سیاسی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیار شنیده یا خوانده میشود. بیشتر
منابعی که به رویدادهای سال ۱۳۵۷ ایران پرداختهاند، به نشست پنجم ژانویه
1979/۱۵ دی ۱۳۵۷ در این جزیره اشاره کردهاند. در آن روز، «جیمیکارتر»
رئیسجمهور آمریکا، «جیمزکالاهان»، نخستوزیر انگلیس، «والری ژیسکاردستن»،
رئیسجمهور فرانسه و «هلموت اشمیت»، صدراعظم آلمان غربی، سران چهار کشور
متحد بلوک غرب، در یک گردهمایی غیررسمی، درباره موضوعات سیاسی ـ اقتصادی
جهان گفتوگو کردند. ایران، انقلاب اسلامی و موقعیت رژیم پهلوی نیز از جمله
مباحث این مذاکرات بود.
ایران در آستانه گوادلوپ
ایران در آستانه کنفرانس گوادلوپ، در شرایطی حساس و ناپایدار به سر
میبرد. اعتراضات مردمی علیه رژیم شاه به اوج خود رسیدهبود و هیچکدام از
نقشههای شاه و اطرافیانش برای مهار اوضاع، نتیجهای در پی نداشت. اعتصاب
همه جا را فرا گرفتهبود. از کارکنان گمرک دوغارون در شمال شرقی خراسان
گرفته تا کارگران پتروشیمی ماهشهر در جنوب غربی خوزستان، همه دست از کار
کشیدهبودند. دانشگاهها عموماً تعطیل بود و استادان مراکز آموزش عالی
تحتتأثیر شهادت دکتر کامران نجاتاللهی و تحصن استادان دانشگاه تهران در
دبیرخانه دانشگاه، دست به اعتصاب و اعتراضات گسترده زدهبودند. برخی مراکز
پزشکی، مانند بیمارستان امامرضا(ع) در مشهد، به دلیل حمله مأموران رژیم و
شهادت تنی چند از هموطنان، به کانون مبارزات انقلابی تبدیل شدهبود.
تقریباً همه دبیرستانهای کشور تعطیل بود و تلاش دولت برای بازگشایی مدارس
در اوایل دی ماه با شکست روبهرو شد. اعتراض و اعتصاب کارگران و کارکنان
صنعت نفت، سنگینترین ضربه را بر حیثیت بینالمللی رژیم شاه وارد کردهبود.
کشته شدن «پل گریم»، کارشناس عالیرتبه آمریکایی در صنعت نفت ایران، که
روز دوم دی ماه در اهواز رخ داد، به همراه استعفای دستهجمعی بیش از چهار
هزار نفر از کارکنان و کارگران بخش نفت در همین ایام، صدور نفت را از جزیره
خارک متوقف کرد. مطبوعات همچنان در اعتصاب به سر میبردند. با ناکارآمدی
دولت نظامی غلامرضا ازهاری، در غلبه بر بحران پیش رو، اجماع برای روی کار
آمدن دولت جدید از چهرههای ظاهراً میانهرو، در دستور کار رژیم قرار گرفت.
گزینه نخست برای اجرای این دستور، غلامحسین صدیقی بود؛ اما تلاشهای صدیقی
در جذب دوستان قدیمیاش در جبهه ملی، برای تشکیل دولت، با شکست روبهرو و
بالاخره شاپور بختیار به عنوان گزینه اصلی نخستوزیری معرفی شد. شاه تصمیم
به خروج از کشور گرفتهبود. اکثریت مردم خواستار سرنگونی رژیم شاهنشاهی و
برپایی جمهوری اسلامی بودند.
در گوادلوپ چه گذشت؟
همزمان با برگزاری کنفرانس، خبرگزاریهای آمریکایی، نخستین خبرهای این
نشست را مخابره کردند. خبرها چندان موثق نبود و گاه تعارضاتی میان آنها
دیده میشد. این تفاوت در خبرهای ارائه شده، نشاندهنده تعدد منابع خبر و
نیز عدم تصمیمگیری دقیق در این نشست، و سخنان دوپهلوی شرکتکنندگان بود.
با این حال، همین خبرها نشان میداد که سران چهار کشور غربی، فقط برای
موضوع ایران کنار هم ننشستهاند. حتی یک نظامی عالیرتبه آمریکا بعدها گفت
که «هدف جلسه بحث درباره تقویت بنیه دفاعی اروپا از طریق استقرار موشکهای
کروز و پرشینگ بودهاست.» خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز خبر داد که «در کنفرانس
سران آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان [غربی] راه های جلوگیری از نفوذ
فزاینده شوروی به خلیج فارس بررسی شد. هر چهار کشور بر این عقیده بودند که
اگر در مثلث بین ترکیه، اتیوپی و افغانستان تسلط شوروی افزایش یابد، موازنه
قدرت در جهان بر هم خواهد خورد … ایران بدون شاه ناآرام و بیثبات
خواهدشد؛ دست کشیدن ایران از محافظت از خلیج فارس خلأیی را به وجود خواهد
آورد که مسکو و همپیمانانش، حتی با وجود مخاطره پایداری غرب حاضرند آن را
پرکنند.» هر چند در این نشست، سران اروپا به منافع خود در ایران، حتی بدون
شاه، میاندیشیدند و به قول سولیوان رهبران سه کشور غربی، رئیسجمهور
آمریکا را قانع کردهبودند که راهی برای نجات شاه باقی نماندهاست و غرب
باید برای حفظ منافع حیاتی خود در این منطقه حساس چارهای بیندیشد؛ اما در
حاشیه نشست گوادلوپ، آمریکا برای حفظ سلطنت شاه، چراغ سبز انجام کودتایی
را به وی نشان داد. حتی کارتر تلویحاً به این موضوع در گوادلوپ اشاره کرد و
گفت: «ما احساس نگرانی نمیکنیم. زیرا ارتش و نظامیان هستند. آنها قصد
دارند بر اوضاع مسلط شوند.» با وجود مخالفت نظامیان آمریکایی، کارتر به
وعدهاش عمل کرد و چند هفته بعد، ژنرال هایزر، معاون فرماندهی ناتو، برای
طراحی یک کودتای نظامی وارد ایران شد؛ کودتایی که به دلیل رهبری هوشمندانه
حضرت امام(ره) و هوشیاری مردم، هیچ گاه عملی نشد.
منبع : تسنیم