افشای اسناد همدستی بین موساد و فالانژها در کشتارهای صبرا و شتیلا
اسنادی که اخیرا از سوی دفتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی از حالت طبقه بندی شده خارج و منتشر شدند، ارتباط مستقیم بین سازمان جاسوسی موساد و فالانژها در لبنان مسئول قتل عام صدها آواره فلسطینی را فاش کردهاند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، این اسناد مرتبط با وقایع سالهای ۱۹۸۱-۱۹۸۲ از جمله برنامهریزی و اجرای حمله در ژوئن ۱۹۸۲ به لبنان از سوی این رژیم به بهانه بیرون راندن سازمان آزادیبخش فلسطین از این کشور و روی کار آوردن یک رهبر مسیحی فرمانبردار حامی اسرائیل در بیروت نشانگر اسناد همدستی بین موساد و فالانژها هستند. مناخم بگین، نخست وزیر آن زمان رژیم صهیونیستی وعده داده بود این اقدام برای اسرائیل “چهل سال صلح” را در پی داشته باشد.
این اسناد پس از درخواست دادگاه عالی اسرائیل برای دریافت اطلاعات درباره ارتباط بین آژانس جاسوسی موساد و شبه نظامیان مسیحی مسئول قتل عام آوارگان فلسطینی در لبنان به این دادگاه ارائه شدند.
در سال ۲۰۲۰ موساد در پاسخ به درخواست از این آژانس برای تحویل این اسناد ادعا کرد نتوانسته آنها را پیدا کند.
در ۱۶-۱۸ سپتامبر ۱۹۸۲ قتل عام بیرحمانه ۴۶۰ تا ۳۵۰۰ تن از فلسطینی ها و شیعیان لبنان در محله صبرای شهر بیروت و همچنین اردوگاه آوارگان فلسطینی شتیلا از سوی شبه نظامیان شاخه نظامی حزب راست افراطی “کتائب” مشهور به “فالانژیستها”، وابسته به جامعه مسیحیان مارونی لبنان، رخ داد.
همکاری اسرائیل با شبه نظامیان حزب کتائب مشهور به “نیروهای لبنانی” پیشتر برملا شده بود؛ هنگامی که ارتش اسرائیل حمله سال ۱۹۸۲ را به راه انداخت، آنها به سمت حومه بیروت پیشروی کردند اما برای حمایت از شبه نظامیان “نیروهای لبنانی” که وارد شهر شده و قدرت را در دست گرفتند دست نگه داشتند.
بشیر جمیل، رهبر حزب کتائب، یک شریک مهم اسرائیل، نخست وزیر لبنان شد. اسرائیل از اقدامات جمیل علیه سازمان آزادیبخش فلسطین که مقر خود را به دلیل جنگ داخلی اردن از آنجا به لیبی منتقل کرد حمایت می کرد. سازمان آزادیبخش فلسطین حضور قابل توجهی را در جنوب لبنان جایی که همچنین ده ها هزار آواره فلسطینی بعد از محروم شدن از حق بازگشت به خانه هایشان به آنجا فرار کردند، حفظ کرده بود.
این اسناد نشان می دهد که ارتش اسرائیل تقریبا کنترل کاملی بر شبه نظامیان “نیروهای لبنانی” داشته و در جریان درگیری اقدامات این نیروها را به آنها دیکته میکرده و بعد از به قدرت رسیدن آنها هم سیاستهایش را دیکته می کرد.
در یک سند آمده است: “این برنامه ریزی شده ترین جنگ اسرائیل بود. تدارکها از اواسط سال ۱۹۸۱ آغاز شده بود و در اواخر همان سال شتاب بیشتری پیدا کرد. در ژانویه سال ۱۹۸۲، آریل شارون (ژنرال ارتش و وزیر جنگ اسرائیل) با رهبران مسیحی (شبه نظامیان نیروهای لبنانی) ملاقات کرد و به پییر جمیل گفت: “ما در حال آغاز یک جنگ تمام عیار هستیم و در نتیجه آن، باید تغییر در روابط لبنان و اسرائیل وجود داشته باشد.”
بر اساس این سند موساد، پیوندهای ارتش اسرائیل در داخل سیاست لبنان به دهه ۱۹۵۰ و زمان دولت کامیل شامون، نخست وزیر لبنان، از مسیحیان مارونی، برمیگردد؛ کسی که در سال ۱۹۵۸ از سلطنت آن زمان ایران و آمریکا برای کمک به ماندن در قدرت درخواست کمک کرده بود. پس از اینکه لبنان در سال ۱۹۷۵ درگیر جنگ داخلی شد، و حزب لیبرال ملی شامون با حزب کتائب متحد شد تا گروه “نیروهای لبنانی” را تشکیل دهد، این پیوندها عمیقتر شد. شامون از تل آویو درخواست کمک کرد که آن هم شروع به فروش سلاح به گروه “نیروهای لبنانی” کرد.
در این سند تصریح شده است: مذاکرات دیپلماتیک فراگیری با مسیحیان انجام نشد، هیچ بحث عمیقی وجود نداشت. این سند اضافه کرد، تفکر ارتش اسرائیل صرفا این بود: “ما به مسیحیان کمک می کنیم که به خودشان کمک کنند.”
در ادامه این سند فاش شده، تسلیحات به طور مخفیانه و با استفاده از قایق به لبنان قاچاق میشدند.
طبق اعلام موساد، آنها ۶۰۰۰ تفنگ M-۱۶ و ۶۰۰۰۰ گلوله مهمات، ۴۰ خمپاره انداز ۱۲۰ میلیمتری با ۱۲۰۰۰ گلوله و ۱۰۰ خمپاره انداز ۸۱ میلیمتری با ۲۰۰۰ گلوله به آنها دادند.