آورده، عدهای معتقدند ماه عسل طولانی این رژیم و اتحادیه اروپا رفته رفته
به پایان خود نزدیک میشود و قاره سبز به تدریج از رژیم صهیونیستی فاصله
میگیرد. این روزها رسانهها از افزایش موج ضد صهیونیستی در بالاترین سطوح
سیاسی میان دولتمردان اروپایی خبر میدهند. تازهترین خبر در این زمینه
انتقاد شدید وزیر خارجه سوئد از رژیم صهیونیستی است که ضمن حمایت از تشکیل
کشور فلسطین با اشاره به رفتارهای خصمانه و اشغالگرانه مقامات این رژیم
گفت: «اسرائیل تمام خطوط قرمز را زیر پا گذاشته زیرا علاوه بر رفتار
غیرقابل توجیه در قبال فلسطینیها، به طور غیرقابل قبولی نیز درباره ما و
دیگر دوستان خود صحبت میکند و رفتارش به گونهای شده که نه تنها اروپا،
بلکه آمریکا را نیز آزرده کرده است.»
اینگونه اظهارات کم سابقه و یا حتی بیسابقه علیه رژیم صهیونیستی توسط
مقامات اروپایی که سالها عنوان حامیان سنتی این رژیم جعلی و غاصب را یدک
کشیده و همواره از پشتیبانان اصلی تشکیل آن بودند، از تناقضات و مجادلات
جدی در روابط اتحادیه اروپا با رژیم صهیونیستی و تنشهای عمیق در آن حکایت
دارد.
اظهار این جدایی و فاصله، این بار نه تنها از سوی متحدان دیروز اسرائیل
بلکه تایید آن توسط مقامات رژیم صهیونیستی و اعلام سیاست جدید تلآویو مبنی
بر دشمن خواندن اروپائیها، نشان از وقوع تحولات جدی در روابط پشت پرده
اسرائیل و اتحادیه اروپا دارد، بدین معنا که این مجادلات لفظی نه تنها از
سیاست اروپا مبنی بر عبور از اسرائیل خبر میدهد بلکه در طرف مقابل نیز
مقامات رژیم صهیونیستی با دشمن خواندن کشورهای اروپایی وارد یک جنگ
دیپلماتیک آشکار و رو در رو شدهاند. اظهارات اخیر نخستوزیر رژیم
صهیونیستی در دیدار با نخستوزیر ژاپن مبنی بر ضداسرائیلی شدن اروپا و
افزایش موج مخالفتها با تلآویو توسط متحدان قدیمی اسرائیل، لایهای دیگر
از این زخم عمیق را آشکار میسازد و به ویژه آنکه «نتانیاهو» خطاب به «آبه»
گفت: «اکنون که موج دشمنی علیه اسرائیل، اروپا را فرا گرفته، ما باید به
دنبال یافتن دوستان جدید باشیم.»
شاید عمق جدایی اروپا از اسرائیل را که به یکباره و در ماههای اخیر
نمایان شده، بتوان در اظهارات لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در
گردهمایی سفرای این رژیم در اروپا جستجو کرد که آشکارا گفت: «مشکل آینده
اسرائیل در سال ۲۰۱۵، نه ایران و حماس و حزبالله بلکه کشورهای اروپای غربی
هستند که روز به روز با اعلام مواضع جدید، از اسرائیل فاصله میگیرند.»
براساس همین اظهارات بود که مطبوعات رژیم صهیونیستی با تیترهایی از قبیل
«آخرین میخ بر تابوت روابط دوستانه اسرائیل و اروپا» و «اسرائیل، اروپا را
از دست داده است» از وجود بحران جدی میان «متحدان دیروز و دشمنان امروز»
خبر دادند.
