چکیده :
لیبرالیسم پرنفوذترین مکتبی است که امروزه جمع زیادی از حکومتها، به ویژه حکومتهای غربی، از آن تبعیت میکنند. لیبرالیسم بر اساس جهانبینی و انسانشناسی اعتقادی خودش، معرّف غایات و همچنین معرّف بایدها و نبایدها و روش عملی است که به صورت آشکاری در جهتدهی به عمل فرد و حکومت تأثیر بارزی دارد.
در این مقاله، تلاش شده است با نگاه اجمالی به انسانشناسی، غایتشناسی و روششناسی لیبرالی، جایگاه اخلاق انسانی در سیاست خارجی لیبرالی شناسایی شود. برای این منظور، عناصر اصلی سیاست خارجی لیبرالی معرفی شده است. این عناصر عبارت است از: نژاد پرستی، سودگرایی، فریب و خشونت. به دلیل آنکه عقلانیت لیبرالی در عرصه سیاست خارجی از این عناصر تشکیل شده، لازم است برای دست یابیدن به هرگونه تحلیل درست و واقعبینانه از اقدامها و فعالیتهای دولتهای لیبرال در عرصه روابط بینالملل، استلزامات عناصر یاد شده را مدّ نظر داشته باشیم. در غیر این صورت، با توجه به تصویر اخلاقی و مثبتی که لیبرالیسم از خود نشان داده، رسیدن به یک تحلیل واقعی، دور از انتظار است.
کلیدواژه : لیبرالیسم، سیاست، اخلاق، نژادپرستی، سودگرایی.