چکیده:
وضعیت اخلاقی یک آرمان شهر که در ذهن فردی یوتوپیک شکل می گیرد، از دو حال خارج نیست؛ یا او در ناکجاآباد مطلوب خود به دنبال «همۀ» خوبی ها می گردد، یا در پی «غلبۀ» خوبی هاست. در حالت نخست، ما در جست وجوی یک بهشت تمام عیاریم که اگرچه تصور آن در دنیایی دیگر معقول است، اما امکان پیدایش آن در این دنیا و مختصات انسان ها پذیرفتنی نیست. از دیگرسو، در شق دوم، نه تنها به وادی انتزاع یا ناکجاآبادسازی نیفتاده ایم، بلکه جهانی نه فقط مطلوب و مطبوع، بلکه ممکن و شدنی را تصویر کرده ایم.
در این نوشتار، نخست برای تبیین مفهوم غلبۀ خوبی ها و سپس اثبات آن، اوصاف اخلاقی به دو دستۀ مستقل و وابسته تقسیم شده و در همین راستا مبتنی بر دو دسته از دلایل روایی و فرااخلاقی ثابت شده است که آخرالزمان اسلامی یک یوتوپیا به معنای مرسوم آن در ادبیات و فرهنگ جهان به ویژه غرب نیست و دوم آن که این شرایط اگرچه آرمانی است، اما دست نایافتنی، فراانسانی و غیرنرمال نیز به شمار نمی رود.
کلیدواژه : دولت، اخلاق، آرمان شهر، فضایل، رذایل