رهبر معظم انقلاب : آرامش درونی؛ پیشنیاز افزایش مراتب ایمانی جامعه اسلامی
استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب؛
حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) «رهبر معظم انقلاب» در بخشی از بیاناتشان در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با استناد به آیه ۴ سوره فتح میفرمایند: آرامش اگر از عرصه فردی فراتر رفته و جامعه اسلامی خود را در حالت سکینه الهی ببیند، آنگاه بر درجات ایمان و معنویت جامعه اسلامی افزوده میشود، لذا «برای یک مجموعه مسلمان، مجموعه مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد.»
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور در تشریح ویژگیهای مختلف خطبه نماز جمعه و امام جمعه با استناد به آیه ۴ سوره فتح میفرمایند: «ادبیات خطبه باید گرم باشد، صمیمی باشد، اتحادآفرین باشد، امیدبخش باشد؛ ادبیات خطبه باید امیدبخش باشد. هر کلمهای که شما در خطبه ایراد میکنید میتواند مصداق این آیه شریفه باشد که «هُوَ الَّذی اَنزَلَ السَّکینَهَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایماناً مَعَ ایمانِهِم»، میتواند هم مصداق اضطراب و دغدغه باشد؛».
ایشان ادامه داد: «حالا دغدغه بد نیست، اما میتواند مصداق اضطراب و تلاطم روحی و بدبینی به وضع و بدبینی به آینده و مانند اینها باشد؛ هر دو جور میشود حرف زد. باید امیدآفرین باشد، بصیرتآفرین باشد. میتواند هم حاشیهساز باشد؛ یک چیزی ما بگوییم که مستمسکی بشود برای دشمن شما و معاند شما که آن را دست بگیرد و علیه شما حرف بزند.»
بر همین اساس در این نوشتار به بیان تفاسیر و نکات پیرامون این آیه و ارتباط میان آرامش قلبی و افزایش ایمان میپردازیم.
متن آیه: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ ۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا»
ترجمه آیه: «اوست آن کس که در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست، و خدا همواره داناى سنجیدهکار است.»
از نگاه رهبر معظم انقلاب «معنویت و ایمان، طبق منطق قرآن تا حدود زیادى به آرامش احتیاج دارد؛ هُوَ الَّذى اَنزَلَ السَّکینَهَ فى قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایمانًا مَعَ ایمانِهم. وقتى سکینه بود، وقتى آرامش بود، وقتى امنیت بود، نوبت میرسد به اینکه انسانها بر ایمان خود بیفزایند؛ با عمل صالح، با توجه، با ذکر.» (بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، ۱۶ تیر ۱۳۹۵).

در حقیقت ارتباط میان دو مقوله ایمان و آرامش، و تأثیر آرامش درونی و روحی انسانها بر افزایش ایمان و معنویت، نه فقط در عرصه فردی بلکه در عرصه اجتماعی نیز آثار گستردهای دارد و جامعه ایمن و آرام است که به درجات بالاتری از ایمان و معنویت دست پیدا میکند و به طور طبیعی در این جامعه است که میزان خشونت، فساد و انحراف کاهش یافته و زمینه رشد و پیشرفت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیز فراهم میشود.
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پیرامون این آیه بیان میدارد «ظاهرا مراد از سکینت، آرامش و سکون نفس و ثبات و اطمینان آن به عقایدى است که به آن ایمان آورده و لذا علت نزول سکینت را این دانسته که: تا ایمانى جدید به ایمان سابق خود بیفزایند. مراد از انزال سکینت در قلوب مؤمنین، ایجاد آن است بعد از آن که فاقد آن بودند. پس معناى آیه این است که: خدا کسى است که ثبات و اطمینان را که لازمه مرتبهاى از مراتب روح است در قلب مؤمن جاى داد، تا ایمانى که قبل از نزول سکینت داشت بیشتر و کاملتر شود.
