متن کامل خطبه اول ایشان به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الحمد لله الذی
لا مُضادّ له فی مُلکه و لا مُنازِعَ لَهُ فی أمره. الحمدالله الذی لا شریک
لَهُ فی خلقه ولا شبیه لَهُ فی عَظَمَتِه (جزء من دعاء الإفتتاح) وصلّی
الله علی سیدّنا ونبیّنا محمّد صلّی الله علیه وعلی آله الطاهرین واصحابه
المنتجبین.
عبادالله! أُوصیکم و نفسی بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.
در مباحث پیشین بیان گردید، آن کسی که
میتواند حقوق بشر را تعیین نموده و در این رابطه قانونگذاری کند، فقط
خداوند است و تنها از این طریق است که میتوان به تدوین قانون جامعی درباره
حقوق بشر پرداخت. البته در بحثهای حقوق بشر باید به آنچه که مشترک همۀ
انسانها است نظاره کرد. از این رو با مرور به آیات الهی به دست میآید
آنچه که مشترک میان همه انسانها است، جنبۀ فطریات انسان است که دارای چهار
ویژگی اساسی است:
۱ـ خداخواه و خدا محور است. ۲ـ فرا حیوانی است؛ یعنی در همۀ آدمیان به ودیعه نهاده شده است.
۳ـ غیر اکتسابی است. ۴ـ از گزند هرگونه تغییر و تبدیل در امان است.
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» [۱]
از فطرت الهی پیروی کن که خداوند مردم را بر پایۀ آن آفریده است آفرینش خدا تغییر نمیپذیرد.
اگر این جهت مشترک در میان انسانها شکوفا
شود، همه در صلح، امنیت، آرامش و آسایش زندگی خواهند. لذا زمانی که همۀ
بشر به مطلوب فطرت خود پاسخ مثبت دهند، نتیجهاش رشد فکری، اخلاقی و معنوی
برای همه خواهد بود و جامعه بشری به مرحلهای از رشد و کمال میرسد که نسبت
به همه، برخورد انسانی بر پایۀ ارزشهای الهی خواهد داشت؛ زیرا «حق» [۲] و
«حق مبین» [۳] خداست و حتی «حق» از او نشأت گرفته است، «الْحَقُّ مِنْ
رَبِّکَ» [۴] و وقتی حق از خدا باشد، از هرگونه بطلان سهو و فراموشی برکنار
خواهد بود.
البته سوال مهمی که مطرح است اینست که
قرآن با توجه به اینکه بیش از ۱۴۰۰ سال قبل نازل شده است، چگونه میتواند
به مباحث حقوق بشر امروز پاسخ دهد؟ آیا قرآن به همه نیازهای بشر امروز
درباره حقوق بشر میتواند پاسخگو باشد؟
میتوان در جواب این سؤال به این نکته
اشاره کرد که وقتی سخن از حقوق بشر است، تفاوتی میان بشر دیروز و امروز و
فردا وجود ندارد؛ بلکه نیازهای مشترک میان آدمیان از ابتدای خلقت تاکنون
یکی است؛ مسائلی مانند رفتار انسانی با هم داشتن، ظلم و ستم به کسی نکردن،
حفظ حرمت زن و مرد توسط یکدیگر، تعقل و تفکر، عدالت، برخورد صادقانه نسبت
به همدیگر، برخورد اخلاقی با هم داشتن، حتی در سیاست و حکومت و اقتصاد، حفظ
حقوق زن و جایگاه زن در خانواده و اجتماع و توزیع ثروت عادلانه و مانند
این موارد مسائلی نیست که فقط در گذشته مورد ابتلا و نیاز جامعه بشری بوده
باشد؛ بلکه همه اینها جزء مباحث و مسائل اصولی و اساسی بشریت در هر زمانی
است. به همین جهت مسلمانان معتقدند هر آنچه که مربوط به انسان و جایگاه و
حقوق وی شمرده شود در قرآن کریم است «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ
تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء» [۵] در روایات نیز به این مهم اشاره شده است.
