ارائه طرح مساجد زنان یا زنانه به مثابه راهکاری برای توزیع عادلانهی جنسیتی فضاهای عمومی مذهبی در ایران نوشته محسن حسام مظاهری تقدیم حضورتان می گردد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، راهکاری برای توزیع عادلانهی جنسیتی فضاهای عمومی مذهبی در ایران ما را بر آن داشت تا در یادداشتی کامل به موضوع «مساجد زنان / زنانه» بپردازیم:
یک
«با وجود آنکه بهتبع تغییرات فکری و نقد نگرشهای سنتی، در دورهی معاصر حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی بهطور محسوسی افزایش یافته و جایگاهشان رو به بهبود بوده، اما متأسفانه در فضاها و مراسم و مجالس مذهبی هنوز «متن» مردانه است و زنان حاشیهنشین اند. فضاهای مذهبی (اعم از مساجد و حسینیهها و هیئات) نوعاً برای مخاطبان مرد طراحی و تنظیم شده است. معماری و ساختار این فضاها بهگونهای است که بخش اصلی (محراب، منبر، سن، تریبون و…) در قسمت مردانه است و زنان مخاطبانیاند در درجهی دوم که ناگزیر باید پشت پرده بنشینند و تنها بهرهی شنیداری از برنامهها ببرند. یا حداکثر و در بهترین حالت، بهرهی بصریشان تصویری باشد که از متن برنامه بهطور زنده برایشان روی دیوار و پردهی نمایش پخش میشود.
در تولید فضای آیین، نقش زنان، تنها شاهد و ناظر است. مراسم و اماکن مذهبی ما یک روی صحنه دارد که برای مردان است و یک پشت صحنه که برای زنان. نمایش اصلی در روی صحنه رخ میدهد. آنجاست که دیده میشود و لذا اهمیت و اولویت دارد. درنتیجه عناصر زیباییشناختی و نمایشی نیز طبعاً سهم روی صحنه است. در مناسبتها (جشنها و عزاها)، روی صحنه است که تزیین اصلی میشود. اگر چیزی اضافه ماند، آنوقت سهم پشتپردهایهاست. فرشهای خوب و نو در قسمت مردانه پهن میشوند. تابلوهای زینتی زیباتر و بزرگتر در قسمت مردانه نصب میشود. قفسههای قرآن و مفاتیح و جامهریهای دو قسمت هم تفاوتی مشابه دارند. برنامهی مذهبی هم برای مخاطب مرد اجرا میشود. خطاب منبریها و سخنرانان و مداحان با مردان است: آقایان عزیز!، برادرانِ من!. طبیعی هم هست. چون فقط مردها را میبینند. زنان پشت پرده تنها وقتی مورد خطاب قرار میگیرند که پای تعریض و تذکر وسط باشد.»
این برشی است از یادداشت «دینداریِ مردانه و زنانِ حاشیهنشین» که شش سال پیش (خرداد ۱۳۹۶) نوشتم [۱]. یادداشتی که حرف اصلیاش، نابرابری جنسیتی در ساختار و توزیع فضاهای عمومی مذهبی و ضرورت اصلاح، بازنگری و تحول در این وضعیت بود.
یکی از راهکارهایی که میتوان برای اصلاح وضعیت مذکور درنظر گرفت، تأسیس فضاهای مذهبی اختصاصی زنان و مشخصاً مساجد زنان است. مساجدی که ورود به آنها تنها برای دختران و زنان (و پسران خردسال و نابالغ) مجاز باشد. مساجدی که همهی امور آن با محوریت زنان باشد و کاملاً توسط زنان اداره شوند. از هیئت امنا تا فراش، از امام جماعت تا سخنران و منبری، از قاری و مؤذن تا مداح و البته نمازگزاران. فضاهایی نه زیرزمینی، بلکه در معابر عمومی شهری اما منحصر به زنان. مساجدی که زنان در آنها حاشیهنشین نیستند، بلکه در متن قرار دارند. پشت پرده نیستند. اصلا پردهای نیست که آنها به پشت آن رانده شده باشند. محراب و منبر از انحصار مردان خارج شده و در اختیار زنان است. حضور کودکان و خردسالان و مسایل مادری مانع حضور زنان در مسجد و تهدید نیست؛ بلکه تدبیر شده است. به عبارت دیگر، مساجد زنان نه فقط برای ایشان بلکه برای فرزندانشان و کودکان نیز محیطی مناسبتر از مساجد فعلی میتواند باشد.