مراتب ایمان در نظر علامه طباطبایی
مرحوم علامه طباطبایی در خصوص تعریف ایمان براساس این آیه نیز اینگونه طرح مطلب میکند که «ایـمان عبارت شد از علم به چیزى به التزام به مقتضاى آن، به طورى که آثار آن عـلم در عمل هویدا شود و نیز از آنجایى که علم و التزام هر دو از امورى است که شدت و ضعف و زیادت و نقصان مىپذیرد، ایمان هم که از آن دو تألیف شـده قابل زیادت و نقصان و شدت و ضعف است، پس اختلاف مراتب و تفاوت درجات آن از ضروریاتى است که به هیچ وجه نباید در آن تردید کرد. این آن حقیقتى است که اکثر علما آن را پذیرفتهاند و حق هم همین است، دلیل نقلى هم همان را مىگوید، مانند آیه مورد بحث که مىفرماید: (لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم) و آیاتى دیگر و نیز احادیثى که از ائمه اهلبیت (علیهم السلام) وارد شده و از مراتب ایمان خبر مىدهد.»
سکینه و آرامش درونی شرط پیروزی جامعه اسلامی است
در ادامه ایشان در تفسیر عبارت بعدی این آیه اظهار میدارد که «(و لله جنود السموات و الارض)؛ کلمه (جند) به معناى جمع انبوهى از مردم است که غرضی واحد، آنان را دور هـم جمع کرده باشد و به همین جهت به لشکرى که مىخواهند یک مأموریت انجام دهند (جند) گفته مىشود و سیاق آیه شهادت مىدهد که مراد از جنود آسمانها و زمین، اسبابى است که در عالم دست در کارند، چه آنهایى که به چشم دیده مىشوند و چه آنهایى که دیده نمىشوند. پس این اسباب واسطههایى هستند بین خداى تعالى و خلق او و آنچه را که او اراده کند اطاعت مىکنند و مخالفت نمىورزند.
آوردن جمله مورد بحث بعد از جمله (هو الذى انزل السکینه…) براى این است که دلالت کند بر اینکه همه اسباب و عللى که در عالم هستى است از آن خدا است، پس او مىتواند هر چه را بخواهد به هر چه که خواست برساند و چیزى نیست که بتواند بر اراده او غالب شود، براى اینکه مىبینیم زیاد شدن ایمان مؤمنین را به انزال سکینت در دلهاى آنان مستند مىکند.
(و کان اللّه علیما حکیما)؛ یعنى خدا جانبى منیع دارد، به طورى که هیچ چیزى بر او غالب نمىشود و در عملش متقن و حکیم است و هیچ عملى جز به مقتضاى حکمتش نمیکند و این جمله بیانى است تعلیلى براى جمله (و لله جنود السموات و الارض) همچنان که بیان تعلیلى براى جمله (هو الذى انزل السکینه…) نیز هست. پس گویا فرموده: سکینت را براى زیاد شدن ایمان مؤمنین نازل کـرد و مىتواند نازل کند، چون تمامى اسباب آسمانها و زمین در اختیار او است، چون او عزیز و حکیم على الاطلاق است.»
آیتالله مکارم شیرازی پیرامون این آیه در تفسیر نمونه آورده است که «خداوند در این آیه از موهبت عظیمى که بر همه مؤمنان مرحمت فرموده بحث مىکند و مىفرماید: او کسى است که سکینه و آرامش را بر دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانى بر ایمانشان بیفزاید. چرا سکینه و آرامش بر دل آنها فرود نیاید در حالى که لشکریان آسمانها و زمین از آن خدا است و خداوند دانا و حکیم است.
سکینه در اصل از ماده سکون به معنى آرامش و اطمینان خاطرى است که هرگونه شک و تردید و وحشت را از انسان زائل مىکند و او را در طوفان حوادث ثابتقدم مىدارد. این آرامش ممکن است جنبه عقیدتى داشته باشـد و تزلزل اعتقاد را برطرف سازد یا جنبه عملى، به گونهاى که ثبات قدم و مقاومت و شکیبایى به انسان بخشد و البته براساس تعبیرات خود آیه در اینجا بیشتر ناظر به معنى اول است. همچنین در بعضى از روایات سکینه به ایمان تفسیر شده و در بعضى دیگر به نسیم بهشتى که در شکل انسانى ظاهر مىشود و به مؤمنان آرامش مىبخشد. اینها نیز تأییدى است بر آنچه گفته شده چرا که سکینه زائیده ایمان است.
از طرفی ایمان چه به معنى علم و آگاهى و معرفت باشد، چه به معنى روح تسلیم و پذیرش در برابر حق، داراى درجات و سلسلهمراتبى است، چرا که علم، درجات دارد و پذیرش و تسلیم نیز داراى مراتب مختلفى است و حتى عشق و شور و محبت توأم با ایمان نیز متفاوت است. آیه مورد بحث که مىگوید: (لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم) نیز تأکیدى بر این حقیقت اسـت و به همین دلیل یک فرد مؤمن هرگز نباید در یک مرحله از ایمان متوقف گردد و باید دائما بـه سوى درجات بالاتر از طریق خودسازى و علم و عمل گام بردارد.