در این میان، سوال بزرگی که مطرح میشود اینست که علت و انگیزه مقامات
اروپایی از فاصله گرفتن از رژیم صهیونیستی و تنها گذاشتن متحدین دیرین چیست
و چرا همدستان و حامیان سنتی رژیم صهیونیستی یکی پس از دیگری در چرخش
بیسابقه، پشت این رژیم را خالی میکنند؟ آیا آنها تازه متوجه خباثت و
جنایت این رژیم شدهاند یا از ابتدا به ماهیت پلید آن آگاهی داشتند؟
در پاسخ به این سوال اساسی، چند محور کلی باید مورد توجه قرار گیرند.
۱- جنگ غزه و تجاوزات پیاپی رژیم صهیونیستی، به فلسطینیها آموختههای
بسیار و درسهای گرانقیمتی را برای اروپائیها به همراه داشت. دولتهای
اروپایی جدا از فشار جدی افکار عمومی، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که
حمایت بیدریغ و بیقید و شرط آنها از اقدامات رژیم صهیونیستی که از آن به
عنوان چک سفید اروپا به این رژیم نام برده میشود، سیاست قابل دوام و
توجیهپذیری نیست و افکار عمومی جهانیان را نسبت به حمایت کورکورانه اروپا
از جنایات صهیونیستها تحریک میکند.
۲ – شعاع بیداری فکری و شناخت ماهیت پلید اسرائیل اکنون تا قلب اروپا نفوذ
کرده و دولتهای اروپایی احساس میکنند مردم اروپا دیگر حاضر نیستند بیش
از این روی اسرائیل هزینه کرده و آبرو و حیثیت خود را فدای مطامع
صهیونیستها کنند. از این رو فضای افکار عمومی غرب به ویژه اروپا به سمت
جدایی از اسرائیل و حمایت از ملت مظلوم فلسطین به حرکت در آمده و این شکاف
آنچنان وسیع شده که بیل کلینتون رئیسجمهور اسبق آمریکا اعلام کرده
«اسرائیل با اقداماتش، خود را در عرصه جهانی بیش از پیش منزوی میکند.»
۳- رسیدن به این شناخت که شکوفایی صهیونیسم با منافع ملتهای اروپایی
مغایرت داشته و تبلیغات وسیع صهیونیسم بینالمللی برای همراه کردن این دو
وصله ناچسب، فریبی بیش نبوده و نیاز به یک بلوغ فکری دارد که امروز
اروپائیها به آن نزدیک شدهاند. اروپا اکنون به این فهم نزدیک میشود که
نمیتواند با گذشته زندگی کند و قادر نیست برای همیشه وامدار افسانه
هولوکاست باشد. اروپا باید در هر حال برای خود زندگی کند و برای آینده خود
برنامه داشته باشد، لذا اکنون که صهیونیستها خود را تا این حد منزوی
کردهاند، دلیلی ندارد اروپائیها از کیسه خود برای آنها هزینه کنند.
۴ – حمایتهای گسترده آمریکا و اروپا از رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته
چنان به گستاخی و خودکامگی مقامات این رژیم دامن زده که این سگ منطقهای،
به موجودی غیرقابل کنترل در عرصه بینالمللی تبدیل شده بطوری که حرمت
حامیان خود را نیز نگه نداشته و به جان آنها افتاده است.
از این نظر شباهتهای انکارناپذیری میان دو پدیده منحوس قرن یعنی
«صهیونیسم» و «داعش» که از یک نطفه هستند و از یک منشا حمایت شدهاند، وجود
دارد. بنابر این چندان تعجب آور نخواهد بود، که این دو جرثومه فساد، در
همه زمینهها از جمله به جان حامیان خود افتادن شبیه همدیگر باشند.
مسلمانان جهان فراموش نخواهند کرد که صهیونیستها مرتکب چه جنایات فجیع و
بیشرمانهای با برخورداری از حمایت دولتهای اروپایی شدهاند و به همین
دلیل، اروپا را شریک صهیونیستها در این جنایات میدانند و طبعاً اروپا
باید هزینه گزافی بابت شرکت در این جنایات بپردازد.
منبع : تسنیم