روایاتى خواندنی در وصف قرآن: برگی از تفسیر المیزان
مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آیات ۷ – ۹ سوره مبارکه آل عمران، روایاتى در وصف قرآن و اینکه قرآن ظاهرى و باطنى دارد بیان کردهاند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در این بخش از تفسیر المیزان، میخوانیم:
در کافى از امام صادق از پدرش و از اجداد گرامیش (ع) از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمود:” ایها الناس شما در خانهاى هدنه قرار دارید و در مسیر مسافرتى هستید، مسافرتى بس سریع، و چگونه چنین نباشد، با اینکه شب و روز و خورشید و ماه را مىبینید که هر تازهاى را کهنه مىکنند، و هر دورى را نزدیک مىسازند، و هر آنچه را قبلا وعده اش داده شده محقق مىسازند. پس براى این سفر دور توشه فراهم کنید راوى مى گوید: در این هنگام مقداد بن أسود برخاست و عرضه داشت : یا رسول اللّه خانه هدنه چه معنا دارد؟ فرمود: خانه اى که بمحض رسیدن به آن باید از آن کوچ کرد.
پس هر گاه در زندگى دچار فتنههایى شدید، که چون شب تاریک پیش پاى زندگیتان را ظلمانى کرد، بر شما باد تمسک به قرآن ، که بدرگاه خدا شفیعى است که شفاعتش پذیرفته مى شود، گفتار بهت آورى است منطقى ، کتابى است که هر کس آن را پیش رو قرار دهد، و بر طبق راهنمایى هاى او قدم بردارد، این قرآن وى را بسوى بهشت راه مى نماید، و کسى که آن را پشت سر بیندازد، باز همین قرآن از پشت سر او را بطرف دوزخ مىراند، و قرآن دلیلى است که به بهترین راه دلالت مى کند، کتابى است که در آن حق از باطل جدا شده، و از معارف حقه آنچه قبلا در عقل با نقل بدون بیان بوده بیان گشته، و آنچه نبوده آورده شده، قرآن فاصل و جدا ساز حق از باطل است، نه شوخى، کتابى است داراى ظاهرى و باطنى، ظاهرش حکم، و باطنش علم است، ظاهرش بسیار زیبا و باطنش عمیق است، حدودى دارد، و حدودش نیز داراى حدودى است، عجایب آن شمردنى و غرائبش کهنه شدنى نیست.
در قرآن چراغهایى از هدایت، و منارى از حکمت است، براى هر نکته سنج عارف، راهنماى معرفت است، پس هر صاحب بصیرت را سزد که براى درک معارف آن چشم بصیرت خود باز کند، و نکته سنجى را به نهایت رساند نجات دهنده هر کسى است که عملى نکوهیده داشته باشد و رهایى بخش هر کسى است که هیچ راه نجاتى ندارد. آرى تفکر، حیات قلب هر شخص آگاه و اندیشمندى است مانند نورى که در تاریکى راه گشاى انسان است پس بر شما باد به اخلاص داشتن و کم کردن توقع و انتظار.
مؤ لف : این روایت را عیاشى هم در تفسیر خود آورده ، البته نه تا آخر، بلکه تا جمله : «پس هر صاحب بصیرت را سزد که براى درک …» .
و نیز در کافى و تفسیر عیاشى از امام صادق (ع) روایت آمده که از رسول خدا (ص) نقل کردهاند که فرمود: قرآن، هدایتى است از تاریکى و ضلالت و روشنگر وادى جهالت و جبران کننده لغزشها، و از بین برنده تاریکى ها و سدى است در برابر هلاکت ها و آگاهى دهنده اى از کجروى ها و بیان کننده فتنه ها. و رساننده انسان ها از دنیا (در مسیرى مستقیم ) به سوى آخرت.
و در قرآن کمال دین شما است، و احدى نیست که از قرآن رو برگرداند، مگر اینکه به سوى آتش برگردانیده شود.
مؤ لف: روایات در این مضامین از رسول خدا (ص) و ائمه اهل بیت آن جناب (ع) بسیار زیاد است.
و در تفسیر عیاشى از فضیل بن یسار روایت شده که گفت: من از حضرت ابى جعفر (ع) از معناى این روایت سؤ ال کردم ، فرمود: «هیچ آیه اى در قرآن نیست مگر آنکه ظاهرى و باطنى دارد، و هیچ حرفى نیست مگر آنکه حد و مرزى دارد، و براى هر حدى سرآغاز و مطلعى است».
پرسیدم : منظور رسول خدا (ص) از ظاهر و باطن قرآن چیست ؟ فرمود:
« منظور از ظاهر قرآن الفاظ نازل شده آنست ، و منظور از باطن قرآن معانى الفاظ است ، که در مورد خبرهاى قرآن بعضى از آن معانى رخ داده ، و بعضى بعدا رخ مى دهد، و قرآن با گردش و جریان خورشید و ماه جریان دارد، در هر چرخى که آنها مى زنند، و حوادثى مى آورند، پیشگفته اى از قرآن محقق مى شود، هم چنان که خداى تعالى در این مورد فرموده :” وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ” و آن مائیم که تاویل قرآن را مىدانیم».
مؤ لف: این روایتى که در ضمن حدیث بالا از تفسیر عیاشى از فضیل بن یسار نقل کردیم، همان مطلبى را افاده مى کند که اهل سنت از رسول خدا (ص) با عباراتى مختلف نقل کردهاند و دو تا از آن عبارات را تفسیر صافى نقل کرده است.
یکى اینکه رسول خدا (ص) فرمود: «قرآن ظاهر و باطنى و حدى و مطلعى دارد»، و در جمله دوم فرمود:
« قرآن ظاهر و باطنى دارد، باطنش هم باطنى دارد تا هفت باطن».
و اینکه فرمود: «بعضى از آن معانى رخ داده و بعضى بعدا رخ مى دهد» ظهور در این دارد که ضمیر در آن به قرآن برگردد، از این جهت که مشتمل بر تنزیل و تاویل است.