«بیع صرف» روز یکشنبه، ۵ بهمن ماه، اظهار کرد: فصل هشتمی که مرحوم صاحب
شرایع آن را در کتاب شرایع مطرح کرده است بیع میوههاست «الفصل الثامن فی
بیع الثمار والنظر فی ثمره النخل، والفواکه، والخضر، واللواحق.» اگر چه
خرما میوهای مانند میوههای دیگر است اما از آن جهت خرما در آن منطقه و آن
زمان مورد ابتلای مردم بود مورد ابتلای علمی و روایی ائمه نیز بود از همین
رو روایات متعددی برای خرما وارد شده است و فقها باب جداگانهای برای خرما
در کتابهای فقهی گشودهاند.
وی ادامه داد: در ادامه مرحوم صاحب
شرایع میفرمایند «أما النخل: فلا یجوز بیع ثمرته قبل ظهورها عاما. و فی
جواز بیعها کذلک عامین فصاعدا تردد، والمروی الجواز. ویجوز بعد ظهورها،
وبدو صلاحها، عاما وعامین، بشرط القلع، وبغیره منفرده ومنضمه» از نظر
مرحوم صاحب شرایع بیع ثمره قبل از اینکه ظاهر شود به صورت یک ساله جایز
نیست چرا که امکان غرر در این معامله وجود دارد و زمانی که امکان غرر در
معاملهای باشد آن معامله باطل است. اما اگر همین یک سال را منضما بخرند به
طوری که این معامله جزء مثمن نباشد بلکه از توابع معامله باشد به دلیل
اینکه غرر در توابع معامله زیان بار نیست این معامله جایز است. صورت دیگری
که ممکن است این معامله را جایز کند این است که ثمره میوهها را قبل از
ظهور به صورت دو ساله یا بیشتر بخرند، در روایات وارد شده است که اگر
اینطور بخرند معامله اشکالی ندارد چرا عموماً اینطور است که اگر یک سال
باغی میوه نداد یا میوههایش را تگرگ زد و یا اتفاق دیگری برای آن افتاد
سال بعدش میوه خواهد داد و چون احتمال غرر بسیار کم است این معامله جایز
است. به هر حال چون در این مساله روایات مختلفی برای منع و جواز وجود دارد
اختلاف فتوای علما نیز در این مساله وجود دارد که برای روشن شدن بحث باید
روایات مربوط به این مساله را بررسی کنیم.
آیتالله جوادی عنوان
کرد: مطلبی که در این مساله قابل توجه است این است که وقتی گفته میشود
میوههای باغی را یک ساله یا دو ساله خریدند منظور همان حدود یک ماه دو
ماهی است که درختان میوه میدهند و چون درخت در هر سال فقط یک بار میوه
میدهد از این تعبیر استفاده میشود. بنابراین در دیگر ایام سال باغ برای
صاحب باغ است چرا که او باید از درختانش نگهداری کند. پس به طور کلی منظور
از سال در خرید میوه به مدت زمان رسیدن میوهها بر روی درخت است و از آنجا
که این مدت زمان برای هر درختی متفاوت است پس منظور سال برای هر درختی نیز
متفاوت است مثلاً اگر مدت زمان برداشت محصول نارنگی یک ماه است منظور از یک
سال همان یک ماه است و از دو ماه منظور از سال همان دو ماه است و اگر دو
هفته یا یک هفته است منظور از سال همان یک هفته یا دو هفته است.
وی
افزود: مطلب دیگری که در خصوص این نوع معامله مطرح است این است که چیدن
میوهها با یکدیگر فرق میکند یعنی ممکن است مثلاً درختانی مانند سیب،
گلابی و … با یک بار چیدن تمام میوههای آن تمام شود و عرفا در هر سال
فقط همین یکبار میوه میدهند اما برخی از درختان یا گیاهانی چون گوجه
فرنگی، خیار و امثال آنها هستند که در طول سال همان یک درخت یا بوته چندین
بار ثمر میدهد یعنی میوههای آنها به صورت متناوب میرسند لذا چینهای
مختلفی دارند در این صورت اگر گفته شود مثلاً یک سال میوه باغ یا کشت گوجه
فرنگی یا خیار را میخرم یعنی همه برداشتها و چینهایی که در یک سال از
بوته گوجه فرنگی یا خیار سبز ممکن است را خریدم اما اگر قرار باشد فقط
منظور یک چین باشد باید به صورت همان یک چین ذکر شود نه اینکه گفته شود یک
سال و قید یک برداشت یا چین را نکرده باشند. علاوه بر این وقتی سخن از یک
سال است منظور سال شمسی است چرا که سال قمری که محصول ندارد یا فصل ندارد
همانطور که مثلاً اگر سازمان حج هتلی را ۵ ساله برای ایام حج از عربستان
اجاره کند. منظور از این سال قمری است چرا که سال شمسی حج ندارد.
