چکیده :
چیستی معرفت نزد متفکران اسلامی سه دیدگاه کلی را به میان می آورد. فخر رازی، علم را بدیهی و غیر قابل تعریف دانسته است و جوینی و شاگرد او غزالی، مفهوم علم و معرفت را نظری و تعریف آن را دشوار معرفی می کنند. رویکرد دیگر از ناحیه بیشتر متکلمان و حکما ارائه گردیده است که مفهوم معرفت را غیر بدیهی و تعریف آن را ممکن شمردهاند. این مقاله، ضمن بیان تعاریف گوناگون معرفت اصرار می ورزد که معرفت به معنای باور صادق موجه، به عنوان غایت معرفت شناسی تأیید می گردد. ولی معرفت به معنای مطلق آگاهی و وجود مجرد حکایتگر، موضوع دانش معرفت شناسی شمرده میشود.
کلید واژه : معرفت، تعریف، متفکران مسلمان، بدیهی و نظری، وجود مجرد حکایتگر.