به گزارش ادیان نیوز، پائولو کوئلیو در بخشهای زیادی از آثار خود به مست کردن، بادهنوشی، الکل، پیاله، شراب، میکده و امثال اینها اشاره میکند. ظاهرا او برای جلب و جذب مشتریان آثارش حتماً باید به نوشتن اینچنین مسائلی روی بیاورد، وگرنه هرگز خوانندگان او رغبت نخواهند کرد آثار او را بخوانند. درواقع کوئلیو با خلق اینگونه آثار به دنبال ارضای نفس خود بوده و بهنوعی خواسته عقده دوران کودکی و نوجوانی خود را بازگو کند، چون در کودکی او از بسیاری تفریحات و محبتهای خانوادگی محروم بوده است.
یکی از معضلات اساسی کشورهای غربی گرفتار شدن نسل جوان این کشورها در منجلاب بادهنوشی، فسادهای جنسی، مصرف مواد مخدر و غیره میباشد. به همین خاطر یکی از اهداف اصلی و بلندمدت غربیها برای به زانو درآوردن امتهای مسلمان، تشویق جوانان به مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی از طریق رمانها و داستانهایی از این جنس است. در اینجا به بخشهایی از نوشتههای پائولو کوئلیو در خصوص تشویق جوانان به میگساری میپردازیم: «تا مادرید سفر کردم چون میخواستم ببینمش. میخواستم صدایش را بشنوم. میخواستم در میخانه با او بنشینم و زمانهایی را به یاد بیاورم که باهم بازی میکردیم».[۱] «میتوانستم بمانم، دستکم یک روز دیگر. باهم شام میخوردیم کمی مست میکردیم، کاری که در کودکی هرگز نکرده بودیم. فرصت خوبی برای فراموش کردن چرند و پرندهایی بود که چند دقیقه پیش فکر میکردم».[۲]
پائولو برای فرار از خستگیها و مسائل شبیه به این، خوانندگان را به نوشیدن شراب و مِی تشویق میکند. درحالیکه اگر هم شراب بهصورت کوتاهمدت در ظاهر رفع خستگی بکند، قطعا در درازمدت هرگز عامل رفع خستگی نخواهد بود بلکه جز اعتیاد و عادت همیشگی به نوشیدن آن چیز دیگری در پی ندارد. او میگوید: «باده آزادم کرد تا چیزی را که میاندیشیدم، بر زبان بیاورم…».[۳] «گویی فکرم را خوانده باشد، از آنسوی میز لیوانش را بالا گرفت: بهسلامتی عشق! او هم کمی مست شده بود. تصمیم گرفتم از فرصت استفاده کنم. بهسلامتی هنرمندان که میفهمند بعضی عشقها، حماقتهای کودکانه هستند».[۴] همچنین: «از مرد مست پشت میز پرسید: کجا باید درباره مسائل جدی صحبت کنیم؟ مست گفت: [در کلیسا] و این بار تمام رستوران از خنده منفجر شد».[۵] «هنگام ناهار دو لیوان شراب میخورم هرگز در زندگیم اینطور شراب نخوردهام. دارم الکلی میشوم. چقدر اغراق میکند».[۶]
همچنین میگوید: «به تنها میکده آن مکان وارد شدند، برای تحمل بهتر سرما، یک ویسکی نوشیدند و بهسوی صخرهها به راه افتادند فعالیت جسمانی و ویسکی توانسته بود سرما را براند».[۷] همینطور او در کتاب کیمیاگر خود میگوید: «قهوهچی نزدیک شد و پسرک با اشاره نشان داد که همان نوشیدنیای را میخواهد که در میز دیگری صرف میشد که چیزی نبود جز چای تلخ. جوانک ترجیح میداد باده بنوشد. جوانک گفت: بنشین و بهحساب من چیزی سفارش بده. برای من باده بگیر از این چای متنفرم».[۸] نیز: «کیمیاگر تُنگی را باز کرد و مایع سرخرنگی در لیوان جوان ریخت. باده بود، از بهترین بادههایی که در سراسر زندگیاش نوشیده بود».[۹]
همچنین او در کتاب خاطرات یک مغ اینچنین مینویسد: «سیگارهایم تمامشده بود و مجبور بودم سیگارهای دستپیچ وحشتناک پطرس را بکشم. نابردبارانه منتظر ماندم تا پطرس پیچیدن و کشیدن سیگارش را تمام کند و در همان حال، به گرمای گیلاس به بادهای در میکدهای که میتوانستم ببینم و فقط پنج دقیقه با جاده فاصله داشت، میاندیشیدم».[۱۰] با توجه به اینهمه تبلیغ و تمجید پائولو از بادهنوشی و میگساری، به دیدگاه اسلام درباره نوشیدن شراب و میگساری اشاره کوتاهی میکنیم. در قرآن کریم آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاهَ وَ أَنْتُمْ سُکارى…[نساء/۴۳] ای اهل ایمان در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید چه میگویید». در آیهای دیگر خداوند متعال شراب را پلید و از عمل شیطان دانسته است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَیْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.[مائده/۹۰] ای اهل ایمان، شراب و قمار و بتپرستی و تیرهای گرو بندی، پلید و از عمل شیطاناند پس از آن ها دوریکنید تا رستگار شوید».
