شهدای وحدت که هدف گلوله منافقین قرار گفتند

پدرش مرحوم ملا‌جلال الدین روحانی، فردی آگاه و متعهدی بود که به ارشاد و هدایت مردم می‌پرداخت. هنوز چند سالی از عمر وی نگذشته بود که پدرش مرحوم ملا‌جلال الدین دیده از جهان فروبست و شهید جلالی‌زاده که آن زمان طفل خردسالی بیش نبود تحت تربیت و سرپرستی مادرش که زنی صالحه و شایسته بود قرار گرفت و دوران کودکی را در آغوش پر عطوفت مادرش سپری کرد.

چون خانواده جلالی‌زاده همه روحانی بودند در نتیجه وی نیز در سن هشت سالگی شروع به تحصیل علوم دینی کرد و مقدمات این علوم را طبق روش آن زمان فرا گرفت. تا سن پانزده سالگی مقدمات علوم فوق را فرا گرفته و برای ادامه تحصیل راهی شهر‌ها و روستاهای دور شد.

شهید جلالی‌زاده به کشور همسایه عراق نیز عزیمت کرده و در شهرهای سلیمانیه، حلبچه و اربیل به تکمیل دروس و تحصیلات دینی خویش پرداخت. وی پس از رجعت موفق به اخذ اجازه نامه افتاء و اجتهاد از سوی روحانیون شهیر منطقه گردید.

در سال ۱۳۲۲ هـجری شمسی به افشا و ابراز ماهیت احزاب موسوم به (عدالت و سعادت) پرداخته و پرده از چهره گردانندگان این احزاب فرمایشی برداشت. وی بدلیل مبارزه علنی علیه مالکین و مزدوران رژیم منفور پهلوی در سال ۱۳۴۰ هـجری شمسی از شغل معلمی برکنار شد.

شهید جلالی‌زاده افزون بر اقدامات فوق، به افشای طرح انجمن‌های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید شاه خائن پرداخته و به همین منظور زندانی و متحمل شکنجه و اذیت فراوانی گردید.

پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی و پیدایش عوامل ضد‌انقلاب، خود و افراد خانواده وی علیه اقدامات و افعال خائنانه آنان شورش کرده و علی‌رغم تهدید، تهمت، آزار و اذیت آنان لحظه‌ای از پای ننشسته و تا مرز شهادت پیش می‌تازند.

شهید جلالی‌زاده در پاسخ درخواست عوامل ضد‌انقلاب مبنی بر ایراد سخن پیرامون مقام شهدای احزاب وابسته در محضر حضار با صدای رسا فریاد می‌زند: کدام شهید و به تبیین و تشریح شهدا از دیدگاه اسلام می‌پردازد.

در تاریخ ۱۹تیر۱۳۶۰ این مجاهد نستوه همراه فرزند صالح و برومند خویش مسلم جلالی‌زاده پس از اقامه نماز مغرب به خانه رجعت می‌کند. عوامل ضد انقلاب که از موقعیت آنان مطلع بودند در حوالی خانه ایشان واقع در محله قطارچیان شهرستان سنندج کمین گرفته و به محض مشاهده، پدر و پسر را مورد هدف گلوله قرار داده و به شهادت می‌رسانند.

منبع:  رسا