این
مرجع تقلید بیان کرد: مطلب دیگری که قبل از طرح روایات مربوط به خرما باید
به آن اشاره شود این است که هر روایتی که در مورد خرما وارد شده است
اینگونه نیست که نتوانیم در مورد میوهای دیگر استفاده کنیم، مساله نخل
مانند زکات نیست که یک سلسله تعبد خاص باشد و در موارد مخصوص مصداق داشته
باشد و در غیر آن جاری نباشد. بلکه خرما به عنوان نمونهای از میوههاست که
در آن عصر و زمان مورد ابتلای مردم بوده است. میوهها چند نوع هستند برخی
داری پوستهاند مانند انار، برخی دارای طلع و شکوفهاند. میوههای
پوستهدار نیز فرق دارند چرا که برخی یک پوستهاند مانند انار و برخی دیگر
مانند گردو دو پوستهاند. که خرید و فروش اینها متفاوت است چرا که اصل در
این نوع معامله این است که غرر در آن نباشد و عدم وجود غرر در این نوع
معامله در مورد هر میوهای متفاوت است.
وی ادامه داد: روایات مربوط
به این باب در کتاب وسایل الشیعه جلد ۱۸ باب اول از ابواب بیع ثمار صفحه
۲۱۲ نقل شدهاند. در روایت هفتم از باب اول آمده است «وبإسناده عن الحسن بن
محبوب، عن خالد بن جریر، عن أبی الربیع الشامی قال: قال أبو عبدالله (علیه
السلام): کان أبو جعفر (علیه السلام) یقول: إذا بیع الحائط فیه النخل
والشجر سنه واحده فلا یباعن حتى تبلغ ثمرته، وإذا بیع سنتین أو ثلاثا فلا
بأس ببیعه بعد أن یکون فیه شیء من الخضره» وجود مبارک ابو جعفر فرمودند
فروش باغی که در آن درخت میوه است به صورت یک ساله و قبل از اینکه ثمره باغ
ظاهر شود جایز نیست اما اگر دو ساله یا سه ساله خواستند باغ را بیع کنند
این بیع اشکالی ندارد. چون معمولاً در صورت دوم غرری در کار نیست.
آیتالله
جوادی تصریح کرد: همانطور که میدانید معمولاً دور باغ دیوار میکشند به
همین خاطر گاهی به باغ حائط یا همان دیوار نیز میگویند. یک بیان نورانی از
حضرت امیر نقل شده است که به کمیل دستور دارد و مضمون این روایت را در
بسیاری از روایات میتوان مشاهده کرد در این روایت آمده است که «خذ الحائطه
لدینک» حضرت فرمود شما یک باغبانی هستید و بالاخره دینتان را به ثمر
آوردید دور این دین را دیوار بکشید که هر کسی نیایید و نبرد. دین ما میوه
هویت ماست کسی که درخت ندارد میوه ندارد موات است و به همین خاطر به زمین
موات میگویند موات. وقتی به زمینی که ثمره نداشته باشد بگویند موات به
انسان بی ثمر هم باید گفت میت. حضرت در برخی از خطبههایش فرمود که برخی
انسانها صورت انسان دارند و قلبشان حیوان است و در حقیقت اینها میت هستند
یعنی مردگان ایستاده هستند. مرده دو قسم است برخی مردهاند و در میان مردم
راه میروند و برخی نیز افقی و به طور کلی مردهاند. اینکه فرمود اخوک
دینک نیز همین است یعنی انسان یک دین دارد و آن دین هم برادر انسان است.
منبع : شفقنا