سه
نکتهی مهم آن است که تقریباً همهی پیششرطهای لازم برای تحقق این ایده فراهم است. به عبارت دیگر تأسیس مساجد زنان یک طرح کاملاً عملیاتی است. راهاندازی این مساجد را [لزوماً] نباید یک اقدام اصلاحطلبانه و تغییرخواهانه و متعلق به الگوهای مدرن و نوین دینداری دانست؛ بلکه در خود متن سنت و دینداری سنتی نیز این ایده قابل تحقق است و مانع و رادعی ندارد. ازجمله:
🔻الف ـ سنت تاریخی:
قامهی نماز جماعت زنان امر متأخری نیست و قدمتش به زمان صدر اسلام میرسد. گرچه که این امر در ادوار بعدی به سنت تبدیل نشد (به دلایل مختلفی که نیاز به بیانشان نیست). نمونهی مشهور اجازهی پیامبر به امورقه برای امامت زنان خانهی خود در اقامهی نماز است که در برخی منابع تاریخی آمده است [۲].
🔻ب ـ فقهی:
بحث تفکیک فضایی مساجد از مباحث پردامنه و تاریخدار در جوامع اسلامی است [۳]. اجمالاً مانع فقهی برای این امر وجود ندارد. حساسترین موضوع، بحث امامت جماعت زن برای زنان در نمازهای واجب است که عموم فقهای اهل سنت و بسیاری از فقهای شیعه آن را مجاز و بدون اشکال دانستهاند [۴]. از فقهای گذشته، بسیاری ازجمله علامه حلی، صاحب جواهر و محمدکاظم یزدی قائل به جواز امامت جماعت زن برای زنان بودهاند. در بین معاصرین نیز بسیاری از مراجع شیعه این نظر را پذیرفتهاند. گرچه آقایان خمینی، گلپایگانی، فاضل لنکرانی و نوری همدانی بنابر احتیاط واجب و اقای سبحانی بنابر احتیاط مستحب بر مردبودن امام جماعت در نمازهای واجب تصریح کردهاند و آقایان صافی گلپایگانی و وحید خراسانی هم امامت زن را مکروه دانستهاند، اما بسیاری از دیگر مراجع ازجمله آقایان اراکی، بهجت، شبیری زنجانی، سیستانی، خامنهای، مکارم شیرازی و مظاهری امامت زن برای زنان را بلااشکال دانستهاند [۵].
🔻ج ـ حقوقی و قانونی:
چند روز پیش با یکی از روحانیون و مسئولان عالیرتبهی مرکز رسیدگی به امور مساجد صحبت کردم تا مطمئن شوم تأسیس مسجد زنان منع حقوقی دارد یا خیر. خوشبختانه ایشان تصریح کرد که منع قانونی و حقوقی برای تأسیس چنین مساجدی وجود ندارد.
🔻د ـ اقتصادی:
چه در گذشته و چه امروز، زنان نقش برجستهای در سرمایهگذاری، پشتیبانی و تأمین مالی سازمانهای مذهبی مردمنهاد نظیر حرمها، بقاع، مساجد و حسینیهها داشتهاند [۶]. بررسی متون وقفنامهها بهخوبی نشان میدهد که زنان در سنت وقف سهم بالایی داشته و میتوان گفت بعد از حکومتها و دولتها پشتیبان اصلی بودهاند. این سهم بالا را در نامگذاری برخی مساجد به نام زنان بانیشان میتوان دید. از «مسجد گوهرشاد» در جوار حرم رضوی (به نام ملکه گوهرشاد بیگم همسر شاهرخ تیموری) تا نمونههای معاصر ازجمله مسجد معروف «فخرالدوله» (به نام بانیاش مرحوم اشرفالملوک امینی معروف به فخرالدوله). هرساله رقم بسیار بالایی توسط زنان طبقات مختلف در مسیر تبرعات و صدقات و وجوهات شرعی و نیز امور عامالمنفعه و خدماترسانی صرف میشود و تنها کافیست سهم کوچکی از این هزینهکردها در راه سرمایهگذاری تأسیس مساجد زنان هدایت شود.
