در اسارت و گروگان رسانه هستیم!
یادداشتی از محمد پناه زاده:
آدمهای امروزی و به تعبیری انسان بیشتر از آنکه دستپخت و محصول تفکر و اندیشه خود باشد، اسیر و گروگان رسانه ها است. جهان رسانه بهراحتی دنیای جدیدی در حوزه سیاست، فرهنگ و اجتماع برای انسانها میسازد.
ردنا (ادیان نیوز)- یکی از معضلات اساسی بشر امروزی این نیست که چرا افراد اینگونه یا آنگونه فکر میکنند، بلکه مسئله این است که چرا افراد اصلا فکر نمیکنند؟ انسان امروزی در هجوم افسار گسیخته رسانه ها و شبکههای مجازی دیگر هیچ مفر و فرصتی برای خلوت با خویشتن و تفکر نمییابد و مدام در معرض انتخابها و گزینههای گوناگون قرار میگیرد.
انسان تکساحتی و خالی از اندیشه
نوجوان و جوان امروز برای آنکه به شناختی از ادبیات، شعر، سینما، موسیقی، زیبایی و سیاست و فرهنگ و جامعه دست پیدا کند، در باتلاقی از رسانههای تصویری و مجازی گرفتار میشود، رسانههایی که اجازه و قدرت تفکر را از او سلب کرده و زیبایی و هنر و سیاست و فرهنگ مدنظر خود را به عنوان هنر و زیبایی و سیاست و فرهنگ اصیل به بت ذهنی کودکان و نوجوانان تبدیل میکنند. انسانی که به تعبیری مارکوزه، فیلسوف و جامعهشناس شهیر در معرفی و ترسیم آن از عنوان «انسان تکساحتی» استفاده میکند. درواقع، انسان تکساحتی همان فردی است که عاری از تفکر و تهی از اندیشه است. او اصلا تفکر را به رسمیت نمیشناسد.
انسان گروگان رسانه است!
انسان امروزی بیشتر از آنکه دستپخت و محصول تفکر و اندیشه خود باشد، اسیر و گروگان رسانه هاست. و این رسانه ها هستند که خوب و بد و زیبا و زشت و خیر و شر و.. را برایش تعریف و بازتولید میکنند. (برای مثال نظام “مد” از بدو کودکی با هجوم همه جانبه به اذهان تودهها، هر کالای بنجل(و بعضا مضحکی) را به اسم مد روز و زیبایی تعریف میکند. این نظام یک روز شلوار پاره و یک روز لباسی که پوشیدن و کندن آن به مانند پوست چسبیده به بدن است را در ذهن مخاطبان به گروگان گرفته شده به عنوان لباس به روز و زیبا حک میکند).
رسانهها و شبکهها مجازی و تلویزیونی مختلف در هجوم همهجانبه به اذهان مخاطبان با تبلیغات فراوان، لودگی و شارلاتان بازی را به جای سینما و کمدی، ایجاد نویز و سر و صداهای آزار دهنده آمیخته به الفاظ رکیک را به عنوان موسیقی و تراوشات ذهنی یک مغز مفلوک و افسرده را به عنوان شعر و ادبیات معرفی و تبلیغ میکنند.
رسانه ها امروز هر لوده و دلقک و ابله و تروریست و خائن و مزدوری را به اسم آزادیخواه و فعال حقوق بشر و فعال سیاسی و فعال حقوق زن و امثالهم به خورد مخاطب خود می دهند و جامعه را به مسیر دلخواه خود هدایت میکنند. البته آنها هدف مشخصی از اینکار دارند. هدف آنها تربیت سوژههای منفعل و پذیرا است که اراده و قدرت خود را از دست داده و همچون ربات به موجود مصرف کننده و تقلید کننده صرف بدل شوند.
رسانه ای که بنیادگرایی دینی را پرورش میدهد
نظام رسانهای حاکم، سوژه دست پرورده خود را با چنان قطعیتی و دگماتیمسی پرورش می دهد که همین فرد پس از چند سال با ایمانی شدیدتر و متعصبانه تر از ایمان یک بنیادگرای دینی از چیزی به نام سلیقه و نظر و گرایش سیاسی خود دفاع می کند و به مبتذلترین شکل ممکن و با بدترین ادبیات ممکن به منتقد و مخالف خود حمله میکند. رسانه ای که این چنین تو را به گروگان گرفته است، قطعا زندانبان خوبی هم نیست.
به مرور رسانه ها با موج سواری، جامعهای از نسل جدید را پرورش خواهند داد که در آن تحمل مخالف و پذیرش رقیب معنایی ندارد. برده های رسانه ای، قدرت هضم شرایط موجود و حاکم بر جامعه را نخواهند داشت. و همواره به تولید نفرت پرداخته و همبستگی اجتماعی و اتحاد ملی را مورد تهدید خود قرار میدهند.
رسانه ای که جامعه را با اختلاف و قطبی سازی خود را شریک جرم میکند، در مقابل انسانی را میطلبد که در برابر آن دست بر سلاحی به نام خرد و اندیشه برده تا نیرنگ رسانه ای را مغلوب نماید.
یادداشت: محمد پناه زاده