به گزارش ادیان نیوز، حضرت آیتالله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات ۴۵ تا ۵۲ سوره «غافر»، بیان کرد: خداوند در این سوره بعد از اینکه انذار را با موعظه همراه کرد در تشریح جریان عذاب الهی و سوء عذاب میفرماید که «سوء العذاب» ناری است که بر تبهکاران بامداد و شامگاه عرضه میشود «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا» در جریان عرضه نار و انسان کافر دو نحوه عرضه است گاهی نیز کافر را به جهنم و آتش عرضه میکنند که این برابر آیات پایانی سوره فجر است «وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» و گاهی آتش و جهنم را بر کافر عرضه میکنندکه این نوع عرضه همان چیزی است که در آیه ۴۶ سوره زمر به آن اشاره شده است «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا غُدُوًّا وَعَشِیًّا». حال سؤال در این مساله این است که آیا ما دو جهنم داریم؛ یک جهنم منقول و یک جهنم غیر منقول؟ اگر یک جهنم باشد میتوان نتیجه گرفت که جهنم قابل انتقال است و یک جای خاصی نیست، از همین رو جهنم را میآورند؛ روایاتی که در ذیل آیه سوره فجر آمده است این است که فرشتگانی هستند که با غل و زنجیر جهنم را میآورند. اما اگر دو جهنم باشد که مشکلی در مساله نیست.
وی ادامه داد: جریان بامداد و شامگاه در بحث عذاب کنایه از دوام است. اگر در برزخ لیل و نهاری باشد «غدو» و «عشی» فرض دارد اما اگر لیل و نهاری نباشد این تعبیر فرض ندارد. اما بر اساس خطبه نورانی حضرت امیر که فرمود «أَیُّ اَلْجَدِیدَیْنِ ظَعَنُوا فِیهِ کَانَ عَلَیْهِمْ سَرْمَداً» انسان چه شب بمیرد سرمدی میشود و چه روز بمیرد سرمدی میشود معلوم میشود که ما یک روز سرمدی داریم یک شب سرمدی به عبارت دیگر شب و روزی در کار نیست که لازمه آن زمان و حرکت و اینها باشد. تمام اینها تاکنون برای برزخ بود اما زمانی که قیامت بر پا میشود «وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَهُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ» شامل اشد عذاب هستند.
آیتالله جوادی آملی در جریان برخوردهای کفار در روز قیامت عنوان کرد که کفار سه نوع برخورد دارند یک نوع برخورد با یکدیگر دارند یعنی کفار با کفار، برخورد دیگر آنها با فرشتگان است و برخورد آخر آنها نیز نوعی التماس و استمداد طلبیدن از خداوند است. در ابتدای امر در جریان برخودشان باخداوند یا فرشتگان میگویند «قَالَ رَبِّ ارْجِعُون لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکْتُ» دلیل اینکه در این آیه از جمع استفاده کرده این است که این جمع کنایه از تعداد درخواست تبهکاران از خداوند است یعنی به جای اینکه چند بار بیان کند که اینها چه چیزی را درخواست کردند یک بار به صورت جمع درخواستشان را مطرح میکند. وقتی صحنه قیامت ترسیم میشود و حکم در حال اجرا شدن است و اینها وارد صحنه قیامت میشوند هر گروهی که وارد میشوند دیگری را لعنت میکند، کسانی که در دنیا دوست باطلاند در آخرت دشمن حقاند، چون دوستی کاذب دشمنی صادق را به همراه دارد. اگر دو نفر در یک راه باطل دوست هستند اگر دوستی اینها بیجاست و باطل است دشمنی اینها به جا و حق است و چون قیامت نمایش حقیقتهاست بنابراین تمام کسانی که در دنیا دوست هم بودند و یکدیگر را به گناه دعوت میکردند در قیامت به واسطه این دعوت، یکدیگر را لعنت میکنند چون حقیقت آن دعوت برایشان روشن شده است یکدیگر را لعنت میکنند. اما در مقابل مردان با تقوا چون دوستیشان حق و صادق است در آخرت نیز که حقیقت اوامر ظاهر میشود حقیقت این صدق دوستی روشن میشود لذا دوستیشان در آخرت نیز پابرجاست.
وی اضافه کرد: بنابراین بخش اول گفتوگوی کفار با یکدیگر لعنت یکدیگر است اما بخش دوم گفتوگوی آنها راجع به عهده گرفتن بخشی از بار دیگری است به عبارت دیگر آنها که در دنیا مستضعف بودند و با طناب دیگری به چاه غفلت و شرک افتادند به اربابان خود میگویند شما که در دنیا ارباب ما بودید و ما تابع شما بودیم آیا شما میتوانید مشکلات این جای ما را حل کنید؟ مستکبران و اربابان میگویند که همه ما در اینجا گرفتار عذاب هستم و کسی نمیتواند بار عذاب و گناه دیگری را به دوش بکشد «وَإِذْ یَتَحَاجُّونَ فِی النَّارِ فَیَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِیبًا مِنَ النَّارِ؛ و یاد کن زمانى را که آنان در آتش دوزخ به جدال میپردازند؛ پس ناتوانانشان به کسانى که گردنکشى کردهاند مى گویند: ما در دنیا پیرو شما بودیم و انتظار داشتیم که ما را در سختیها یارى رسانید، اینک آیا بخشى از این آتش را از ما باز میدارید؟» در بخش سوم گفتوگو تبهکاران در جهنم که در این سوره آمده است برخی از عقدهایهای جهنم میگویند ما دنبال اینها بودیم و اینها ما را گمراه کردند و در حال حاضر ما و اینها با هم داریم عذاب میبینیم پس خداوندا؛ عذاب اینها را کمی بیشتر کن تا ما کمی راحتتر عذاب شویم، این در حالی است که خداوند در پاسخ به اینها میفرماید که هم عذاب شما دو برابر است و آنها نیز عذابشان دو برابر است «قال لکل ضعف ولکن لا تعلمون» علت دو برابر بودن عذاب آنها این است که هم خودشان گمراه شدند و هم دیگران را گمراه کردند اما علت دو برابر شدن عذاب شما این است که هم خودتان گمراه شدید، گناه کردید و هم درِ خانه اهل بیت را بستید و به دنبال دیگران رفتید. شما خانه اهل بیت را رها کردید و به دنبال این مستکبران راه رفتید و این باعث شد که آنها مستکبر شوند و در خانه اهل بیت را نیز ببندند.
