ادیان نیوز: نهضت رهایی بخش، حرکتی بود که حدود ۶ دهه قبل توسط کشیش گوستاو گوتیرز مطرح و با ارائه کتابی با عنوان “الهیات رهایی بخش” به یک موضوع چالش برانگیز و دارای میدان وسیعی از انگیزه ها، تحرکات و تغییرات در آمریکای لاتین تبدیل شد.
آنچه به اهمیت این موضوع مربوط است انتشار بیانیه جدید پاپ فرانسیس رهبر کلیسای کاتولیک جهان است که حاوی دستور العملهایی جهت مقابله با فقر و نابرابری و اصلاحات اساسی در کلیسا است.
این نامه مبیّن تأثیرات اجتناب ناپذیر این جنبش در سطوح عالی کلیسای مسیحیت بوده و مرکز نشر و اشاعه برنامه های خود را، “کلیسای فقرا” می نامد. روح کلی این بیانیه دقیقاً متوجه نظام سرمایه داری و حاکمیت پول در تمام ارکان اجتماعی است.
حرکت الهیات رهایی بخش از ابتدا و در مسیر بالنده خود با سؤالات و چالش های فراوانی مواجه بود که عمده این چالشها مربوط به گرایشات مارکسیستی در مبانی نظری این حرکت است.آن چه را که گوستاو گوتیرز در کتاب خود به آن پرداخته و نسبت به آموزه های مارکسیستی تفسیر و تبیین می نماید. متألهین پیرو این نهضت در این رابطه می گویند “مارکسیسم ابزاری است برای تحلیل اجتماع” این نظریه را گوتیرز صریحاً در کتاب خود بیان می نماید. لکن آن مفهومی را که به این نهضت قوام می بخشد، برداشت و استنباط متألهین و دین شناسان مسیحی از کتاب مقدس است که تأکید می نماید رسالت حضرت عیسی مسیح متوجه فقرا بوده و زندگی او صرف مبارزه با خودخواهی های انسان شد. تلاش عمده این نهضت دینی که در امریکای لاتین صور ت گرفت، معطوف به طرح آموزه های کتاب مقدس در مسیحیت اولیه است که هنوز دستاویز حکومتها قرار نگرفته بود. در این مجموعه اعتقادات، این باورها با تکیه بر اینکه مهم ترین دستورات و فرامین خداوند در کتاب مقدس، اعمالی است که نجات انسانها از ظلم و بردگی، تبعید و گناه را سر می دهد، نضج گرفته و از این رو الهیات رهایی بخش با نوعی تعهد در برابر فقرا و مبارزه برای آنان آغاز می شود و الگوی اصلی خود را در مشی عملی عیسی بن مریم متجلی می نماید.
با این توضیح حضرت مسیح تمام پیروان خود را به ریشه کن کردن هر نوع ظلمی فرا می خواند. با توجه به اینکه زادگاه اصلی این نهضت در امریکای لاتین است، در واقع ریشه های اصلی این جنبش در الهیات کاتولیک قرار دارد. تأثیرات این حرکت در کلیسای واتیکان موجب گردید حتی در زمان پاپ ژان پل دوم، اقداماتی از این دست یعنی رسیدگی به فقرا در دستور کار قرار گیرد. هر چند که جناح مخالف سعی در تخطئه کلی داشت و هرگونه اقدامی از این دست را “مارکسیسم مسیحی” می نامید. لکن می بینیم حتی در دوران مسئولیت پاپ بندیکت شانزدهم، اسقف گرهاردمولر را برای ریاست دفتر عقیدتی و آموزشی واتیکان انتخاب کرد که پیرو مکتب گوستاو گوتیرز بود. و حالا می بینیم که در دوران پاپ فرانسیس شعار “برقراری عدالت” به دغدغه اصلی واتیکان تبدیل شده است. در واقع انتخاب یک پاپ غیر اروپایی بعد از ۱۳۰۰ سال خود مهم ترین نشانه تأثیرات شگرف الهیات رهایی بخش در دوران کلیسای واتیکان است. در تأیید این معنا می بینیم دکتر مایکل لی، استاد یار دانشگاه فوردهام نیویورک در تأیید این جهت گیری می گوید تجربه امریکای لاتین در شخص پاپ فرانسیس و به تبع آن در واتیکان حال حاضر به گونه ای وجود دارد که سابقه نداشته است و تنها نکته قابل فهم ، باز شدن مجدد درها به روی الهیاتی است که ریشه در نهضت الهیات رهایی بخش دارد. به هر حال آن چیزی که سابقه نداشت ملاقات پاپ فرانسیس با گوتیرز بود که البته سعی می شد از آن به عنوان یک ملاقات خصوصی نام برده شود از دیگر نشانه های صریح این حرکت در مسیحیت کاتولیک ملاقات و جلسه عمومی با حضور پدر گوتیرز و اسقف اعظم گرهاردمولر برای معرفی کتاب و متنی با مضمون الهیات رهایی بخش است.
این کتاب با مضمون “در کنار فقرا: الهیات رهایی بخش، الهیات کلیسا” است و نکته بسیار مهم در این راستا، نگرانی واتیکان از برچسب مارکسیسم به این حرکت اصیل بوده و لذا می بینیم علیرغم گرایشات بسیار قوی پاپ فرانسیس به این نهضت عظیم و مردمی در آمریکای لاتین که از طرف بعضی از اسقف های تأثیرگذار نیز مورد حمایت قرار گرفت، پدر مقدس پاپ فرانسیس هیچگاه از الهیات رهایی بخش بر پایه و اساس مارکسیسم حمایت نکرد و به عقیده وی در الهیات رهایی بخش در امریکای لاتین به ویژه در کشور آرژانتین هیچگاه از تحلیل اجتماعی مارکسیسم استفاده نشده، البته این تحول جدید نیز در نوع نگرش و تحلیل و استنباط اسقفان مسیحی، به ویژه بعد از سقوط مارکسیسم قابل مشاهده است.اگر در آثار کشیش فری بتو دقت شود، این نوع نگرش و تغییر قابل لمس و مشاهده است،بر اساس نظریه های جدید مبارزه با فقر و بی¬عدالتی مبنای اصلی این حرکت بر یک تحلیل تاریخی، فرهنگی،بومی و دینی استوار است، و پاپ فرانسیس نیز در روند این نگرش رو به رشد حرکت الهیات رهایی بخش از این قاعده و تحلیل پیروی نموده است. در این تحلیل کلیسای واتیکان و به ویژه پاپ فرانسیس، با موضع دقیق ضد سرمایه داری و ضد حاکمیت پول، جان تازه¬ای به کلیسای فقرا داده که از جمله شعارهای اصلی این حرکت در نیم قرن گذشته بوده است.
پدر مقدس بنیان حرکت جدید را مبنی بر یک تحلیل تاریخی که معطوف به عمل و رفتار عیسی مسیح بوده و آموزه های وی به عنوان شعارهای اصلی پذیرفته شده را تعیین و به جهت نفی برچسب مارکسیسم مسیحی در صدد اصلاح چارچوب نهضت الهیات رهایی بخش است، حرکتی که به هر حال بعد از ۶ دهه، ظهور آن را حتی در حاکمیت های چپ در نیم کره جنوبی در حال نظاره هستیم. بدون شک، پاپ فرانسیس از جمله مهمترین نقاط اتکاء پیروان این حرکت در آمریکای لاتین در دهه های آتی خواهد بود./دیپلمات سابق و کارشناس مسائل بین الملل
منبع: humanrights-iran.ir