چکیده :
عقل، عاطفه و عمل سه عنصر اساسی تربیت اخلاقی هستند. درباره تأثیر و برتری عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی، بحثهای فراوانی شده است. این مقاله قصد ندارد به بررسی این نکته بپردازد که آیا بین این دو ثنویت است یا وحدت، چرا که امروزه دیگر از ثنویتهایی که شاید قرنها به طول انجامیده است دیگر خبری نیست. آنچه که در این پژوهش مطرح میشود جایگاه و نقش عقل و عاطفه در تربیت اخلاقی با توجه به زمان است. بررسیها نشان میدهد که از منظر زمان عواطف در دوران اولیه کودکی عواطف زودتر از امور عقلانی و انتزاعی حضور و ظهور پیدا میکنند. بر این اساس تربیت اخلاقی باید از احساسات شروع شود و بهترین زمان دوران کودکی است، چون دنیای کودکی دنیای مملو از عواطف و احساسات است. از اینرو تربیت اخلاقی صحیح، در گرو اهتمام و توجه به هر دو بُعد عقل و عاطفه با توجه به عنصر زمان است.
کلیدواژه : عقل، عاطفه، زمان، رویکردها، تربیت اخلاقی