نویسنده : محمد اسدیگرمارودی
چکیده :
مکاتب مختلف بشری عقاید مختلفی در معرفی حقیقت انسان دارند؛ برخی انسان را موجودی مرکب از مواد عالم ماده میدانند و هیچ حقیقتی برتر از ماده را نمیپذیرند، گروهی هم انسان را موجودی عرشی میدانند که با فرش همراه شده است و باید مراحل سیر به عرش را با اختیار خود از فرش آغاز کند.
نهجالبلاغه حقیقت و تمثل انسانی انسان را در اثر دمیدن روح خدایی میداند و معتقد است حالت نفس انسانی در سایه همراهی روح با بدن حاصل میشود که به اقتضای حقیقت خود، اهل سیر در ملکوت و اتصال به لاهوت است و به جهت تعلّقش به ماده و بودن در عالم ماده، بُعد هوای نفس و شهوات حیوانی مییابد و پایبند عالم ماده میگردد.
شیطان از عوامل مؤثر در نفوذ در نفس انسان و اماره بالسوء شدن آن است، اما انبیا آمدهاند تا انسان را بیدار کنند و راه گریز از شیطان و مطمئنه شدن نفس را به آنها بشناسانند.
در این مقاله راه توجه به ارزشها و چگونگی مبارزه با نفوذ شیطان و شیطانیشدن حقیقت انسان از منظر نهجالبلاغه بیان میشود.
کلید واژه : حقیقت انسان، روح، نفس، تعلق، معیت، تجافی، تجلّی.
حقیقت انسان و انسانیت در نهجالبلاغه