شمنیسم یکی از جذابترین و گستردهترین کارهای دینی است که از سوی مردمان ملتهای آسیای شمالی و قارهی آمریکا حضورداشته و یکی از مدعیات شمن ها توانایی کنترل روح در بدن است. در این نوشتار با عرفان شمن باوری بیشتر آشنا خواهیم شد.
به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیان نیوز)، پر بیراه نیست اگر بگوییم در شمنیسم گروه و طبقه دینی به نام «شمنهای کامروا» وجود دارد که در خدمت روحهای پاکنژاد برای بازگشت به جهان طبیعی به آنان خدمت میکنند. بافهم این موضوع، بهراحتی میتوانیم اساس فرقه و عرفان شمنیسم را بشناسیم.
«شمن»ها توانایی کنترل روح در بدن رادارند و میتوانند حالتهای هرروزهی وجود را رها کنند و تا جهان دیگر سفر یا پرواز کنند. بنیان دین شمنها بر پایهی پرستش عوامل طبیعی چون باد و گیاه و باران و خورشید و دیگر پدیدههای طبیعی است.
هر جادوگری شمن نیست
شاخصه اصلی که شمن را از سایر ساحران و کاهنان جدا میسازد توجه پیوسته و فراوانِ او به امر خلسه است. اساساً اگر خلسه را از فرد شمن کسر کنیم وجه تمایز او از دیگران از بین خواهد رفت. پس هر شمنی جادوگر است، اما هر جادوگری شمن نیست. درواقع ویژگی خلسه باعث شده که شمن باوری به حوزه عرفان ورود کند. نکتۀ حائز اهمیت آنکه آخرین ویژگی که شایستگی فرد برای شمن شدن را به اثبات میرساند فرورفتن او در عالم خلسه است، زیرا چنین فردی بهشرط تن دادن به آیینهای سخت تشرف و موفقیت در مراحل دشوار آن و پشت سرنهادن تجربۀ خلسه است که میتواند شمن شود، در غیر این صورت امکان ورود به عالم شمن ها را نخواهد یافت.
اهمیت خلسه ازآنجهت است که تمام کارکردهای شمن، به یک معنا به خلسه مرتبط است، زیرا وی از این طریق میتواند برای درمان بیماریها، رهانیدن ارواح سرگردان و به تسخیر درآمده، با ارواح و ارواح یاریگر و ارواح محافظ، خدایان جهان زیرین (جهان مردگان و خدایان آسمان) ارتباط برقرار کند و از آنها طلب کمک کند. درواقع شمن جادوگر و حکیم ساحر نیز هست. او مانند همه پزشکان قادر به درمان است و مانند تمام جادوگران میتواند امور ماورای طبیعت انجام دهد. علاوه بر این، شمن هادی روح به دنیای مردگان است و میتواند یک کاهن،عارف و یا شاعر نیز باشد.
«شمن»ها جنس ناب می زنند!
گفتیم که شاخصه اصلی ورود به شمنیسم، حالت خلسه است. برای این مرحله، یک شمن که معمولا مرد هم هست ممکن است برای تجربه کردن جنبههای دیگرِ آگاهی، از مواد توهمزا بهره ببرد یا مناسکی ویژه را برگزار کند. برخی از شمنها به ویژه در آیینهای سیبری و جنوب آمریکا، قارچهای توهمزا میخورند تا به حالت خلسه و جذبه فرو روند. شمنهایی که در پیوند با مردمان «یانومامو» در آمریکای جنوبی هستند و در آمازون زندگی میکنند همچون دیگر شمنها برای پیوند با روحها باید آموزش ببینند. این آموزش شامل: روزه گرفتن، بهرهگیری از مواد توهمزا و دستکم یک سال مجرد بودن است.
نمادهای شمنیستی
شمنیسم مذهب ابتدایی اقوامی است که بهجای یافتن ارتباط منطقی و روابط علت و معلولی برای هرگونه عدم تعادل، آشفتگی و بحران یا بیماری، قدرتها و عوامل مرموز را در این رخدادها دخیل میدانستند. ازآنجاییکه بشر برای پرداختن به اندیشههای مافوق الطبیعه، حقانیت بخشیدن به آداب و عبادات قبیله و پاسخ به سؤالاتی که جوابی برایش نمییافت، دست به دامان افسانهها و اسطورهها شد؛ درآمیختگی این مذاهب اولیه با اسطورههای اقوام مختلف در آثار ادبی ایشان تاثیرگذاشت.
