تدبر در سوره قلم و همراهی با حضرت علی اکبر(ع)
اگر با حضرت علی اکبر(ع) با چنین خَلق و خُلق و منطقی جنگیدیم پس با رسول خدا(ص) جنگیدهایم. در حالی که ما باید در کنار وی در مقابل دشمنان آیات الهی بایستیم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور با همکاری مدرسه دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران، سلسله نشستهای «چهرهای بر بوم آیات» را در ده جلسه و با حضور کاظم رجبعلی، استاد تدبر در قرآن کریم برگزار کرده است.
بخش چهارم این نشستها با موضوع «حضرت علی اکبر(ع)» را در ادامه میخوانید:
باید بدانیم که حادثه عاشورا فقط یک آیین نیست بدین معنی که از آن تأثیری پیدا کنیم و سال به سال تفاوتی هم نداشته باشد بلکه حادثه عاشورا بیش از هر چیزی برای ما همانند یک عبرت است بدین معنی که چه بسا اتفاقاتی که آنجا افتاد قابل تکرار است و اساساً تاریخ ظرفیت تکرارپذیری دارد. شاید همه جزئیات آن تکرار نشود اما روی اصول و کلیات آن در زمان و مکان دیگر امکان تکرار وجود دارد. این هم فرصتی است برای کسانیکه میخواهند در کنار امام حسین(ع) باشند و هم برای کسانیکه احیاناً در این امتحان رد شده باشند خطرناک است. حال سؤال پیش میآید که پس چه باید کرد؟
خودِ تاریخ میتواند درسهایی برای ما داشته باشد اما قطعاً کافی نیست و مخصوصاً در جاهای پیچیدهای که ورود میکنیم تاریخ از دادن بصیرت به ما عاجز است اما قرآن اینگونه نیست و تدبر در قرآن میتواند بصیرت لازم را به ما ببخشد.
منظور از تدبر در قرآن این است که در زندگی خودمان وقوف کرده و هر هفته، یک سوره را انتخاب کنیم و هرچه در ذهن و اطراف ما اتفاق میافتد و احتیاج به تحلیل دارد، مبنای تحلیل خود را آن سوره قرار دهیم. امروز هم که صحبت از حضرت علی اکبر(ع) است چون من در سوره مبارکه قلم وقوف داشتهام لذا اگر ماجرای علی اکبر(ع) را بشنوم آن را حتماً در دستگاه تحلیلی این سوره تحلیل و سعی میکنم اگر نکتهای به دست میآید از رهآورد این سوره باشد.
زندگی حضرت علی اکبر(ع) ابعاد مختلفی دارد و در همین مطالب محدود و کوتاهی که در روضهها گفته میشود یا شاعران حماسهسرایی میکنند متوجه میشویم که مطالب مهم و پرنکته هستند اما هیچکدام به اندازه این جمله که امام حسین(ع) فرمودند: «فقد برز الیهم غلام اشبه النّاس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولک؛ جوانی را به جنگ و به کام مرگ فرستادم که از همه مردم، شبیهتر به پیغمبر بود» ذهن آدم را درگیر خودش نمیکند. حضرت علی اکبر(ع) نتیجه رسول اکرم(ص) محسوب میشود و یادگار رسول خداست و خصوصیات خَلقی و خُلقی و اعتقادات و جوانمردی وی همانند رسول خداست. چنین جملهای انسان را منقلب میکند که چقدر وی برای امام حسین(ع) عزیز بوده چون وی عطر رسول خدا را به وضوح داشته است.
سوره مبارکه قلم از اخلاق با عظمت رسول خدا(ص) و در نقطه مقابل بیاخلاقی دیگرانی که در مقابل رسول خدا قرار گرفته بودند سخن میگوید سپس برای اینکه نشان دهد دشمنان وی چقدر باختهاند و عذاب الهی چگونه و چقدر جدی است ماجرای اصحاب باغ را مطرح میکند که شاید به ظاهر جنایتی هم نکرده باشند اما کارشان بسیار مهم بود و خودشان را در معرض تیررس بلایای هلاک کننده قرار دادند. پدر این افراد تا زنده بود از این باغ به فقرا سهمی میداد اما وارثان به فکر فقرا نیستند و دنبال این بودند که فقرا سهمی از آن نداشته باشند لذا حکمی دادند و ضوابطی گذاشتند که سائل بهرهای از باغ نداشته باشد اما یک روز مشاهده کردند که باغ سوخته است و این نشانه عذاب الهی بود.
خداوند در این سوره میگوید مبنای شما برای نپذیرفتن کلام حق چیست؟ در نهایت مشخص میشود آنها مبنایی ندارند سپس به رسول خدا میگوید که باید صبر داشته باشد و حضرت یونس را برای وی مثال میزند. ما در این سوره محوریت رسول خدا و اینکه چرا باید کانون توجه ما قرار بگیرد را درک میکنیم. مخالفت و مقابله با او بسیار ویرانگر و عذابآور است و میتواند تبعات سنگینی برای ما داشته باشد و خود رسول خدا(ص) نیز با وجود همه فشارهایی که بر وی وارد میشود صبر خود را به نمایش میگذارد.
در سوره مبارکه قلم آمده است: «وَإِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ؛ و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود که تو را چشم بزنند و مىگفتند او واقعا دیوانهاى است و حال آنکه [قرآن] جز تذکارى براى جهانیان نیست» (قلم/ ۵۱ و ۵۲) این آیه حکایت از همین اخلاق با عظمت رسول خدا(ص) دارد لذا ما که در این سوره توقف میکنیم باید درک کنیم که حضرت علی اکبر(ع) چه خصوصیاتی داشته است.
حال سؤال این است که تقابل با علی اکبر(ع) به چه معناست؟
عدهای که خود را تابعین رسول خدا(ص) میدانستند اکنون در مقابل نواده رسول خدا یعنی امام حسین(ع) که جانشین برحق اوست صفآرایی کردهاند و میخواهند زن و بچه او را از تشنگی هلاک کنند. لذا ادعاهایی که آنها دارند باعث رسواییشان میشود؛ چراکه میبینند شخصی همانند پیامبر اسلام(ص) که همانا حضرت علی اکبر(ع) است در مقابل آنها ایستاده است.
اینجا معلوم میشود که اگر با علی اکبر با چنین خَلق و خُلق و منطقی جنگیدیم پس با رسول خدا(ص) جنگیدهایم. در حالی که علی اکبر(ع) کسی نیست که باید کشته شود بلکه ما باید در کنار وی در مقابل دشمنان آیات الهی بایستیم چراکه اگر دشمنی کنیم در واقع خودمان را آماج عذاب الهی قرار دادهایم همانگونه که کسانی که در مقابل وی ایستادند خود را آماج عذاب قرار دادند.