پژوهشگر دانشگاه هاروارد: از نظر قرآن، امکان رستگاری برای یهودیان، مسیحیان و مسلمانان وجود دارد
پژوهشگر دانشگاه هاروارد درخصوص امکان رستگاری در قرآن گفت: از نظر قرآن، رستگاری بر اساس این نیست که از کدام فرقه یا گروه باشید، بلکه طبق قرآن نه تنها مسلمانان میتوانند رستگاری پیدا کنند، بلکه یهودیان و مسیحیان نیز میتوانند به رستگاری دست یابند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در وبیناری که توسط انجمن مسلمانان شیعه (ZEKR) مؤسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) با عنوان «سه شب رمضان با هاروارد» برگزار شد، سه نفر از اساتید پژوهشگر دانشگاه هاروارد به ارائه آخرین پژوهشهای خود در موضوعات قرآنی و اسلامی پرداختند.
در نخستین شب این وبینار «شادی حکمت ناصر»، استادیار زبانها و تمدنهای خاور نزدیک در دانشگاه هاروارد در مورد تدوین اولیه قرآن و قرائات مختلف آن سخن گفت. همچنین در شب دوم این وبینار جواد هاشمی، دانشجوی PhD مطالعات اسلامی در دانشگاه هاروارد و مدیر پژوهش مؤسسه (MPAC) سخنرانی خود را با عنوان «محمد(ص) و مسلمانان: هنگامی که یهودیان و مسیحیان مسلمان بودند» ارائه داد.
محسن گودرزی، پژوهشگر مطالعات اسلامی دانشگاه هاروارد آخرین سخنران این سلسله نشستها و موضوع سخنرانی وی «بازنگری در معنای دین در قرآن» بود.
در ادامه چکیدهای از مباحث مطرح شده در دومین شب این وبینار را میخوانید و بخش پایانی آن در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
جواد هاشمی، در دومین شب این وبینار سخنرانی کرد که در ادامه گزیدهای از سخنان او را میخوانید:
عنوان سخنرانی من بر اساس دو کتاب «محمد و مؤمنان: در آغاز اسلام» اثر فرد دانر (Fred Donner) و «وقتی مسیحیان، یهودی بودند: نسل اول» اثر پائولا فردریکسن است. از دیدگاه من در دوران اولیه اسلام، مرزها و تعاریف مبهمی از مفهوم مسلمان وجود داشت و این امر در همه ادیان دیگر از جمله یهودیت، مسیحیت، آیین بودیسم، هندوئیسم، سیک و غیره هم دیده میشود. معمولا مدتی زمان میبرد تا جنبشهای اجتماعی-دینی به ادیان کاملاً جداگانه یا نهادینهشده تبدیل شوند و معمولاً بعدها به آنها نام دین داده میشد. سوال این است که آیا اسلام استثناست؟
ایمان به توحید، ویژگی اصلی مسلمانان
این سؤالی است که ویلفرد کنتول اسمیت در کتاب خود با عنوان «معنا و پایان دین» مطرح کرده است. او گورو نانک (متوفی ۱۵۳۹ میلادی) را مثال میزند که بنیانگذار آیین سیک نامیده میشود. گورو نانک یک عابد و صوفی بود که ایمان و پرستش خدا را تبلیغ میکرد. او به انواع ظاهرگرایی در ادیان حمله کرد. چندین نسل بعد، پیروان او تحت عنوان معتقدان به آیین سیک خوانده شده و از هندوها و مسلمانان تفکیک شدند. او در تلاش بود تا مرزهای ادیان و ظاهرگرایی را بشکند. من فکر میکنم بسیاری از مسلمانان امروز هم همین کار را کردهاند.
نکته دیگر اینکه بنیانگذاران ادیان شخصیتهای کاریزماتیکی هستند که سنتها و وضع موجود را به چالش کشیده و سعی در اصلاح هنجارهای اجتماعی- دینی دارند. اما پس از مرگ بنیانگذاران، روند تثبیت اتفاق میافتد.
جاافتادن کاریزما معمولا زمانی اتفاق میافتد که یک نظام اعتقادی کنترل شده توسط یک مرجع معتبر یا ترکیبی از اقتدار سنتی و نظام اعتقادی، جانشین اقتدار کاریزماتیک (رهبران ادیان) شود.
اما نکته اینجاست که این حرکت از یک جنبش اصلاحی اجتماعی-مذهبی به یک دین جدید تبدیل میشود که به دنبال حفظ وضع موجود و حفاظت از سنت است. اقرار و شهادت دادن، بخشی از فرایند ایجاد محدوه و قانونگذاری است که مشخص میکند چه کسی داخل و چه کسی خارج از دین است.
