قرار داشت و قبایلی چون بنیعامر و بنیسُلیم پیرامون آن میزیستند. سریه
بئر معونه در ماجرای ارتباط پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) با برخی قبایل بیاباننشین منطقه
نجد رخ داد که به شهادت گروهی از مسلمانان انجامید.
درباره علت این
رویداد، گزارشها همسانی ندارند. بر پایه گزارش مشهور، سال چهارم ق.
ابوبراء بن مالک، رئیس قبیله بنیعامر، با هدایایی نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به مدینه
آمد. هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) پذیرش هدایا را به اسلام آوردن ابوبَراء
مشروط کرد، وی بدون رد یا قبول اسلام از او خواست چند تن از مسلمانان را با
هدف گسترش اسلام نزد قبیله بنیعامر در نجد بفرستد و در برابر نگرانی
پیامبر، امنیت مبلغان مسلمان را تضمین کرد. پس از بازگشت ابوبراء، رسول خدا
(صلی الله علیه و آله وسلم) ۴۰ تن از مبلغان را به فرماندهی مُنذر بن عمرو انصاری در صفر سال
چهارم، چهار ماه پس از اُحد، همراه نامهای خطاب به عامر بن طفیل از بزرگان
قبیله بنیعامر اعزام کرد. برخی منابع از حضور اسد بن معونه برادرزاده
براء یا لبید بن ربیعه عامری به نمایندگی از سوی براء نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) اشاره
دارند.
مبلغان پیامبر با راهنمایی یکی از بنیسُلیم به نام مطلب به
چاه معونه رسیدند. در آنجا دو تن از مسلمانان به نام عمرو بن امیه ضمری و
منذر بن محمد ساعدی برای چرانیدن ستوران از همراهان خود جدا شدند و یک تن
نیز به نام حَرام بن ملحان، نامه رسول خدا را نزد عامر بن طُفیل برد.
باقیمانده افراد نیز در غاری مشرف بر چاه مستقر شدند. عامر بدون خواندن
نامه در رقابت با ابو براء، حامل نامه پیامبر را به شهادت رساند و برای از
میان بردن مبلغان از قبیلهاش یاری خواست؛ اما آنها به سبب تضمین ابوبراء
از یاری او خودداری کردند.
از این رو، عامر با یاری خواستن از
تیرههایی از قبیله بنیسلیم چون رِعْل، عُصَیّه و ذَکْوان که پس از کشته
شدن طعیمه بن عدی که مادرش از بنیسلیم بود، در بدر کینه مسلمانان را در دل
داشتند، مبلغان مسلمان را غافلگیرانه به شهادت رساندند. از دو تنی که
ستوران را به چرا برده بودند، منذر بن محمد هنگامی که از شهادت همراهان خود
آگاه شد، با دیدن پیکر آنها به رغم ممانعت عمرو بن امیه که خواهان بازگشت
او به مدینه بود، به خونخواهی آنها برخاست و در نبرد با مشرکان به شهادت
رسید. با شهادت منذر، عمرو بن امیه به عنوان تنها باقیمانده این رویداد در
مسیر بازگشت به مدینه به انتقام شهدای بئر معونه بدون آگاهی از همپیمانی
بنیعامر با پیامبر، دو تن از آنها را کشت و سپس گزارش شهادت مبلغان را به
پیامبر رساند. او مسؤولیت این کار را بر عهده ابوبراء دانست. حسان بن ثابت
در نکوهش ابوبراء شعری سرود که مایه رنجش وی شد و یکی از پسران ابوبراء را
بر آن داشت تا به قصد کشتن عامر بن طفیل به وی حمله ببرد. عامر در این
حمله مجروح شد؛ اما جراحت او به مرگش نینجامید.
گزارش دیگر این
رویداد از اَنَس بن مالک انصاری است که بخشهایی از آن به صورت پراکنده در
منابع گوناگون و با اختلاف فراوان در هدف و مقصد این اعزام گزارش شده است.
بر پایه این روایت، تیرههایی از قبیله بنیسُلَیم نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آمدند و
از ایشان برای رویارویی با دشمنانشان یاری خواستند. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) ۷۰ تن را به
یاری آنها فرستاد؛ اما آنان خیانت کرده، آنها را کشتند.
شهدای
چاه معونه، جوانانی از انصار بودند که به قاری شهرت داشتند و روزها را به
خدمت پیامبر و شبها را به آموزش و عبادت سپری میکردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) هنگامی
که گزارش شهادت آنها را شنید، بسیار اندوهگین شد و قاتلانشان را تا ۳۰ یا
۴۰ روز در قنوت نماز نفرین کرد. برخی منابع نزول آیه (لَیسَ لَکَ مِنَ
الأَمر…) را پس از این رخداد دانستهاند که در آن خداوند پیامبر (ص) را
از ادامه لعن آنها بازداشت. اما شماری از مفسران با توجه به نزول این آیه
در اُحد، چنین شأن نزولی را نمیپذیرند.
منابع از مهاجرانی چون عامر
بن فُهیره، حَکَم بن کیسان و نافع بن بُدیل خزاعی به عنوان شهدای معونه
یاد کردهاند. اما در این منابع نام بسیاری از شهدای انصاری این رویداد
ناگفته مانده است. برخی آمار اعزامیان را بیش از ۲۰ نفر و بعضی آنها را ۳۰
تن شامل چهار مهاجر و ۲۶ انصاری دانستهاند.
منبع : خبرگزاری حج