بررسی استراتژی و تاکتیکهای امام خمینی(ره) در رویارویی با رژیم پهلوی
حجت الاسلام و المسلمین «محمدعرفان معرفت» استاد دروس خارج حوزه علمیه قم، تقوای الهی، ایمان به هدف و سرخم نکردن در مقابل سخن زور و مستبدانه را از مهمترین استراتژی و تاکتیکهای امام خمینی(ره) در رویارویی با رژیم پهلوی دانست و گفت مبارزات امام خمینی(ره) با رژیم پهلوی به زمان شاه پسر منحصر نمیشود بلکه ایشان مبارزه با استبداد را از زمان رضاشاه آغاز کرد.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، این استاد حوزه و دانشگاه همزمان با دهه فجر در گفتگو با ادیان نیوز با اشاره به استراتژی و تاکتیکهای امام خمینی(ره) در رویارویی با رژیم پهلوی گفت: باتوجه به استراتژی و تاکتیکهای امامخمینی(ره) در مبارزه با رژیم پهلوی مشاهده میشود که در هر مرحله استراتژی خاصی لحاظ شده است و متناسب با آن از تاکتیکهای مختلفی بهره برده شده است. مرحله اول مبارزه امام با رژیم پهلوی از سال ۱۳۴۰ یعنی بعد از رحلت آیت الله بروجردی شروع و تا سال ۱۳۴۳ هنگام تبعید امام به ترکیه ادامه یافت و امام در این مدت از استراتژی مخالف علنی و آشکار بهره برد و تاکتیک های این مرحله عبارتند از: آغاز مبارزه از بهترین نقطه، بسیج نخبگان و تودهها، شکستن ابهت نخست وزیر، تیزبینی، دور نگه داشتن روحانیون از دربار، تحریم تقیه، استفاده از فرصت های معنوی، سکوت تاکتیکی و سیاست گام به گام.
حجت الاسلام معرفت اضافه کرد: اما مرحله دوم مبارزه، از سال ۱۳۴۳ هنگامی که امام را به ترکیه تبیعد نمودند شروع و تا ۱۷ دی ۱۳۵۶ ادامه داشت. امام در این مرحله از استراتژی تعلیم و تربیت استفاده نمودند. تاکتیکهای ایشان عبارت بودند از: اجتناب از خط مشی مسلحانه، مراعات کردن اصول پنهان کاری، پرهیز از اختلاف با علما، رد پیشنهاد حزب بعث، مبارزه با روحانینماهای درباری و تحریم حزب رستاخیز. و اما مرحله سوم، از ۱۷ در ۱۳۵۶ بعد از اهانت روزنامه اطلاعات و متعاقب آن اعتراض مردم قم و به شهادت رسیدن عده ای از مردمان بی گناه شروع شد. در این مرحله مبارزه با رژیم شاه وارد مرحله جدیدی شد و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت .باید گفت استراتژی امام در این مقطع حساس مبارزه منفی بود و تاکتیکها نیز عبارت بودند از: به تکلیف الهی عمل نمودن، بهره بردن صحیح و به جا از اربعینات، دوری کردن از جنگ مسلحانه، تهدید به صدور فرمان جهاد، دعوت از ارتش برای پیوستن به مردم، تشویق به اعتصابات و خوداری از ملاقات با دولتمردان وابسته به رژیم سابق.
