چکیده :
نظریه تجلی در زمره تأثیرات یا تقلیداتی است که بهاییت از عرفان داشته است. طبق تعالیم آیین بهاییت، عالم هستی از سه مرتبه تشکیل شده است؛ عالم حق، عالم امر و عالم خلق. منظور از عالم حق ذات باری تعالی است که غیب مکنون است و از شدت تنزه هیچ ارتباطی با عالم هستی ندارد. در نظریه تجلی، برای رفع نیاز عوالم دیگر به ذات حق واسطهای به نام مظهر امر در نظر گرفته میشود که محل تجلی اسمای الاهی است. پیامبران اولوالعزم مصداق این واسطه هستند که حقیقتی واحد دارند و آخرینشان، بنا به اعتقاد بهاییان، میرزا حسینعلی نوری (بهاءالله) است.
با توجه به خصایصی که برای مظهر امر نام برده میشود نظریه تجلی سر از الوهیت و حلول و اتحاد درمیآورد. این پیامدها از نظر فلسفه اسلامی باطل است. در این مقاله میکوشیم ارکان و پیامدهای نظریه تجلی را با توجه به دیدگاه اندیشمندان مسلمان نقد و بررسی کنیم.
کلیدواژه : تجلی؛ بهاییت؛ عرفان؛ حلول؛ اتحاد؛ مظهر امر