برگردیم به این سوال که آیا اسلام استثناست؟ وقتی به قرآن نگاه میکنیم، متوجه میشویم که این فرایند در اسلام به گونهای دیگر رخ داده است. محقق دیگری که این موضوع را مورد بحث قرار میدهد فرد دانر (Fred Donner) است. به گفته وی، مسلمان از دیدگاه قرآن یک فرد موحد پایبند است و اسلام، اعتقاد به توحید است و پیروان اولیه حضرت محمد(ص) مومنون خوانده میشدند نه مسلمون.
مایکل پن (Michael Penn) در کتاب خود با عنوان «تصویر اسلام، مسیحیان سریانی و دوران اولیه مسلمانان» مینویسد که آنچه زمانی به تعداد انگشت شماری از متخصصان واگذار میشد، به طور فزایندهای در مطالعه اسلام کلاسیک به جریان اصلی تبدیل شده است. بسیاری از مورخان توافق دارند که در قرن اول تمایز بین اسلام و سایر سنتهای توحیدی دشوار است. این محققان توجه دارند که در قرآن بین مسلم و مؤمن تفاوت وجود دارد.
من فکر میکنم که دونر ناخواسته دو مفهوم مومن و مسلمان را با هم خلط کرده است. به نظر من مؤمنان کسانی بودند که به خدا و محمد(ص) به عنوان پیامبرشان ایمان داشتند و مخصوصاً از قوانین قرآن پیروی میکردند. در همین حال، من معتقدم مسلمان یک اصطلاح گسترده تر است و به هر کسی اطلاق میشود که تسلیم خدا باشد. من معتقدم که یهودیان و مسیحیان را میتوان مسلمان (موحد تسلیم در برابر خدا) تلقی کرد. اگر از منظر دینی تسلیم خدا و از نظر اجتماعی و سیاسی تسلیم محمد(ص) باشند و حتی او را به عنوان پیامبری مبعوث برای غیریهودیان عرب بپذیرند جزو مؤمنان به شمار میروند.
امکان رستگاری برای اهل کتاب
نکته کلیدی این است که همه این موارد بالا میتوانند نجات را تضمین کنند و به نظر من طبق قرآن نه تنها مسلمانان میتوانند رستگاری پیدا کنند، بلکه یهودیان و مسیحیان نیز میتوانند به رستگاری دست یابند.
من نظر دونر را قبول دارم که رستگاری در اینجا به روشنی برای پیروان ادیان قبلی میسر است. با این حال، من همچنین تاکید دارم که نمیتوانیم تصور کنیم اعتقاد به یگانگی خدا و قیامت و نیز عمل صالح، حتی اگر به عنوان لازمه رستگاری در نظر گرفته شود، لزوماً باید با عضویت در جامعه مؤمنان همراه میبود.
اگرچه این سخن نیکولای سینای درست است که گفته این گروههای دیگر با عضویت در جامعه مؤمنان سازگار نبودند اما باید در نظر داشته باشیم که آنها همچنان بخشی از مومنان بودند.
قانع کننده نیست که فکر کنیم هیچ ارتباطی بین رستگاری و عضویت در جامعه ایمانی وجود ندارد. به هر حال، این جامعه مومنان بود که توسط مشرکان کافر احاطه شده بود و در برابر آن قرار گرفت. در واقع، تمام آیات مربوط به مجازات در قرآن، ما را به این باور میرسانند که عذاب خداوند در شرف وقوع است و تنها جامعه مومنین، نجات پیدا میکند.
در روایت سنتی، محققان دانشگاهی استدلال میکنند که در روایات تاریخی سنتی پیش از اسلام، به حضور یهودیت و مسیحیت در شبه جزیره عربستان کمتوجهی شده همچنین این متون در پی کماهمیت جلوه دادن نقش پیامبر(ص) به عنوان یک تاجر است و ادعا میشود که پیامبر بیسواد بوده است.
اما اکنون محققان به هر سه استدلال توجه کرده و میگویند که یهودیان و مسیحیان زیادی در شبه جزیره عربستان حضور داشتند و پیامبر یک تاجر در سفر بود و ما فکر میکنیم که حضرت محمد(ص) امی و غیر یهودی بوده است.
به نظر میرسد بین زمان نزول قرآن و زمان تفسیر قرآن فاصله وجود دارد. بسیاری از مسلمانان در استفاده از هر رویکرد تاریخی-انتقادی به قرآن و حدیث ابا دارند.
سه معنای متفاوت اسلام
اساساً همه ما میدانیم که کلمه «اسلام» در قرآن آمده است: در حقیقت دین نزد خدا همان اسلام است (آیه ۱۹ سوره آل عمران). اما در آیاتی مانند ۶۹ مائده آمده است: کسانى که ایمان آورده و کسانى که یهودى و صابئى و مسیحى اند هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و کار نیکو کند پس نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین خواهند شد.