🔻ه ـ اجتماعی و عرفی:
با تغییر و تحولات مثبتی که بهویژه در سالهای اخیر در افکار عمومی جامعه نسبت به مقولهی زنان پدید آمده، از نظر عرفی شرایط عمومی جامعه برای تحقق چنین ایدهای کاملاً مهیاست و قابل انتظار است که این مساجد با اقبال عمومی جامعه مواجه شود. (مشابه هر اقدام دیگری که در مقام کاستن از نابرابریهای تحمیلی بر زنان جامعه صورت گیرد.)
🔻و ـ مناسکی:
در سنت و فرهنگ شیعی علاوه بر نقشآفرینی و مشارکت زنان در آیینهای عمومی (که البته نوعا تبعی و در حاشیه است)، یکسری آیینها اختصاصاً زنانه بوده و با حضور ایشان برگزار میشده است. از تعزیههای زنانه (که قدمتشان به دورهی قاجار میرسد) تا انواع آیینهای سفره (ابوالفضل، رقیه، خضر و…) که ماهیتاً آیینی زنانه است و مجالس مذهبی زنانه (روضهها، مولودیها، ختمها، قرآنخوانیها، دعاخوانیها و…). این آیینها باوجود آمار بالای برگزاریشان اما اغلب بهصورت خانگی بوده و در فضاهای خصوصی محصور بودهاند. این امر البته تنها به نابرابری توزیع جنسیتی فضاهای عمومی مرتبط نیست، اما درصورت وجود مساجد زنان میتوان انتظار داشت که لااقل بخشی از این آیینها به مساجد مذکور انتقال یابند.
ز ـ نیروی انسانی:
وسعت و قدمت سنت برپایی مجالس مذهبی زنان سبب شده است شمار بالایی از زنان مناسکگزار و دارای مهارت مناسکی تربیت شده و به فعالیت تبلیغی مشغول باشند. زنان سخنران، مداح، دعاخوان و قاری که مخاطبان بسیاری را جذب کردهاند و بعضاً از نظر قدرت خطابه و وعظ با همتایان مرد خود قابل رقابتاند. (بهعنوان نمونه از خانم شریفه کاتوزیان سخنران مذهبی مشهور دورهی پهلوی که در حسینیهی ارشاد هم فعالیت داشت تا نمونههای نزدیکتر خانمها فلکشاهی و نیریزی و… میتوان نام برد.) همچنین در ردهی بالاتر اساتید زن حوزه که بعضاً به درجهی اجتهاد هم رسیده بودند و در محافل مذهبی سخنرانیهای دینی و تفسیر قرآن و… داشته و دارند را میتوان ذکر کرد. (به عنوان نمونه خانمها مرحوم فاطمه طاهایی در مشهد، زهره صفاتی در قم و زهره بروجردی در تهران). درهرحال به نظر میرسد جامعهی زنان مذهبی برای راهاندازی مساجد زنان چندان با مشکل کمبود نیروی انسانی ماهر مواجه نیستند. بهمروز زمان تربیت امامان جماعت زن در بستر این مساجد میتواند نقشهای مناسکی زنان را تکمیل کند.
