نویسندگان : حسن رمضانی/ محسن پارسانژاد
حقیقت انسان تنها مرتبه روحی و کمال او، صرفاً تجرد از تعلقات مادی و تبدیل شدن به عقول و مجردات نیست، بلکه حقیقت انسان، قلب و هویت جمعی اوست که بهواسطه احدیت جمعیت خود دریافتکننده تجلیات جمعی کمال الهی میگردد.
همه بحثهای عرفان عملی در تبیین منازل و مقامات سلوک الی الله، توصیف حالات قلب است و اساس عرفان نظری، در توضیح هستی و تعینات آن، در حقیقت بیان قلب یا حقیقت انسان است که «من عرف نفسه فقد عرف ربه». قلب با حرکت و سلوک باطنی خود در مراتب وجود، میتواند به بالاترین و کاملترین مرتبه ظهور برسد؛ یعنی تعین اول، که باطنیترین تعین، منشأ و اصل همه ظهورات است و نهایت درجه معرفت حقتعالی در این مرتبه حاصل میگردد.
نوع انسان به دلیل برخورداری از حقیقت قلبی، استعداد جمع تمام حقایق اسمایی را دارد. این قابلیت تنها در افرادی که از آنها با عنوان خلیفه و حجت خداوند یاد میشود، به فعلیت کامل میرسد. ازاینرو، درجه کمال و مقام هر فرد انسانی، وابسته به میزان فعلیت رساندن این استعداد و ابراز حقیقت انسانی خویش است.
کلیدواژه : قلب، روح، نفس ناطقه، برزخیت و تعّین اول.