همچنین آیات دیگر روشن میکند که اشاره قرآن به یهودیان و مسیحیان آن دوران است. بحث من این است که اسلام در واقع سه معنای متفاوت دارد:
معنای وجودی: مسلمان = فرد تسلیم [در برابر خدا]، اسلام = تسلیم شدن [در برابر خدا]، یعنی موضع تسلیم قلبی بی قید و شرط و انحصاری در برابر خدا.
معنای جهانی: اختصاص مطلق عبادت برای خدا، یعنی اعتقاد به توحید ازلی خداوند.
معنای خاص: اسلام به عنوان یک دین نهادینه شده، با شروع زمانی از بعثت حضرت محمد (ص) و مستلزم تأیید او به عنوان پیامبر خود است.
در آیه ۶۲ سوره بقره، قرآن به جای یهودیان و مسیحیان، یهودیت یا مسیحیت را نیاورده است، زیرا تنها یک دین واقعی وجود دارد که در زمان نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمد (ص) تجلی یافته است: از [احکام] دین آنچه را که به نوح در باره آن سفارش کرد براى شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحى کردیم و آنچه را که در باره آن به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش نمودیم که دین را برپا دارید و در آن تفرقه اندازى مکنید بر مشرکان آنچه که ایشان را به سوى آن فرا مى خوانى گران مى آید خدا هر که را بخواهد به سوى خود برمى گزیند و هر که را که از در توبه درآید به سوى خود راه مى نماید.
پروفسور جوزف لامبرد میگوید: این تسلیم جهانی در برابر خدا در سراسر قرآن به عنوان ذات همه ادیان دانسته شده است. اما مصداق اصلی قرآنی [اسلام] به تسلیم شدن همه انسانها در برابر خدا و رویکرد تسلیم است که لازمه ایمان واقعی به شمار میرود.
در آیه ۴۸ سوره مائده قرآن میفرماید: و ما این کتاب [=قرآن] را به حق به سوى تو فرو فرستادیم در حالى که تصدیق کننده کتابهاى پیشین و حاکم بر آنهاست پس میان آنان بر وفق آنچه خدا نازل کرده حکم کن و از هواهایشان [با دور شدن] از حقى که به سوى تو آمده پیروى مکن براى هر یک از شما [امتها] شریعت و راه روشنى قرار داده ایم و اگر خدا مى خواست شما را یک امت قرار مى داد ولى [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید پس در کارهاى نیک بر یکدیگر سبقت گیرید بازگشت [همه] شما به سوى خداست آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف میکردید آگاهتان خواهد کرد.
دستهبندی اهل کتاب در قرآن
در قرآن همیشه دو گروه از اهل کتاب وجود دارد، گروهی مومن و متدین و برخی کافر. دانر نتیجه میگیرد که: وقتی قرآن به طور کلی به اهل کتاب اشاره میکند، لحن متن معمولاً مثبت است، در حالی که آیاتی با مضامین منفی معمولاً به بخشی از اهل کتاب اشاره میکنند.
در قرآن کافران، مشرکان پیشین بودند که حضرت محمد(ص) را تکذیب کردند: بگویید ای کافران، من آنچه را میپرستید نمیپرستم، و شما نیز عبادت کننده آنچه من میپرسم نیستید (آیات ۱ تا ۳ سوره کافرون). اگر اهل کتاب با کافران هم پیمان شوند، خودشان کافر میشوند. قرآن به مؤمنان، مسیحیان و یهودیان میفرماید که به یک کلمه مشترک برسند که: خدای ما و خدای شما یکی است و ما تسلیم او هستیم (عنکبوت آیه ۴۶).
قرآن در آیه ۸۰ سوره آل عمران برخی از مسیحیان را اینگونه مورد انتقاد قرار میدهد: و او (عیسی) نه اینکه به شما دستور دهد که فرشتگان و پیامبران را، پروردگار خود انتخاب کنید. آیا شما را، پس از آنکه مسلمان شدید، به کفر دعوت میکند؟! بنابراین، قرآن در اینجا اعلام میکند که برخی از مسیحیان، مسلمان بودند.
در مورد این سؤال که آیا تورات و انجیل تحریف شدهاند؟ از دیدگاه من قرآن به یهودیان و مسیحیان مومن اجازه میدهد که از تورات و انجیل پیروی کنند (مائده آیات ۶۶، ۶۸). هنگامی که قرآن از آنها انتقاد میکند، در واقع به خاطر پیروی نکردن از تورات و انجیل آنها را سرزنش می کند و وقتی قرآن به آنها انتقاد میکند به معنای تحریف متون دینی آنها نیست، بلکه میگوید آنها معنا را تحریف کردند. قرآن تأیید کننده کتب گذشته و حفظ آنها است نه نسخ آنها. از نظر قرآن فقط یک کتاب نزد خدا وجود دارد که کتاب الهی و لوح محفوظ خوانده شده است.
از نظر قرآن، رستگاری بر اساس این نیست که از کدام فرقه یا گروه باشید، بلکه سعادت، بر اساس ایمان و تقوا است.