وی افزود: آنچه که از مستندات نمایان است مبارزات علنی امام(ره) علیه استبداد پهلوی پس از رحلت آیت الله بروجردی(قدسسره) و با تقویت لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ آغاز شده است. گفته میشود که با انتشار خبر تصویب لایحه مذکور به پیشنهاد امام جلسه رایزنی با حضور حضرات آیات گلپایگانی و شریعتمداری در منزل شیخ مرتضی حائری تشکیل میشود و طبق اتفاق علمای حاضر در جلسه، امام خمینی (ره) تلگرافی را به شاه مخابره میکند و موجبات نگرانی و خطرات احتمالی ناشی از این قانون را به شخص او گوشزد کرده و خواستار حذف قوانین مخالف دین و مذهب کشور از دولت می شود و به دنبال آن آیت الله گلپایگانی(ره) و شریعتمداری(ره) نیز به طوری جداگانه پیامی همانند پیام امامرا برای شاه ارسال میکنند. محمدرضا شاه چند روز بعد به پیامهای مراجع قم به جز امام خمینی(ره) پاسخ میدهدکه این حرکت، نشان از ملاحظات و محاسبات ویژه دستگاه پهلوی نسبت به شخص امام خمینی(ره) دارد. بعد از آن، امام(ره) درسخنرانیها و نامههای خود به علمای سایر شهرها به ناهنجاریهای فراتر از لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی اشاره میکند و موج بیداری را در جامعه پدید میآورد.
اقرار ساواک به فریبناپذیری امام
معرفت گفت: در پی سکوت و بی اعتنایی دولت به درخواست علما مبنی بر لغو لایحه، امام(ره) دو تلگراف را یکی به شاه و دیگری را به اسد الله عَلم نخست وزیر وقت مخابره مینماید. ایشان در پیام بی اعتنایی عَلم به لغو لایحه را به شاه گوشزد میکند و عَلم را به نشر عقاید ضاله درکشور محکوم مینماید و نیز درپایان بسیار زیرکانه شاه را تهدید میکند که اگر عَلم را به ترک کارهای خلاف دین ملزم نکند، ناگزیرم در نامه سرگشاده به اعلی حضرت مطالب دیگری را تذکر میدهم. اسد الله اعلم با ارسال تلگرافی به مراجع نظر فریبکارانه خود را مبنی برلغو لایحه ایالتی و ولایتی ابراز می دارد، ولکن به تلگراف امام(ره) پاسخ نمیدهد، دلیل عدم ارسال تلگراف را باید درگزارش ساواک دربارۀ امام جستجوکرد که نوشته اند: برخوردهایی که تاکنون داشته حائز اهمیت است و وی را نمی توان فریب داد. با این که مراجع به ادعای عَلَم اعتماد کردند، لکن امام با تشکیل جلسهای به آقایان سفارش میکند تا دولت، لغو لایحه را از روزنامه و رادیو اعلام نکرده، آن را قبول نکنند. و در پیامی جداگانه خواستار مبارزه با دولت تا اعلام آن در جراید میشود.
وی ادامه داد: امام خمینی(ره) در این ایام در دیدار با مردم تهران، در منزلش این طور می فرمایندکه تا فردا شب به دولت فرصت میدهیم تا از طریق جراید و روزنامه لغو لایحه را اعلام کند در غیر این صورت دولت مسؤل عواقب بعدی خواهد بود. در نهایت، دولت در ۱۰ آذر ۱۳۴۱ لغو لایحه را از طریق مصاحبه مطبوعاتی رسما اعلام میکند.
امام خمینی(ره) و اولین مناسبات واگرایی با رژیم شاه
معرفت گفت: وقتی که لوایح شش گانه از سوی دولت در ۱۹ دی ۱۳۴۱ و برگزاری همه پرسی برای اجرای آن اعلام شد، رویارویی علما با شاه شدت گرفت. رژیم سابق و شاه که در اجرای این لوایح غربی بسیار جدی بود، درجواب به اعتراض علما گفت: من اگر این کار را نکنم نه سلطنت میماند و نه عمامه شما! در آن سو نظر امام و علما در قبال به اجرا گذاشتن رفراندم و همه پرسی این بود، خطری که عموم مردم را تهدید میکند بزرگتر از آن است که بتوان از آن چشم پوشید. ملت اسلام در معرض نابودی و فنا قرارخواهدگرفت.کاری که از ما ساخته است این است که مردم را بیدار نماییم.
