چکیده :
پدیده فمیننیسم در اوایل قرن هفدهم به عنوان جنبش استیفای حقوق زنان ظهور و به جای دفاع از حقوق واقعی زنان،به استفاده ابزاری از آنان می پردازد و دارای پیش فرض های ناصوابی – همچون پست انگاشتن نقش های زنانه،اعتقاد به مردواره بودن زنان (مر دانگی زن)،حذف مردان از جامعه و انتقال اختیار امور به دست زنان و در واقع زن گرایی شورشی – می باشد که جامعه زنان را تهدید می کند. در این مقاله،تا حد امکان به بررسی این پدیده و بیان ضعف های آن پرداخته شده است.
همچنین این مقاله به بررسی مسأله جایگاه حقیقی زن و حقوق واقعی او در دین پرداخته است که لازمه آن بررسی فضای نا مناسب فرهنگی ،تبعیض مرد ساللارانه و برخورد ارباب- رعیتی و مالکانه با زنان است که بر بخش بزرگی از قلمرو های عشایری و روستایی و حتی شهری ذما حاکم است که بر بخش بزرگی از قملروها ی عشایری و روستایی و حتی شهری ما حاکم است و موجب نادیده گرفته شدن حقوق مشروع و مسلم زنان می شود.
این بی عدالتی ها بعضا به دین نسبت داده می شود و باعث پیدایش پنداری نادرست در خصوص محدودیت زنان در دین می شود به شبهاتی در مورد احکام حقوقی آنان – از جمله ارث، حضانت ،شهادت، دیه و …دامن می زند.در این مقاله این حقوق به اختصار مورد برررسی قرار گرفته است تا از یک سو زن مسلمان با فهم دقیق از فلسفه وجودی این احکام با استیفای حقوق الهی اش در آرامش و احترام و کرامت به سر برد و بازیچه هواها و هوس های نا پرهیز کاران قرار نگیرد و از سوی دیگر به دام افکار فمینیستی گرفتار نیاید.
کلید واژه : فمینیسم ،نفقه ،اسلام ، دین ، مرد