نویسندگان : علی امیدی – وجیهه زارع
چکیده :
یکی از تحولات معرفتشناختی طی دهههای اخیر، اهمیتیافتن نقش دین در تبیین پدیدههای سیاست بینالملل و سیاست داخلی است. با گسترش و اهمیتیافتن نظریات جدید روابط بینالملل مانند نظریه تکوینگرایی، دیدگاههای پسامدرن و نظریات انتقادی که همگی آنها به عناصر فرهنگی در شکلدهی رفتار سیاسی تأکید دارند، نقش دین بیش از پیش اهمیت یافته است.
بروز انقلاب اسلامی و همچنین شکلگیری جنبشهای سیاسی دینمحور، سبب شده است که دین بهعنوان متغیر مستقل در مطالعات روابط بینالملل مورد توجه قرار گیرد. مقاله حاضر، بر اساس چنین دیدگاهی به اهمیت دین در روابط بینالملل و مشروعیتبخشی به اقدامات دولتها و هویتبخشی به جنبشهای سیاسی میپردازد.
چکیده :
یکی از تحولات معرفتشناختی طی دهههای اخیر، اهمیتیافتن نقش دین در تبیین پدیدههای سیاست بینالملل و سیاست داخلی است. با گسترش و اهمیتیافتن نظریات جدید روابط بینالملل مانند نظریه تکوینگرایی، دیدگاههای پسامدرن و نظریات انتقادی که همگی آنها به عناصر فرهنگی در شکلدهی رفتار سیاسی تأکید دارند، نقش دین بیش از پیش اهمیت یافته است.
بروز انقلاب اسلامی و همچنین شکلگیری جنبشهای سیاسی دینمحور، سبب شده است که دین بهعنوان متغیر مستقل در مطالعات روابط بینالملل مورد توجه قرار گیرد. مقاله حاضر، بر اساس چنین دیدگاهی به اهمیت دین در روابط بینالملل و مشروعیتبخشی به اقدامات دولتها و هویتبخشی به جنبشهای سیاسی میپردازد.
کلید واژه : دین، اسلام، بنیادگرایی، روابط بینالملل، مدرنیسم، سکولاریسم.
نقش مذهب در روابط بین الملل؛مشروعیت بخشی اقدامات دولت ها و هویت بخشی جنبش های سیاسی