مانند روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده که آن حضرت فرمود:
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى
أَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى وَ اللَّهِ
مَا تَرَکَ اللَّهُ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْعِبَادُ حَتَّى لَا
یَسْتَطِیعَ عَبْدٌ یَقُولُ لَوْ کَانَ هَذَا أُنْزِلَ فِی الْقُرْآنِ-
إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ فِیهِ [۶]
به راستی خداوند بلند مرتبه بیان روشن هر
چیز را در قرآن نازل کرده است تا آنجا که سوگند به خداوند از بیان هیچ چیزی
که بندگان نیازمند آن باشند فروگذار نکرده است این تا آنجاست که هیچ
بندهای نتواند بگوید کاش این مورد در قرآن نازل شده بود مگر آنکه خدا آن
را به راستی در قرآن نازل کرده باشد.
در روایت دیگر از امام باقر (ع) است که فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى
لَمْ یَدَعْ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّهُ إِلَّا أَنْزَلَهُ
فِی کِتَابِهِ وَ بَیَّنَهُ لِرَسُولِهِ ص وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَیْءٍ
حَدّاً وَ جَعَلَ عَلَیْهِ دَلِیلًا یَدُلُّ عَلَیْهِ وَ جَعَلَ عَلَى
مَنْ تَعَدَّى ذَلِکَ الْحَدَّ حَدّاً [۷]
به راستی خداوند بلند مرتبه تمام آنچه را
که نسبت بدان نیازمندند در کتاب خویش نازل فرموده و آن را برای پیامبرش به
روشنی بیان کرده و برای هر چیز حد و مرزی بر نهاده و دلیلی روشنگر برای آن
قرار داده و نیز برای متجاوز از آن حدّ و مرز کیفری مقرر ساخته است». بر
اساس این روایت آنچه که مردم در زمینههای مختلف بدان نیازمندند، در قرآن
آمده است، چه نیازهای مربوط به تک تک افراد جامعه و یا نیازهای مجموعۀ
آنان.
در روایت دیگر از امام صادق (ع) آمده که
فرمود: کِتَابُ اللَّهِ فِیهِ نَبَأُ مَا قَبْلَکُمْ وَ خَبَرُ مَا
بَعْدَکُمْ وَ فَصْلُ مَا بَیْنَکُمْ وَ نَحْنُ نَعْلَمُهُ [۸]
در کتاب خدا، هر چیزی که پیش از شما بوده و هر چه پس از شما خواهد بود و نیز هر چه میان شما داوری کند آمده است و ما آن را میدانیم.
اگر تلاش شود قرآن کریم به طور دقیق
فهمیده شود، بشر گمشده خود را درباره هر آنچه که مربوط به انسان است به دست
خواهد آورد و در هیچ مرحلهای با تحیر و سرگردانی مواجه نخواهد گردید؛
بلکه راه و مقصد و هر آنچه که مربوط به حقوق انسان میشود را از قرآن کریم
به دست خواهد آورد و با توجه به اینکه قرآن، مسائل مربوط به انسان را در
ابعاد مختلف مطرح و به نیازهای واقعی او اشاره داشته، میتوان قوانین مورد
نیاز درباره انسان را از آن به دست آورد.
همچنین اشاره گردید امور مشترک میان
انسانها، ارتباطی به زمان خاص ندارد؛ بلکه در هر زمانی این نیازهای واقعی
درباره انسان وجود دارد. البته غیر معصوم ممکن است دچار خطای در فهم و
برداشت از قرآن کریم شود، ولی چون راه روشن و مسیر درست است، درصدد اشتباه
او نسبت به کسی که بهرهای از وحی ندارد قابل مقایسه نیست. از این رو لازم
است برای ابعاد قوانین مربوط به حقوق بشر از وحی که کلام الهی است بهره
جست.
…………………………………………………………………
پی نوشت :
[۲]. «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَق» لقمان (۳۱)؛ آیه: ۳۰.
[۳]. «َ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبینُ». نور (۲۴)؛ آیه: ۲۵
[۴]. بقره (۲)؛ آیه: ۱۴۷
[۵]. نحل (۱۶)؛ آیه: ۸۹
[۶]. کافی، ج ۱، ص ۵۹ روایت ۱.
[۷]. همان؛ روایت ۲
[۸]. همان؛ ج: ۱؛ ص: ۶۹؛ روایت: ۹
منبع : ابنا