زیباترین سخنان دانشمندان غرب و مسلمان درباره امام علی (ع)
در آستانه ولادت امام علی (ع) و روز پدر، در این مطلب به دیدگاهها و سخنان اندیشمندان غربی، دانشمندان و اندیشمندان مسلمان شیعه و سنی درباره امام علی (ع) پرداخته می شود.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، نویسندگان و محققانی در کشورها و نقاط مختلف جهان اعم از غرب و شرق، شیفته شخصیت امام علی (ع) شدند که این موضوع از نوشته های آنها به وضوح هویداست.
«توماس کارلایل» نویسند و مورخ اسکاتلندی می گوید: «به اعتقاد من امام علی شخصیتی جذاب و مهربان است.»
«دانته آلگیری» شاعر و نویسنده ایتالیایی در توصیف امام علی(ع ) و پیامبر اکرم(ص ) می گوید: پیامبر و علی بن ابیطالب آتش زنه ای سوزان هستند و مردم تحمل آن را ندارند.
ویلفرد مادلونگ اندیشمندو متخصص مطالعات اهل بیت(علیهم السلام)
«به ماهیت ایدئولوژیک و یا اقتصادی و حتی تاریخی دوران حکومت امام علی(ع) کاری ندارم… آنچه باری من مهم است، شخصیت ایشان و ارزش های مثبت و منفی هدفمند و یا مضر در ایشان است و بدون شک ایشان شخصیت بزرگی بودند.»
جرارد اوپنز
علی بن ابیطالب شهسوار اسلام و شریف و نجیب و شجاع باقی خواهد ماند.
«ادوارد گیبون» تاریخ نگار انگلیسی در مورد ایشان می گوید: شخصیتی یگانه که هم شاعر است هم مؤمن، هم شریف است هم قدیس؛ حکمت های او مانند نسیمی است که انسان آن را تنفس می کند. او از بدو تولد تا زمان وفات اخلاق مدار و انسانی بوده است. حکیمی است که شاگردان خود را برادران و دوستان خود خطاب می کرد. به حق همانگونه که پیامبر توصیف کرده هارون زمان بوده است.
ویلیام مویر شرق شناس اسکاتلندی می گوید: با هوش زیاد، مهربانی و تاثیرگذاری شگفت انگیز بر همنشیان خود مورد اعتماد همراهان و جامعه بود؛ از زمان کودکی از جان و دل به دفاع از پیامبر و رسالت او پرداخت. متواضع و ساده زیست بود و با خیر و نیکی، نه با زور بر نیمی از دنیای اسلام حکومت کرد.
«هنری استپ» فیزیکدان و فیلسوف آمریکایی می گوید: دنیای مادی و بزرگی دروغین آن را به چالش کشید، خداترس و بسیار نیکوکار بود. در هر عمل الهی بر همگان پیشی داشت و هوش فوق العاده ای داشت و مبدع بود؛ به همین خاطر برای جامعه خود غریب بود. علم او چیزی نبود که به گفتار تمام شود، بلکه علم و حکمت پنهانی بود که ادامه دار است و هیچگاه پایان نمی یابد.
«رابرت آزبرن» مورخ، نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی می گوید: اسلام حقیقی و آنچه پیامبر بدان فراخواند، به دست علی بن ابیطالب حفظ شد.
«واشینگتن اروینگ» نویسنده، مورخ و دیپلمات آمریکایی می گوید: از شریف ترین خانواده قبیله قریش بود و سه صفت برجسته داشت که عرب ها به آن افتخار می کنند: شجاعت، بلاغت و سخاوتمندی. شجاعت او موجب شد تا پیامبر به او لقب اسدالله را بدهد. نمونه های بلاغی او همچنان در تمام سخنان عربی، تفاسیر قرآنی و ضرب المثل ها تاثیرگذار است. هر جمعه حکمت های خود را به آنها آموزش می داد تا آنها را به ظرفیت درون خود آگاه سازد. درون او گنجینه ای از علوم الهی بود و این همان دلیل سخاوتمندی، تواضع و محبت بدون شرطش بود.
«سیمون آکلی» شرق شناس انگلیسی می گوید: کسی است که باید مقابل او بایستیم و از حکمت هایش بهره جوئیم؛ مادرش او را در همان خانه مقدسی در مکه به دنیا آورد که خداوند دستور داده است این خانه پاک باشد و خالصانه در آن عبادت شود. این برای هیچ انسانی و حتی در هیچی دین آسمانی رخ نداده است.
