خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

پزشکی که سفیر فرهنگی امام رضا (ع) در افریقا شد / تصاویر

پزشکی که سفیر فرهنگی امام رضا (ع) در افریقا شد

به گزارش ادیان نیوز، خیلی وقت‌ها اغلب تصور می‌کنیم کار فرهنگی تنها محدود به
چاپ پوستر، کتاب، تئاتر و فیلم است در حالی ‌که همه اینها هست و همه این
نیست؛ وقتی به تاریخ گذری می‌اندازیم، می‌بینیم گاهی حتی یک تاجر ایرانی در
چین، افریقا یا تایلند توانسته با رفتار و منش علوی و نبوی خود تأثیرات
زیادی بر مردم منطقه بگذارد؛ آن‌قدر عمیق که هنوز هم آثار آن را می‌توان
دید؛‌ کاری که خیلی وقت‌ها بروشورها، سینماها، کتاب‌ها و نوشته‌ها از عهده
آن برنمی‌آیند. فرصتی دست داد تا به دیدار کسی بروم که به معنای واقعی
می‌توان وی را نماینده این عرصه دانست؛ مردی که در خارج از ایران آنچنان
محبوبیتی یافت که به مصداقی از دیپلماسی عمومی ایران تبدیل شود اما جالب آن
است که همه اینها با بودجه شخصی و علاقه‌مندی خودش بوده نه یک ارگان یا
سازمانی. آنچه می‌خوانید گفت‌وگو با دکتر سیدناصر عمادی، متخصص پوست و
استاد دانشگاه است کسی که به الگویی برای دیپلماسی فرهنگی ایران تبدیل شده
بدون آنکه کتابی چاپ کند یا تبلیغاتی داشته باشد. زیبایی کار وی در این است
که با عملی کردن اخلاق نبوی و علوی محبوب شده است.

شما از یک خانواده روحانی‌زاده بودید که تا دیپلم هم بیشتر درس نخواندید، چطور شد که پزشک متخصص پوست شدید؟
بله، پدربزرگ و مادربزرگ من روحانی بودند من هم کم و بیش از همان بچگی با
مسائل دینی و مذهبی بزرگ شدم و بعد همزمان با ایام انقلاب و در بحبوحه
انقلاب، درگیری‌هایی به اقتضای سن داشتم مثل همراهی با معلمان و دبیران
متحصن و معترض و… ولی زمانی که در جبهه بودیم خیلی از بچه‌ها شیمیایی شده
بودند و در یکی از حملات من باید یکی از بچه‌ها که شیمیایی شده بود را به
عقب می‌بردم، بدنش پر از تاول شده بود و براثر شدت مجروحیت شهید شد. با
خودم گفتم خدایا کاش من پزشک متخصصی بودم می‌توانستم برایش کاری کنم تا
شهید نشود، از همان موقع بود که انگیزه برای پزشک شدن در من ایجاد شد.
چطور شد پس از زلزله بم راهی آنجا شدید، زیرا اصولاً پزشکان پوست به سختی به چنین نقاطی می‌روند؟
وقتی زلزله آمد آنجا متخصص پوست نداشتند، کسی هم نبود کاری کند. من به
وزارتخانه رفتم و گفتم هرجای ایران لازم باشد من را بفرستید. آنها گفتند
برو فردا بیا وقتی دوباره برگشتم گفتند هنوز برسر حرفتان هستید؟ گفتم بله و
به من مأموریت سه ماهه دادند. پرسیدم چرا دیروز ندادید گفتند شما رزمنده و
جانباز هستید شرایط ماندن در تهران داشتید لازم بود بیشتر فکر کنید. خلاصه
به بم رفتم و به دلیل شرایط بدی که داشت یک‌سال و نیم ماندم.

پزشکی که سفیر فرهنگی امام رضا (ع) در افریقا شد

نیاز به متخصص پوست بود؟
بله، بسیار زیاد. بیماری سالک رواج پیدا کرده بود؛ البته گفته بودند۵۰۰
نفرهستند ولی من زمانی که آنجا بودم تا ۱۰هزار بیمار سالکی را معاینه کردم.
متأسفانه نیروهای بومی اطلاع درستی به وزارت بهداشت نداده بودند برای همین
این اشتباه ایجاد شده بود که بعد هم به من معترض شدند حتی مانع کار من هم
بودند.
شما حلبچه هم فعالیت داشتید؟
بله، در حلبچه، سردشت و شهرهای مرزی برای درمان بیماران رفتم زیرا گاز خردل
بعد از بیست سال تأثیراتش روی چشم، پوست و ریه پیدا می‌شود و بیماران هم
توانایی مالی نداشتند و نمی‌دانستند علتش چیست، به همین خاطر وظیفه خودم
دانستم آنجا بروم. چیزی که برایم جالب بود موزه بزرگ حلبچه درباره شهدای
شیمیایی بود؛‌ به‌ صورتی که شهر را به یک شهر توریستی تبدیل کرده بود.
خیلی‌ها از کشورهای مختلف کنجکاوانه آنجا می‌آمدند تا از موزه دیدن کنند.
از تمام صحنه‌های اتفاق افتاده عکس گرفته بودند حتی لباس شهدای شیمیایی هم
در موزه بود برای همین با کمک‌های خیریه آنجا درمانگاه ساخته بودند؛
درحالی‌که ما تنها یک موزه صلح داریم که چندان گستردگی ندارد حتی یک سوم
موزه شهرستان کوچک حلبچه هم نیست.