وی اذعان کرد: امام دراین ایام با انتشار اعلامیهای رفراندم را برای اجرای لوایح ۶ گانه غربی، محکوم کرد که با پخش آن اعلامیه دیگر مراجع، موج عظیمی از اعتراض درکشور به خصوص درتهران و قم، به جریان افتاد، که سرانجام با درگیری مأموران شاهنشاهی با مردم و روحانیون از حرکت بازماند. پس از این حرکت فرماندار قم درجلسه علما که با حضور امام خمینی(ره) برگزار شده بود، حاضر شد و پیشنهاد کرد که برای برطرف شدن سوء تفاهمها، آقایان علما با شاه دیدارکنند. امام خمینی(ره) در آن جلسه این طور سخن گفت: «با یورش وحشیانه دیروز مأمورین دولت به علما و مردم شریف، هیچ راهی جهت ملاقات با شاه وجود ندارد، مگر آن که شاه، آقای علم را به عنوان مجرم اصلی از نخست وزیری عزل کند، تا راه برای ملاقات و مذاکره هموار گردد».
وی افزود: در مقابل، شاه نیز در نطقی شدید اللحن و با استفاده از ادبیاتی بسیارسخیف برضد علما و روحانیون موضع گرفت و به رغم نظرات علمای دین، در ۶ بهمن ۱۳۴۱ در برخی شهرها حکومت نظامی برگزار شد و روز بعد، از منابع رسمی اعلام شد که در رفراندم بیش از ۵ میلیون به اصلاحات رأی دادهاند و عرض شد که در ۷ اسفند ۱۳۴۱ امام در دیدار با مردم، آینده پرفروغی را برای ملت ایران پیش بینی کرده، فرمود: از این سرنیزهها زنگ زده و پوسیده نترسید، این سرنیزهها به زودی خواهد شکست. دیر یا زود شکست می خورد، خوب است که قدری عبرت بگیرند، بیدار شوند و در سیاست خود تجدید نظر نمایند.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: امام در ۲۲ اسفند ۴۳خطاب به علما و روحانیون نوشت: چون دستگاه حاکمه میخواهد با تمام توان احکام ضروری اسلام را از بین ببرد عید امسال را به عنوان عزای عمومی اعلام میکنم . با انتشار این اعلامیه، آقایان بهبهانی، روحانی، شریعتمداری و میلانی اعلامیه مشابه کلمات حضرت امام منتشر کردند. علمای تهران نیز دو روز مانده به عید، اعلامیهای با امضاء ۴۶ نفراز آقایان منتشر کردند که درآن امضای آیات عظام محمد تقی آملی و تنکابنی دیده میشد. آنها نیز عید را عزای عمومی اعلام کردند.
امام خمینی(ره) و مبارزه با رضاخان
حجت الاسلام معرفت سابقه مبارزاتی امام با رژیم پهلوی را به قبل از استقرار حکومت محمدرضا پهلوی نسبت داده و گفت: امام در نامهای به آیت الله شهید سعیدی نوشته بودند؛ در دوران رضاخان از یکی از ائمه جماعات سؤال کردم اگر یک وقت رضاخان لباسها را ممنوع کند و اجازه پوشیدن لباس روحانی به ما ندهد چه کار میکنید؟ او جواب داد ما در منزل مینشینیم و جایی نمیرویم. گفتم اگر من پیشنماز بودم و رضاخان لباس را ممنوع میکرد همان روز با لباس تغییر یافته به مسجد میآمدم و به میان اجتماع میرفتم. نباید اجتماع را رها کرد و از مردم دور بود. این اندیشه امام خیلی جالب و آموزنده است. او هیچگاه در مقابل زور، سر خم نکرد.