همچنین در خصوص دو عبارت (و لله جنود السموات و الارض) و (و کان الله علیما حکیما) باید گفت اولى به انسان مىگوید اگر با خدا باشى تمام قواى زمین و آسمان با تو است و دومى به او مىگوید: خداوند هم نیازها و مشکلات و گرفتاریهاى تو را مىداند و هم از تلاشها و کوششها و اطاعت و بندگى تو با خبر است. پس با ایمان به این دو اصل چگونه ممکن است آرامش خاطر بر وجود انسان حاکم نشود؟.»
بر پایه این آیه میتوان گفت اگر ایمان هیچ ثمرى جز همین مسئله آرامش نداشت کافى بود که انسان با تمام وجود از آن استقبال کند، تا چه رسد به ثمرات و برکات دیگر. بررسى حال مؤمنان و افراد بیایمان، روشنگر این حقیقت است که گروه دوم در یک حال اضطراب و نگرانى دائم به سر میبرند، در حالی که گروه اول از اطمینان خاطر بىنظیر بهرهمندند و در سایه آن هرگز از کسى جز خدا نمىترسند، ملامتها و سرزنش این و آن در اراده آهنینشان اثر نمىگذارد، هرگز به خاطر آنچه از دسـت دادهاند غمگین نمىشوند و به آنچه دارند دلبستگى شدید ندارند و این دو اصل سبب مىشود که آرامش روحى آنها به خاطر گذشته و آینده متزلزل نشود و در نهایت هرگز در برابر حوادث سخت سست نمىشوند و اندوهى به خود راه نمىدهند و همواره خود را برتر از دشمن مىبینند.
رهبر معظم انقلاب نیز در سخنانی از این آیه یک درس و آموزه مهم را برای جامعه اسلامی بیان کرده و میفرمایند: «در یک چنین مواردی که این اضطرابهای گوناگون – چه به لحاظ مسائل شخصی، چه به لحاظ مسائل اجتماعی – برای مؤمنینِ به اسلام پیش میآید، اینجا باید منتظر سکینه الهی بود؛ آن وقت میفرماید: «هو الّذی انزل السّکینه فی قلوب المؤمنین»؛ خدا دلها را قرص کرد، آرامش به آنها داد، آنها را از تلاطمهای روحی برحذر و برکنار داشت و مسلمانها از لحاظ روانی، به خاطر این آرامشی که خدا به آنها داد، آسوده شدند.
آن وقت نتیجه این سکینه الهی و آرامش روحی این میشود که: «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛ آن وقت بذر ایمان در دل آنها عمیقتر میروید، نور ایمان دل آنها را بیشتر روشن میکند؛ ایمان آنها عمیقتر میشود. این است که برای یک مجموعه مسلمان، مجموعه مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند که خدا کمککار اوست، بداند که خدا پشت سر رهپویان راه حق است. وقتی دلها قرص شد، گامها هم محکم میشود؛ وقتی گامها استوار شد، راه بهآسانی طی میشود، به هدف نزدیک میشود.» (خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۹۸)
در پایان میتوان این نتایج را از مطالعه تفاسیر و مطالب مربوط به این آیه شریفه بیان کرد:
ـ آرامش روحى تنها در سایه الطاف الهى است و هیچ فرد یا چیز دیگرى نمىتواند به انسان آرامش دهد.
ـ دریافت الطاف الهى، لیاقت مىخواهد.
ـ ظرف آرامش، دل مؤمن و وسیله آرامش یاد خداست.
ـ ایمان، درجاتى دارد و قابل کم یا زیاد شدن است.
ـ یک مرحله از ایمان، مقدمه رسیدن به آرامش و مرحله دیگر ایمان، آرامش است؛ ابتدا، ایمانى لازم است تا خداوند آرامش را بر دل نازل کند و نتیجه آرامش، بالارفتن ظرفیّت و زیاد شدن ایمان است.
ـ توجه به جنود الهى در زمین و آسمان، وسیله آرامش است. (تفسیر نور، حجتالاسلام و المسلمین محسن قرائتی)