«فیلیپ خوری حتی» نویسنده، مورخ و علامه لبنانی می گوید: شجاع به هنگام جنگ، بلیغ و سخنور هنگام سخنرانی و نمونه اعلی در سروری، جنگاوری و شرافت برای مسلمانان.
ایلیاپا ولیج، مورخ و خاورشناس روسی، در کتاب «اسلام در ایران » شخصیت امیرالمؤمنین را این گونه تفسیر می کند: «علی علیه السلام پرورده محمد صلی الله علیه وآله و عمیقا به وی و امر اسلام وفادار بود.علی تا سرحد شور و عشق پای بند دین بود.صادق و راستکار زیست و در امور اخلاقی همواره خرده گیر بود.هم سلحشور بود و هم شاعر، و همه صفات لازمه اولیاءالله در وجودش جمع شده بود» .
جبران خلیل جبران نویسنده و شاعر مسیحی لبنان نیز در مجله “العرفان” خود که سال ۱۹۳۱م. منتشر کرد در مورد حضرت علی علیه السلام می نویسد: به عقیده من علی ابن ابیطالب کسی است که دیگران در میان شیوه های بلاغت او و تاریکی گذشته خود حیران شدند؛ هرکه او را دوست می داشت دوست داشتن او ذاتی و براساس فطرت بود و هرکه با او دشمنی کرد از بازماندگان جاهلیت بود. با شهادت از دنیا رفت در حالی که نماز می خواند و در قلبش شوق به دیدار پروردگا را داشت. عرب ها واقعیت جایگاه و منزلت او را درک نکردند، تا اینکه همسایگان فارس آنها تفاوت گوهر با سنگ ریزه را شناختند. به مانند پیامبرانی رحلت کرد که به شهری آمده اند که شهر آنها نیست و بر قومی نازل شده اند که قوم آنها نیست و در زمانی آمده اند که فراتر از آن زمان هستند.
سازمان ملل
نهج البلاغه حاوی نامه امام علی(علیه السلام) به مالک اشتر است و در خود وصایایی برای هر حاکم درباره پیدایش کشورها و حمایت از حکومت ها دارد. این سازمان از امت عرب می خواهد که نهج البلاغه را بخوانند و آن را الگوی خود قرار دهند.
جرج جرداق مسیحی
جرج جرداق مسیحی در کتاب بسیار ارزشمند «امام علی علیه السلام، صدای عدالت انسانی » پس از آن که قهرمانی های امام را با قلم توانای خویش توصیف می کند و شمه ای از فضایل او را بازگو می نماید، در خطاب به روزگار می گوید: «آه! ای دنیا! چه می شد اگر قوای خود را جمع می کردی و توانت را برای بار دیگر در یک جا متمرکز می نمودی و در هر عصر و زمان یک نفر مانند علی علیه السلام را که در عقل و خرد و منطق و بیان و حماسه و شجاعت با او همپایه بود، برای بشریت به ارمغان می آوردی!»
من آدمی به لطف تو هرگز ندیده ام این صورت و صفت که تو داری فرشته ای!
عطار از قول جنید آورده است که به یک سید گیلانی میگوید:
«پدر تو [علی(ع)] دو شمشیر میزد یکی با کافران و یکی با نفس. ای سید که فـرزند اویی، از این دو کـدام را فرمایی؟»
یا از قول ابوبکر کتانی نقل میکند که:
«به حکم «لافتی الا علی» از حضرت انتظار داشت که کار را به معاویه واگذارد تا خون ریخته نشود. تا این که شب پیامبر(ص) را به همراه خـلفا در خـواب میبیند. او به خاطر آن انتظاری که داشت، شرم کرد که به علی(ع) نگاه کند. پیامبر(ص) میان آنها برادری داد و حضرت علی(ع) او را به کوه ابوقبیس و نـظاره کـعبه برد.»
میخاییل نعیمه، دانشمند مسیحی عرب، معتقد است: «هیچ مورخ و نویسنده ای هر اندازه هم از نبوغ و رادمردی ویژه برخوردار بوده باشد، نمی تواند قیافه کاملی از انسان بزرگی مانند پیشوا علی علیه السلام را در مجموعه ای که دارای هزار صفحه باشد، ترسیم نماید و دورانی پر از رویدادهای بزرگ مانند دوران او را توضیح بدهد» .