چهار
مساجد زنان، گرچه در فرهنگ شیعی [تا امروز] الگوی بدیع و تجربهناشدهای است، اما در فرهنگ اسلامی و اجتماعات اهل سنت ناآشنا نیست و تجارب ارزشمندی از آن بهویژه در سالهای اخیر موجود است. از تجارب تاریخی فعالیت این مساجد در شرق آسیا و مسلمانان چین، هند و مالدیو و… گرفته تا نمونههای جدیدتر سالهای اخیر زنان مسلمان در آمریکا و کانادا [۷]. یک نمونهی مشهور «مسجد زنان آمریکا» در ایالت کالیفرنیا، شهر لسآنجلس است که در فوریهی سال ۲۰۱۵ گشایش یافت [۸] و [۹] مطالعه و بررسی این تجارب تاریخی برای فعالانی که در پی تحقق این ایده در ایران هستند، بسیار مهم و راهگشاست. بهویژه توجه به ادبیات مفهومی و نظریای که در خلال این تجارب تولید شده، میتواند در مواجهه با چالشهای احتمالی مفید باشد.
پنج
انتظار میرود الگوی مساجد زنان، بهمرور زمان، هویت متمایزی را در فرهنگ شیعی پدید آورد. در وهلهی نخست، این هویت در فرم این مساجد میتواند نمود پیدا کند: یعنی فضاآرایی داخلی و بیرونی و بالاتر از آن معماری این مساجد [۱۰].
اما بالاتر و مهمتر از آن مضمون و گفتارهای دینی است. الگوی مساجد زنان، چنانچه فراگیر شود، استعداد بالایی برای تولید گفتارهای دینداری زنانه و خوانشهای زنانه از اسلام و تشیع دارد و میتواند در بازسازی و اصلاح اندیشه و فرهنگ اسلامی ـ شیعی بستر مؤثری باشد. بهویژه برای نسل جوان و تغییرخواه طلاب زن و نیز دختران و زنان مذهبی که منتقد نابرابریهای جنسیتی در عرف و سنت دینی هستند و تلاش میکنند در آشوب زمانهی جدید، با دشواری فراوان، به خوانشی از تشیع سازگار با زیستجهان مدرن و بازتعریف الگوهای دینداری جدید متناسب با سبک زندگی امروزی دست یابند. اینان میتوانند پیشگام تحقق ایدهی مساجد زنان در ایران شده و نسل اول بانیان این مساجد به شمار روند.
تصویر صفحهی نخست سایت «مسجد زنان آمریکا»
THE WOMEN’S MOSQUE OF AMERICA
شش
یک خطر جدی که در کمین ایدهی تأسیس مساجد زنان در ایران است و میتواند این فرصت را به تهدید تبدیل کند، دولتی و حکومتی شدن آن است. ناگفته پیداست که انتساب چنین مساجدی به حاکمیت یا ورود مستقیم سازمانها و نهادهای رسمی (نظیر سازمان تبلیغات اسلامی یا سازمان اوقاف) در نقش بانی و مؤسس یا مدیر بهویژه در مقطع تأسیس نمونههای نخستین این مساجد میتواند زمینهساز شکست زودهنگام این طرح باشد. چنانکه گفته شد بانیان احتمالی برای تأسیس مساجد زنان هیچ نیازی به جذب مشارکت و کمکهای دولتی ندارند. البته روشن است که این حفظ استقلال منافاتی با هماهنگیهای لازم با مراجع قانونی یا همکاریهای موردی ندارد.
هفت
من نمیدانم که تا انتشار خبر گشایش نخستین مساجد زنان در ایران (که ممکن است در تهران باشد یا اصفهان یا شیراز یا حتی قم و مشهد یا شهرهای دیگر) چقدر فاصلهی زمانی داریم. اما با توجه به روندهای موجود تغییرات دینداری (که زنانهشدن دین از جملهی آنهاست) تصور میکنم این فاصله چندان زیاد نیست.
تشیع ایرانی، برای بقا و استمرار حیات خود، گریزی از نوسازی فرهنگی و ساختاری و حرکت بهسمت زدودن نابرابریهای جنسیتی ندارد. و چنانکه پیشتر نوشتهام معتقدم مسیر این نوسازی و تغییر، نه از دل دین بلکه از دل دینداری، و نه از تغییر در اندیشهی دینی (که دشوارتر و زمانمندتر است)، بلکه از تغییر در سبک زندگی و عینیات دینداری میگذرد [۱۱]. باایناوصاف الگوی مساجد زنان/زنانه میتواند یک فرصت ارزشمند برای نهاد دین در ایران و بالاتر از آن برای جامعهی ایرانی باشد. ضرورتی است که دیر یا زود شاهد تحقق آن خواهیم بود.