علاوه بر آیات قرآن، در روایات اسلامی هم از شراب با عنوان «اُمُّ الخبائث» نام برده شده است.[۱۱] همینطور در روایات دائمالخمر همردیف بتپرست معرفیشده است.[۱۲] و در روایت دیگری خریدار و فروشنده شراب هر دو لعنت شده است.[۱۳]
گذشته از آیات و روایات اسلامی، پزشکی امروز هم به ضرر و زیانهای شراب پی برده و مردم را از خوردن آن برحذر داشته است. در کتاب طب در قرآن میخوانیم: «الکل فعالیتهای جنسی را تحت تأثیر قرارمی دهد و اختلالهایی درروند جنسی و اعضای تناسلی به وجود میآورد. نقش الکل در ایجاد سرطان نیز از موارد دیگر آثار زیانبار این پدیده شوم است. در تحقیقی که توسط دکتر لورمی به عملآمده است مشخص گردیده که پنجاه و یک بیمار از پنجاه و هشت بیمار مبتلا به سرطان لوزه، زبان و حنجره از معتادان به شراب و الکل بودهاند».[۱۴]
حتی یکی از پزشکان آلمان ثابت کرده که تأثیر الکل تا سه نسل بهطور حتمی باقی است، بهشرط اینکه این سه نسل الکلی نباشد.[۱۵] آنچه گفته شد فقط بخشی از آثار زیانبار کشفشده الکل و نشاندهنده اعجاز حکم کوتاه قرآن و سنت در تحریم شراب است.
پینوشت:
[۱]. کنار رود پیدرا نشستم و گریستم، انتشارات کاروان چ هشتم ۱۳۸۴ ص ۲۳.
[۲]. همان، ص ۴۲.
[۳]. همان ص ۵۰.
[۴]. همان ص ۵۱.
[۵]. همان صفحه۵۲.
[۶]. همان ص۶۶.
[۷]. بریدا ص ۲۱۳.
[۸]. کیمیاگر ص۸۴.
[۹]. همان ص ۱۷۹.
[۱۰]. خاطرات یک مغ، مترجم آرش حجازی، تهران، کاروان، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۹ ص ۵۶.
[۱۱]. مستدرک الو سائل ج۱، ۱۳۹.
[۱۲]. بحارالانوار ج۶۵ ص ۱۶۴.
[۱۳]. نهج الفصاحه ص ۶۲۷.
[۱۴]. طب در قرآن، دکتر عبدالحمید دیاب، دکتر احمد قرقوز، ترجمه علی چراغی، ص۴۱-۱۵۸.
[۱۵]. اسلام پزشک بی دارو، ص۴۴، نقل از علوم جنایی، ص۸۶۳، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ص۳۴۶.
* این متن برگرفته از کتاب نگرشی بر آراء و اندیشه های ذن بودیسم، محمدتقی فعالی، انتشارات عابد، ۱۳۸۸، ص۱۵۴ میباشد.
منبع: ادیان نت