شاهنامه بهعنوان اثری حماسی، برگرفته از اسطورههای نیاکان کهن ایرانی، بیشک از این تأثیر دور نمانده است. بهطوریکه شاهان و قهرمانانی چون جمشید، کیخسرو، زال، رستم، سیاوش تمام یا بخشی از ویژگیهای یک جادو-درمانگر را دارا هستند و مانند شمن ها از ابزارهای نمادین و تواناییهای ویژهای بهره میبرند.
شمن ها ادای یک عارف را درمی آورند
در افق دید انسان مذهبی (homo religiosus) ـ تنها افق دیدی که به بررسی حاضر ما مربوط میشود ـ بیمار از لحاظ روانی ناخوش، عارفی ناکام را نشان میدهد، یا بهتر بگوییم ادای یک عارف را درمی آورد.
اینکه چنین بیماریهایی تقریباً همیشه در ارتباط با حرفه حکیم ساحر یافت میشوند، اصلا تعجبآور به نظر نمیرسد. فرد مذهبی، مانند فرد بیمار، به یک ساحت حیاتی فرا افکنده میشود که یافتهها و اطلاعات بنیادین هستی انسان یعنی انزوا، خطر، دشمنی در جهان پیرامونی را به او نشان میدهد. امّا جادوگر بدوی، حکیم ساحر یا شمن تنها یک انسان بیمار نیست؛ بلکه او بالاتر از هر چیز بیماری شفا یافته است، که موفق به درمان خودش شده است. غالباً زمانی که حرفه شمن یا حکیم ساحر بواسطه بیماری یا حمله صرع بروز میکند، تشرف داوطلب مساوی با شفا یافتن است.
جادو و استفاده از مواد توهم زا نشانه کامروایی نیست
از دید شمنها، گیاهان روح استادان هستند و با خوردن آنها، شمن از داراییها و تواناییهای آن روح در وجود خود بهرهمند میشود و با این کار، با راستیهایی که با جهانی دیگر در پیوند است روبهرو میشود. اگر روحها بدنهاد(:شرور) باشند باید کنترل یا نابود شوند و روحهای پاکنژاد باید گرامی شمرده شوند تا شمن را در کارهای دنیایی و مینوی یاری کنند.
شمنهای کامروا، در بازگشت به جهان طبیعی به آن خدمت میکنند. باور بر این است که شمنهای شکست خورده دیوانه میشوند یا حتا میمیرند. آنها با بهرهوری از تواناییهایی که در رویارویی با راستیها به دست آوردهاند، توانایی شفابخشی مییابند و میتوانند با آواز، وِرد، دانش سِحر و یا گیاهانی ویژه، آینده را پیشبینی کنند، به درگیریها پایان دهند، با بلایای طبیعی مبارزه کنند یا به دشمنان بتازند.
نتیجه گیری
یکی از رسالتهای دنیای جدید، مبارزه با خرافه و جهل است. وجود تحریف و خرافات در هر آئین و دینی ناروا و خطاست. مبارزه با جهل و خرافات دینی از رسالت و اهداف تمام ادیان و مذاهب در جهان است. امروزه برای کامروا شدن کافی است، هر دینداری به آنچه الزامات انسانی و دینی خویش هست، عمل نماید. کامروا شدن بدین معنی که خواست خیر و سعادت برای خویش و دیگری و مبارزه با شقاوت و شر و پلیدی یکی از اهداف کنش های دینی وی قرار گیرد. اگرچه میزان و شاخص خیر و شقاوت بسیار نسبی و متغیر است. اما واضح و روشن است که جادو و جنبل و استفاده از مواد توهمزا فاقد هر ارزشی بوده و حامل هیچ نشانهای از کامروایی و سعادت انسانی نیست.
یادداشت: محمد پناه زاده
منابع:
۱- شَمَنباوری چیست؟/ امرداد
۲- شمن یا شمن واره (بررسی ویژگی های همسان نمادهای شمنیستی و اساطیر شاهنامه)/ سیویلیکا
۳- شمنیسم / ویکی فقه
۴- شمن باوری و هنرهای اجرایی مدرن/ مجله فرد