استاد دانشگاه ادیان و مذاهب قم با تأکید بر اینکه نمیتوان درباره منشأ و عامل مسمومیت های اخیر دانشآموزان اظهار نظر کند، به پدید آمدن شکاف میان خوانش هویتی و سیاسی از اسلام در جامعه ایران اشاره واندیشه هزارهگرایی را تشریح کرد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، شبکه شرق نوشت: پس از گذشت سه ماه بالاخره عمدی بودن مسمومیت دانشآموزان در مدارس قم و سپس بروجرد، تأیید شد. در شرایطی که هیچ مقامی به صورت رسمی، درباره عامل حادثه اظهار نظر نکرده است، چند روز گذشته، فاضل میبدی، استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با «شبکه شرق» از پژوهشی گفت که بر اساس آن گفته میشود، گروهی با اندیشه هزارهگرایی که مرکز ثقلشان در قم و اصفهان است، احتمالا عوامل موثر در این مسمومیتها باشند. اگرچه پس از آن اظهاراتش را تکذیب کرد.
مهراب صادقنیا، استادیار گروه ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب قم و جامعهشناس دین است، او مطالعات فراوانی درباره هزارهگرایی کرده و در گفتوگو با «شبکه شرق» با تأکید بر اینکه نمیداند چه گروهی و چه کسانی این کار را انجام دادهاند، گفت: «به لحاظ مذهبی در جامعه ایران، شکافی بین خوانش هویتی از اسلام و خوانش سیاسی از اسلام در حال پدید آمدن است. ممکن است، تأکید میکنم ممکن است، این خوانش هویتی در نهایت کارهایی انجام دهد که چندان با خوانش سیاسی سازگار نباشد و برهم زننده نظم موجود باشد.»
صادق نیا در پاسخ به این سؤال که آیا این شکاف واکنشی به اتفاقات و اعتراضاتی است که در سال اخیر رخ داد؟ گفت: «نمیدانم. اما این مسألهای که اتفاق افتاد ( مسمویت سریالی دانشآموزان) خیلی پیچیده است و نمیتوان به راحتی در موردش اظهار نظر کرد. اینکه کار یک گروه تندرو مذهبی است یا کار داخل یا خارج است، مشخص نیست. نمیتوان به راحتی در این مورد اظهار نظر کرد. مسأله پیچیدهای است و به نظرم باید اجازه داد نهادهای مسئول کارشان را انجام دهند. البته فضای قم به نسبت شهری که این اتفاقات در آن افتاده است، فضای آرامی است.»
صادق نیا در ادامه در واکنش به نقش گروههایی با رویکرد هزارهگرایی در مسمویت سریالی دانشآموزان؛ اندیشه هزارهگرایی را چنین تشریح کرد: «من در مورد اظهارت آقای فاضل میبدی، نظری ندارم. گروههای هزارهگراها یک فرقه نیستند که ما بگوییم یک فرقهای به نام هزارهگرا این کار کرده است، بلکه یک نوعاندیشه است که میتواند صورتهای مختلف داشته باشد. هزارهگرایی یک فرقه نیست، بلکه به گروههایی گفته میشود که در یک ویژگی با هم اشتراک دارند. آن ویژگی این است که وضعیت فرهنگی موجود نامطلوب است و با وضعیت فرهنگیایدهآلی که در پایان تاریخ، توسط منجی پدید میآید یا شکل میگیرد، فاصله دارد. این گروهها که به هزارهگرا موسوم هستند، سعی میکنند نظم موجود را بر هم بزنند.
یعنی یک جور هویتِ مقاومتی هستند در برابر هویت مشروعیتبخش. به همین دلیل ربطی هم به جهان اسلام و جهان غرب ندارد و اینها در هر جامعهای ممکن است پدید بیاید. صرفاً به این دلیل که وضعیت فرهنگی موجود از نظر آنها مطلوب نیست، ممکن است دست به اقداماتی بزنند که که با هویت مشروعیت بخش مسلط بر جامعه در ستیزه است.
صادق نیا با اشاره اینکه نمونههایی از این تفکر در همه جای دنیا وجود دارد، افزود: «من نمیدانم چه گروهی و چرا این کار را انجام میدهند، اما نمونههای مشابهی در جای جای جهان وجود دارد. در کشورهایی دیگر هم نمونههایی از این دست داشتیم. برای مثال سال ۱۹۹۵ در مترو توکیو در ژاپن یک بمب نیتروژنی منتشر شد و تعداد زیادی از شهروندن ژاپن کشته شدند. نمونههای دیگری حتی در کشورهای اسلامی وجود دارد. مسئولیت این گونه اقدامات را بعدها گروههایی به عهده گرفتند که موسوم به گروههای هزارهگرا بودند.»