وی مطرح کرد: آیت الله سید حسین بدلا مینویسد: وقتیکه طلبه بودیم، همه ما مورد حمله و هتک کفر و شرکا قرار داشتیم. افسری بود به نام حسین خان عسکری که به همراه چند پاسبان به مدرسه دارالشفاء که ما و امام در آن حجره داشتیم میآمدند و بزرگان اهل علم را خلع لباس میکردند یا از آنها التزام میگرفتند که دیگر از لباس طلبگی استفاده ننمایند. معمولاً هر وقت به مدرسه میآمد طلبه ها فرار میکردند تا مورد اذیت و آزار او قرار نگیرند. یک روز این شخص به مدرسه دارالشفاء آمد، در مقابل حجره امام(ره) ایستاد، من هم مقابل حجرهام روی پله ایستاده بودم. عدهای از بزرگان در حجره امام بودند. عسکری به ایوان حجره رفت و گفت: به به بزرگان اساتید! من با این دستوری که امروز به دستم رسیده چه کنم؟ و با این بزرگان اساتید چه کنم؟ مأموریت این است که غیر از سه نفر؛ یعنی حاج شیخ عبدالکریم حائری(ره)، حاج آقا حسین قمی(ره) در مشهد و حاج سید ابوالحسن اصفهانی(ره)، کسی حق پوشیدن لباس روحانیت را ندارد.
در ادامه بحث این استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: قبلاً مقرر کرده بودند هرکس اجازه نامه دریافت کند میتواند لباس بپوشد و آقایان نوعاً میرفتند و از این برگهها دریافت می کردند، ولی حرف آن روز او حرف جدیدی مطرح کرد که دیگر مسأله امتحان و اجازه نامه مطرح نیست و هیچ کس اجازه پوشیدن لباس ندارد. کسی به او گفت ما با گرفتاری و مشکلات رفتهایم و امتحان دادهایم و اجازه گرفتهایم، آن چه بوده و این حرف چیست؟ مگر آنها از یک مملکت دیگرند و شما از مملکت دیگری؟ او گفت به آنها آنطور دستور دادهاند و به من اینطور. بعد گفت حالا شما چقدر اصرار دارید که در این گرما لباس روحانیت بپوشید؟ عمامهها را کنار بگذارید و عبا و قبا را از تنتان بیرون آورید و مقداری از قبا را هم قیچی کنید و کت درست کنید یا من از مال حلال حاج عسکرخان که برایم به ارث رسیده برای شما یک دست کت و شلوار درست میکنم. امام هر گاه که ایشان را میدیدند نصیحت میکردند که دست از اذیت و آزار طلاب بردارند.
عقب نشینی مامورین رژیم پهلوی در برخورد با تعطیلی کلاس اخلاق امام
این استاد دروس خارج حوزه علمیه قم ادامه داد: امام(ره) به تهذیب نفس و رشد قوای روحی و اخلاقی شاگردان اهمیت زیادی میدادند؛ از این رو به دنبال آغاز تدریس فلسفه و عرفان، جلسه پند و اندرز نیز منعقد ساختند که به تدریج دامنه این درس توسعه یافت و هفتهای یک روز تشکیل میشد که علاوه بر روحانیون، صدها نفر از کسبه، کارگران و بازاری های شهرستان قم در این جلسه درسی اخلاق شرکت میکردند. اظهار علاقه شایان مردم به این مجلس، امام(ره) را بر آن داشت که جلسه را در هفته دو روز (پنجشنبه و جمعه) برقرار سازند. عمال رژیم پلیسی رضاخان به کارشکنی پرداخته و در صدد بر هم زدن این مجلس برآمدند لکن با مقاومت سرسختانه و پیش بینی نشده امام(ره) مواجه شدند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: امام(ره) در پاسخ فرستادن پلیس که درخواست تعطیل مجلس درس اخلاق را کرده بود به طور صریح اظهار کردند: من موظف هستم به هر نحو که هست این جلسه را برگزار نمایم. پلیس شخصاً بیاید از انعقاد آن جلوگیری به عمل آورد. عمال رژیم در مقابل این حرکت سرسختانه امام(ره) عقب نشینی کردند ولکن به فشار و کارشکنی ادامه دادند.