پزشکی که سفیر فرهنگی امام رضا (ع) در افریقا شد


چطور شد راهی افریقا شدید؟
۲۲بهمن سال ۸۶ بود که به افریقا رفتم و در کشورهای کنیا، زیمباوه، غنا و
بروندی مشغول درمانگری و تدریس در دانشگاه شدم. خیلی مهم است که بتوانیم در
کشورهای دیگر حضور و بروز داشته باشیم و فعالیت کنیم، آن هم کشورهای محروم
تا وقتی که احساس رضایت نباشد اقناع نمی‌شویم. داوطلبانه راهی این کشورهای
محروم شدم تا از نزدیک مشکلاتشان را حس کنم، البته نمی‌گویم من فقط
رفته‌ام، ممکن است افراد دیگر هم بوده باشند ولی من متخصصان را بیشتر از
کشورهای دیگر می‌دیدم و با آنها ملاقات داشتم.
اصولاً متخصصان تمایل دارند به
کشورهای خوش آب‌وهوا بروند تا ضمن داشتن یک رزومه، موقعیت رشد هم داشته
باشند ولی شما به کشورهای محروم افریقایی با شرایط سخت رفتید، چرا؟

شعری هست که می‌گوید «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند/که در آفرینش ز یک گوهرند.»
این خود بیشترین معنا را برای خدمت دارد. از طرفی ما هنگام پزشکی سوگند
خوردیم که به انسان‌ها کمک کنیم، فارغ از رنگ و پوست و موقعیتی که دارند؛
پس این وظیفه انسانی من است.

با توجه به اینکه شما ایرانی بودید و به هرحال فضای رسانه‌ای چندان هم به نفع ما نیست، نظرشان درباره ایران چه بود؟
پزشکان زیادی از کشورهای مختلف به افریقا می‌آمدند با اینکه بیماری سل،
‌ایدز یا آبولا رواج دارد ولی خالصانه فعالیت می‌کردند و می‌رفتند، گاهی
ممکن بود متأثر از رسانه‌ها تفکراتی نسبت به ایران داشته باشند، می‌گفتند
شما که اینجا خدمت می‌کنید پس چرا مسئولان کشور ما درباره شما حرف‌های بدی
می‌زنند یا در سفرم به بروندی، وزیر امور خارجه آنجا به من گفت وقتی دو سال
پیش خواستیم در ایران سفارتی بزنیم به ما می‌گفتند ایران حامی تروریست است
امنیت ندارد، ولی امروز که شما در کشور ما هم درس می‌دهید و هم مریض‌ها را
درمان می‌کنید می‌بینیم که کاردرستی کردیم سفارتخانه زدیم.

درباره ایران هم از شما سؤالی می‌شود؟
در اکثرکشورها ایران را حامی تروریست می‌دانند مثلاً روی موضوع فلسطین و
حزب‌الله لبنان یا گروه‌های تروریستی در عراق و افغانستان که ایران از آنها
حمایت می‌کند ولی عملاً اعتقادی به آن نداشتند. به‌ نظرم وقتی ما
ایرانی‌ها خدمات عملی داشته باشیم این ذهنیت ایجاد شده برطرف می‌شود؛ یعنی
به‌ جای حرف و برگزاری همایش، در عمل نشان بدهیم قطعاً تأثیراتش بیشتر است.

آیا این پیشنهاد را تاکنون به مسئولان مربوطه داده‌اید؟
در وزارت خارجه جلسه بود برایشان گفتم و اینکه من با هزینه خودم سفرهای
خارجی می‌روم و از سال۸۹ به بعد هلال‌احمر هیچ کمک مالی به من نکرد، تنها
سال ۸۶ تا۸۸ زیر نظر هلال‌احمر بودم ولی در این‌باره اتفاق خاصی نیفتاد.

پزشکی که سفیر فرهنگی امام رضا (ع) در افریقا شد

یکی از دستاوردهای شما تغییر نام
بزرگ‌ترین بیمارستان کشور بروندی به نام امام‌رضا(ع) است که اکثریتش مسیحی
است .  لطفاً درباره این ماجرا بگویید.