نمای داخلی مسجد زنان آمریکا
ارجاعات:
[۱] محسنحسام مظاهری، مقالهی «دینداری مردانه و زنان حاشیهنشین»، در کتاب «ساکن خیابان ایران»، اصفهان، نشر آرما، ۱۳۹۷، لینک:
https://t.me/mohsenhesammazaheri/289
[۲] محمدصادق مزینانی، مقالهی «امام جماعت زنان»، فصلنامهی حوزه، ش۱۶۷، فروردین ۱۳۹۲، لینک:
https://jh.isca.ac.ir/article_530.html
[۳] برای آشنایی اجمالی با سابقهی این بحث، نک:
“Women in the Mosque: Historical Perspectives on Segregation”, Nevin Reda, American Journal of Islamic Social Sciences, Vol. 21 No. 2 (2004), Link:
https://www.ajis.org/index.php/ajiss/article/view/504
[۴] در این زمینه و برای اطلاع از استدلالها و نظرگاههای مختلف نک: مزینانی، مشخصات پیشین.
[۵] نک: پرتال انهار، مطلب «امام جماعت شدن زن در نماز جماعت»، لینک:
https://portal.anhar.ir/node/9316/?ref=sbttl#gsc.tab=0
[۶] بهعنوان نمونه، نک:
«نقش زنان در ایجاد بناهای مذهبی در پایتخت صفویان»، نزهت احمدی، فصلنامهی بانوان شیعه، ش۱، اسفند ۱۳۸۸، لینک:
https://noo.rs/z9Rwp
«کارکردهای موقوفات زنان از مشروطه تا پایان دورهی پهلوی اول»، الهامملکزاده و مرضیه افرافر، فصلنامهی پژوهشهای تاریخی، ش۳۵، مهر ۱۳۹۶، لینک:
https://jhr.ui.ac.ir/article_22070.html
«تأملاتی بر نقش زنان در گسترش موقوفات عصر صفوی»، نزهت احمدی، وقف میراث جاویدان، ش۱۰۱-۱۰۲، بهار و تابستان ۱۳۹۷، لینک:
http://noo.rs/H5WEr
[۷] در اینباره نک: مدخل “Women as imams” در ویکیپدیای انگلیسی:
https://en.wikipedia.org/wiki/Women_as_imams
[۸] سایت مسجد زنان آمریکا:
https://womensmosque.com/
[۹] گزارشی خواندنی از تأسیس و آغاز فعالیت نخستین مسجد زنان آمریکا:
“Muslim Women Create A Mosque of Their Own in Los Angeles”, Brie Loskota, February 3, 2015, Link:
https://crcc.usc.edu/muslim-women-create-a-mosque-of-their-own-in-los-angeles/
از نکات جالب این گزارش، اشاره به تفاوت فضای داخلی مسجد زنان و انتخاب موضوعات مبتلابه زنان (نظیر طلاق و خشونت جنسی) بهعنوان موضوعات سخنرانی خطبای مسجد مذکور است.
[۱۰] در این زمینه، نک: مقالهی «بازتاب حضور زنان بانی در پدیداری صور جمالی مساجد ایران»، شیوا ثابتی اشجعی و دیگران، ارایهشده در «دومین کنگره بینالمللی سازه، معماری و توسعه شهری»، ۱۳۹۳، لینک:
https://civilica.com/doc/353695/
[۱۱] یادداشت «آیا در آستانهی زمستان دینداری هستیم؟» (بحثی در نسبت دینداران و جنبش اعتراضی امروز و بهبهانهی پدیدهی «عمامهپرانی»)، محسنحسام مظاهری، کانال تلگرامی دین، فرهنگ، جامعه، ۱۷ آبان ۱۴۰۱،