۱۹۳۵ م (ششم جولای): تولد در روستایی به نام تاکتسِر واقع در استان آمدو (شمال شرقی تبت) در خانوادهای کشاورز و پرجمعیت.
۱۹۳۷م: شناخته شدن به عنوان دالایی لامای چهاردهم.
۱۹۳۹م (جولای): ترک آمدو، محل تولد خود.
۱۹۳۹م (هشت اکتبر): ورود به لهاسا.
۱۹۴۰م (۲۲ فوریه): تاجگذاری و آغاز تحصیلات رهبانی در پنج سالگی.
۱۹۵۰م (۱۷ نوامبر): در دست گرفتن تمام قدرت سیاسی بعد از اشغال تبت توسط چین در سن ۱۵ سالگی.
۱۹۵۱م: ترک لهاسا و ورود به شهر دارمو و بازگشت به لهاسا در همان سال.
۱۹۵۴م: رسیدن به مقام روحانی گلونگ و دیدار از چین برای مذاکرات صلح.
۱۹۵۶م: دیدار از هند برای شرکت در مراسم دو هزار و پانصدمین سال بودا.
۱۹۵۹م: رسیدن به مقام گِش لارامپا در سن ۲۴ سالگی، فرار از تبت و تأسیس رسمی دولت تبت در لودوپ دزونگ، مردود اعلام نمودن توافق نامه با دولت چین، ورود به هند و همچنین ارائه پرسشهایی در خصوص تبت به مجمع عمومی سازمان ملل.
۱۹۶۰م: اقامت در سوارک آشرام.
۱۹۶۳م: اعلام قانون اساسی دموکراتیک براساس اصل بودایی و اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان مدلی برای آینده تبت آزاد و ایجاد اولین پارلمان تبت در تبعید (مجلس نمایندگان مردم تبت).
۱۹۶۷م: انجام اولین دیدار خارجی از زمان تبعید از ژاپن و تایلند.
۱۹۶۸م: تغییر محل اقامت از سوارک آرشام به فَکچِن کوالِینگ (محل اقامت فعلی).
۱۹۷۳ م: اولین سفر و دیدار از غرب و دیدن از ۱۱ کشور از جمله، ایتالیا، سوئیس، آلمان، انگلیس و … .
۱۹۷۹م: اولین ارتباط با دولت جمهوری خلق چین از زمان تبعید.
۱۹۸۹م (۱۰ دسامبر): دریافت جایزه صلح نوبل و سخنرانی در اسلوی نروژ.
۱۹۹۲م: تأسیس شاخه قوه قضاییه و انتخاب مستقیم وزیران از سوی نمایندگان مجلس تبت.
۲۰۰۲م: شروع دور جدید گفتگو میان چین و دالایی لاما.
۲۰۰۵م: برگزاری چهارمین دور مذاکرات در برن سوییس در ۶۹ سالگی.
۲۰۰۶ م: پذیرفتن عنوان استاد افتخاری دانشگاه موری آمریکا.
آموزه ها
اعتقاد به تناسخ و کرمه.
اعتقاد به اصل فراگیر علیّت (مبنای چهار اصل بودا)
شادی، هدف زندگی.
متین، مهربان و خوب بودن طبیعت اولیه انسان.
اعتقاد به پلورالیسم دینی (آزادی در انتخاب دین مانند غذا).
نیروانه، هدف زندگی.
تحلیل و بررسی
اولاً محور اصلی کسانی مانند دالایی لاما شاد زیستن و داشتن زندگانی شادمانه و آرام است. اما اینگونه افراد هرگز به این نکته واقف نمی شوند که آرامش محض و دنیای کاملا شاد هرگز برای هیچ انسانی تحقق نیافته و نخواهد یافت؛ زیرا اساساً دنیا به لحاظ ماهیت و ساختار محل آرامش و شادیِ کامل نمی تواند باشد. «لَقَد خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کبَد».[۱] از سوی دیگر اگر هم آرامش نسبی حاصل شود جز در سایه اعتماد و اتکا به موجودی که همه چیز را می داند و بر همه کاری قادر است، حاصل نخواهد شد:
أَلاَ بِذکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛[۲]
آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرامش مىیابد.
ثانیاً از تعالیم دالایی لاما برمی آید که او در زمینه معنویت و دینداری قائل به تنوع و تکثر و به اصطلاح پلورالیسم است. دین گزینی بستگی به سلایق و ذوقهای متفاوت دارد. ذوق هر کسی با هر دینی سازگار شد، همان دین را می تواند انتخاب کند. اما اساساً گزینش دین سلیقه ای و ذوقی نیست. دین حیاتی ترین و سرنوشت سازترین پدیده ای است که انسان در طول عمر با آن مواجه است و هر انسانی باید برای یکبار به چنین گزینش حیاتی و اساسی دست بزند. هیچ انتخابی در حیات انسان همانند برگزیدن یک دین، حساس و خطیر نیست. گزینش و انتخاب یک دین فقط براساس عقل و تفکر امکانپذیر است. این امر را قرآن هم تأیید می فرماید:
لاَ إِکرَاهَ فِی الدینِ قَد تَبَینَ الرُّشْد مِنَ الْغَی؛[۳]
در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه بهخوبى آشکار شده است.
[۱]. بلد / ۴.
[۲]. رعد / ۲۸.
[۳]. بقره /۲۵۶.
منبع: موسسه آل یاسین