مسئولان کشور بروندی از من خواستند در قبال درس و درمانی که دارم ۳۰هزار
دلار در ماه پول به من بدهند، گفتم به‌جای این مبلغ بیمارستانی ساخته شود و
نام آن را امام‌رضا (ع) بگذارند تا با علاقه بیشتر بتوانیم اینجا خدمت
کنیم. آنها هم این کار را کردند که جالب توجه بود.

کلیسا مخالفت نکرد؟
نه اصلاً مخالفتی نشد حتی دو وزیر بهداشت و آموزش هم در مراسم افتتاح بیمارستان و نصب تابلو آمدند.

در افریقا خاطره‌ای هم دارید؟
یادم است خانواده‌ای مشکل پوستی داشتند که درمان شدند. یک روز مادر آنها به
اتفاق فرزندانش پیش من آمد حرف‌هایی به انگلیسی می‌زد و دستش را روی چشم
می‌گذاشت. از دخترش علت را پرسیدم گفت دارد برای کشورتان دعا می‌کند. جالب
بود برای کشور ما دعا می‌کرد.
مستندی از تلویزیون پخش شد که یک زوج نام فرزندانشان را خمینی، خامنه‌ای،
مطهری و بهشتی گذاشتند که نشان‌دهنده ضریب نفوذ فرهنگی ایران در کشوری است
که حتی ایران آنجا سفارت ندارد،

پزشکی که سفیر فرهنگی امام رضا (ع) در افریقا شد

ظاهراً این خانواده را شما کشف کردید درست است؟
بله، در جزیره لامون واقع در کشور غنا یک کمپ پزشکی است که به مناسبت میلاد
پیامبر هرسال جشن می‌گیرند. هر سری آنجا می‌روم. یک ‌بار پدر خانواده‌ای
فرزندش را آورد تا درمانش کنم دیدم بالای فرم نوشته نام: خمینی؛ برایم جالب
بود ماجرا را پرسیدم گفتند بعد از تشرف به تشیع اسم پسرانش را خامنه‌ای،
خمینی، مطهری و بهشتی گذاشته است.

خانواده شما با این قضیه کنار آمده‌اند؟
دو روز بعد از مراسم عقدکنان به همسرم گفتم می‌خواهم به کردستان بروم الان
هم دیر نشده است اگر مخالفتی داری بگو، همسرم گفت من قبول دارم و ایشان
پذیرفت. شبی هم که می‌خواستم به بم بروم مانده بودم چگونه با همسرم در میان
بگذارم که گفت خواب دیدم جای خرابه‌ای رفته‌ای، گفتم خدا خیرت بده هرچه
می‌خواستم بگویم گفتی. خداراشکر هیچ وقت مشکلی نداشته‌اند و همراهی
کرده‌اند.

با مشکلی هم در افریقا مواجه شده‌اید؟
بله، یک شب دزدان به من حمله کردند خیلی ترسیده بودم و یک بارهم مالاریا گرفتم که نگران بودم آنجا بمیرم.

پزشکی که سفیر فرهنگی امام رضا (ع) در افریقا شد

در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
اولین قدم این است که نیازهای داخلی را برطرف کنیم بعد به نیازهای بیرونی
بپردازیم، به‌نظر من می‌توان بین این دو تعادل ایجاد کرد تا مشکلی پیش
نیاید از طرفی با توجه به نگاه منفی نسبت به ایران، بدون حضور فیزیکی و
خدمت‌رسانی شناخته نمی‌شویم در بروندی وزیر امورخارجه گفت شما به‌قدری در
این یک ماه در کشور ما فعالیت چشمگیری داشتید که در رأی سازمان ‌ملل درباره
حقوق بشر به شما رأی مثبت دادیم. این را من به وزارت امور خارجه خودمان
گفتم اینکه چقدر فعالیت‌های برون‌مرزی مؤثر است؛ بنابراین حضور اهمیت دارد؛
وقتی اخلاق و رفتار ما را ببینند خودشان قضاوت می‌کنند. ۳۳درصد درآمد کنیا
از راه توریسم است، ما باید ثابت کنیم که ایرانی‌ها تروریست نیستند، بلکه
مهمان‌نواز و مردم‌‌دوست هستند. اینکه فقط کتاب، دارو و غذا برای آنها
بفرستیم خوب است ولی تأثیراتش موقتی است به محض تمام شدن، ارزش آنها هم
تمام می‌شود. ما اگر از نظر علمی و فکری وارد شویم ماندگار می‌گردیم.
بهترین شیوه تبلیغ اسلام و تشیع، چهره به چهره است، زمانی مقام معظم رهبری
فرمودند اگر نباشیم تأثیر دوام ندارد، به‌جای اینکه پول و سرمایه را تنها
در ارسال تجهیزات صرف کنیم باید نیرو آموزش بدهیم و بفرستیم تا ایران و
ایرانی را بشناسند و علاقه‌مند شوند. /روزنامه جوان

منبع : رهیافت

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.