این اختلافات شیعی ـ شیعی میتوانند امتیازهای خود را از چارچوب هماهنگی دریافت کنند. آقای بارزانی هم همین نظر اهل سنت را دارد؛ البته «اتحادیه میهنی کردستان» همچنان با چارچوب هماهنگی همراه بوده و هماهنگ عمل کرده است. حزب دموکرات یکی از ارکان ائتلاف با آقای مقتدی صدر بوده است، البته پس از خروج جریان صدر از پارلمان این ائتلاف شکسته شد. ولی به نظر میرسد همچنان تمایلات درونی آنها همراهی با جریان صدر است و اگر بنا باشد با چارچوب هماهنگی همراهی کنند، آنها هم دنبال امتیازهای خاص خودشان از جمله حل و فصل موضوع صادرات نفت اقلیم و اختصاص بودجه ویژه ۱۷ درصدی از کل بودجه عراق به اقلیم کردستان هستند و احتمالاً خواستار این میشوند که نامزد مدنظر آنها رئیس جمهور عراق شود.
نکته مهم به خطر افتادن صلح و آشتی داخلی در صورت ادامه این تحرکات است، دمیدن بر آتش فتنه در راستای منافع چه کشورهایی است و دلیل حمایتهای گسترده شبکههای سعودی و اماراتی و رسانههای همسو از تحرکات مقتدی صدر چیست؟
احتمال به خطر افتادن صلح و آرامش داخلی در عراق وجود دارد. اکثر شیعیان از اینکه فتنهای در عراق رخ دهد، نگران هستند. بیوت مراجع عظام در نجف اشرف هم از این بابت بسیار نگران هستند و تلاش زیادی صورت میگیرد تا از این فضا فاصله گرفته شود.
درباره حمایت رسانههای سعودی و دیگران از این گونه تحرکات باید بگویم که به هر حال حکومت عراق شیعی است که باب میل کشورهای عربی نیست و آرزوی این کشورها روی کار آمدن یک حکومت غیرشیعی در عراق است. اگر هم قرار بر این باشد که حکومت شیعی در عراق برپا باشد، ترجیح این کشورها این است که رأس این حکومت شیعی، یک فرد سکولار و لائیک باشد، ولی بدنه حکومت آینده یا سکولار یا اهل سنت باشد، برای همین با این طرز فکر و ایده از تضعیف گروههای شیعی حمایت میکنند و این یک آرزو برای همه کشورهای عربی اهل تسنن است که جریان شیعی را در عراق تضعیف شده ببینند. اگر ببینند که فضا به این سمت حرکت میکند، قطعاً وارد عمل خواهند شد که این فضا سرعت بیشتری به خودش بگیرد و گروههای شیعی عراق بیش از پیش تضعیف شوند و این میتواند یک سناریوی خطرناک باشد.