این مفسر قران کریم بیان کرد: آخرین بخش سخنان اینان همان تضرعی است که به درگاه الهی دارند که بی نتیجه است، آنها به فرشتهها که مسئول جهنم هستند میگویند که «وَقَالَ الَّذِینَ فِی النَّارِ لِخَزَنَهِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّکُمْ یُخَفِّفْ عَنَّا یَوْمًا مِنَ الْعَذَابِ؛ آنان که در آتش دوزخاند ـ چه فرعونیان و چه دیگران ـ به نگهبانان جهنّم مى گویند: پروردگارتان را بخوانید تا بر ما آسان گیرد و این عذاب را اندک زمانى از ما بردارد، پروردگارتان دعاى شما را اجابت میکند.» اما فرشتگان در جواب آنها میگویند درست است که خداوند در قیامت شفاعت را عطا میکند ولی شفاعت برای شما محقق نیست چرا که هم شفیع دستش باز نیست هم مشفوع له شرطی دارد که شما آن را ندارید. چرا که وقتی شفیع دسترسی به شفاعت دارد که خداوند به او اذن داده باشد و خداوند به هیچ شفیعی اذن نمیدهد که از شما شفاعت کند و طرف دوم شفاعت این است که مشفوع له مرتضی المذهب باشد و شما این گونه نیستید پس عذاب الهی را بچشید چرا که آن چیزی که پیامبران برای شما آوردند را تکذیب کردید.
وی افزود: مساله مهم آن است که در قیامت مشخص میشود که تمام کارها به دست خداوند است و نظام علی و معلولی در هیچ نشئهای صدمه نمیبیند به عبارت دیگر این نظام علت و معلولی هم در دنیا، هم در برزخ و هم در قیامت و هم در جهنم و بهشت حق است اما به هر حال خداوند در دنیا اسباب و علل فراوانی فراهم کرده است که وقتی انسان از دنیا وارد صحنه میشوند دیگر همه اسباب قطع میشود و در قیامت فقط خداوند است و انبیاء و اولیای او، اینها هستند که مدبرات امر را انجام میدهند. خداوند در دنیا به عدهای به عنوان آزمون اختیاراتی داده است اما زمانی که وقت مرگ میرسد خداوند همه این اختیارات را میگیرد. پس وقتی اینها وارد قیامت میشوند برای آنها روشن میشود که هیچ کاری از اینها ساخته نیست «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ؛ ن گاه که سران شرک از پیروان خود تبرّى میجویند و همگان عذاب را مینگرند و پیوندهایى که آنها را به یکدیگر ارتباط میداد، گسسته میشود.» سر مساله این است که اینها عادت کردهاند که به غیر خداوند تمسک کنند. اینها مانند آدمهای بد دهنی هستند که آنقدر بد دهنی کردند که در خواب هم فحش میدهند و این مساله ارتکاز ذهن آنها شده است و ناخودآگاه است. اینها چون به کذب عادت کردند و زندگی دنیایی خود را با کذب پر کردهاند وقتی وارد صحنه قیامت میشوند با وجود اینکه همه دلایل شرک آنها موجود است، یعنی با وجود اینکه بتها هستند، زمین و آسمان شهادت میدهند، ملائکه تصریح میکنند باز هم دروغ میگویند این دورغ گویی به واسطه این است که دروغ ارتکاز ذهنی آنها شده است به دروغ عادت کردهاند.
این مرجع تقلید تصریح کرد: بنابراین اینکه یک دسته از مشرکان و تبهکاران به دسته دیگر میگویند «ما دنباله روی شما بودیم و حرف شما در دنیا گوش دادیم لذا حالا بیایید قسمتی از بار ما را برگیرید» به این دلیل نیست که از دست اینها کاری بر میآید یا واقعاً فکر میکنند که آنها میتوانند در این مساله برای آنها کاری بکنند این به واسطه این است که آنها در دنیا عادت کردهاند به غیر خدا تمسک کنند و از غیر خدا استمداد بطلبند از همین رو این مساله نیز ارتکاز ذهنی آنها در دنیاست. زمانی که این دسته از تبهکاران به دیگر تبهکاران اینگونه میگویند آنها در پاسخ میگویند«قَالُوا أَوَلَمْ تَکُ تَأْتِیکُمْ رُسُلُکُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ؛ نگهبانان دوزخ در پاسخ مى گویند: آیا پیامبرانتان براى شما دلایلى روشن بر درستى رسالت خویش نیاوردند؟ مى گویند: چرا. نگهبانان مى گویند: پس خود دعا کنید، ولى بدانید که دعایتان اجابت نخواهد شد، زیرا شما کافرید و دعاى کافران جز در تباهى نیست.»
منبع: شفقنا