امام رضا (ع) که در فرهنگ ناب اسلامی پرورش یافته، درباره زندگی مسالمتآمیز در جامعه بشری، همگرایی در میان ادیان آسمانی و از همه مهمتر وحدت در جامعه ایمانی نکتهنظرهای درخور دارد که برخی از آن را یادآور میشویم.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، همگرایی و نوعدوستی انسانها در تمام گیتی و در طول تاریخ، با صرف نظر از زبان، زمان، نژاد، رنگ، ملیت و دین، مورد حمایت مکتب اسلام است. از اینرو آنگاه که قرآن از این نوع همگرایی سخن به میان آورده، محور آن را انسانیت انسانها معرفی کرده است. آنچه در تفسیر واژه «امت» آمده تأییدی بر این مطلب است که گفتهاند: منظور از امت، جماعتی بزرگ است که خداوند برای هدایت آن جماعت، پیامبری را فرستاده باشد، اعم از آنکه مردم به آن پیامبر ایمان بیاورند یا او و آیینش را انکار کنند. آیاتی مانند: «قُل یا أیها الناسُ إنی رَسولُ اللِه إلَیکُم جَمیعاً» «و ماأرسَلناکَ إلاّ رَحمهً لِلعالَمینَ» مؤید این مطلب است که میگویند: جوامع بشری در هر کجای عالم که باشند، همه امت محمدی به شمار میآیند. از اینروست که امت محمدی را به دو گروه «امه الإجابه» و «امه الدعوه» تقسیم کردهاند.
منظور از گروه نخست کسانیاند که دعوت پیامبر اسلام(ع) را لبیک گفته و به آیین او ایمان آوردهاند و مقصود از گروه دوم افرادیاند که به آیین اسلام دعوت شدهاند، اما تاکنون به این آیین ایمان نیاوردهاند. بر اساس این ایدۀ اسلامی است که که امام علی(ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر، مردم را به دو دسته همسان در آفرینش و تنوع در عقیده تقسیم کرده است (فیض الاسلام، بیتا: ۹۹۳)
امام رضا(ع) با الهام از قرآن کریم که انسان را با هر رنگ و نژادی، از یک پدر و مادر دانسته(حجرات: ۱۳) و با بهرهگیری از سخنان امام علی(ع) که انسانها را همسان در آفرینش معرفی کرده است، همه انسانها را به این لحاظ که از یک پدر و مادر آفریده شدهاند، خواهر و برادر معرفی کرده است و جز با عمل صالح امتیازی بر یکدیگر ندارند.
مردی از اهل بلخ میگوید: به هنگام عزیمت امام رضا(ع) به مرو، افتخار همراهی آن حضرت را داشتم. زمان صرف غذا فرا رسید. امام(ع) همۀ همراهان حتی غلامان را بر یک سفره فراخواند و همه در کنار یکدیگر غذا خوردند. این صحنه را که دیدم به آن حضرت عرض کردم: آیا بهتر نبود دستور میدادی برای غلامان، سفرهای جداگانه میانداختند؟ فرمود: خاموش باش، خداوند بزرگ یکی است، پدر همه یکی است، مادر همه یکی است و پاداش هرکسی بسته به کردار اوست.(کلینی، ۱۳۶۳، ۸: ۲۳۰)
همگرایی در میان پیروان ادیان آسمانی
آنسان که مکتب توحیدی اسلام آدمیان را به توحید ذاتی فراخوانده و عالم تکوین را در حاکمیت یگانه معمار هستی میداند، بر وحدت دین در طول عمر بشر نیز تأکید فراوان دارد. چراکه دین الهی در اصل ماهیت خود یکی است و تعدد را بر نمیتابد، آنچه تعدد بردار است شرایع میباشد که به اقتضای حال و زمان تشریع گشته است. از اینرو، آنگاه که در قرآن، سخن از دین به میان آمده، از هر نوع تفرقه و دوگانگی منع شده است: «أن أقِیمُوا الدّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِیه».
امام رضا(ع) با الهام از آیات قرآن که دین خدا را دین واحد میداند و هرگونه تفرقه و دوگانگی را در اردوگاه ادیان توحیدی ناپسند معرفی کرده است، برای عقاید پیروان دیگر ادیان آسمانی احترامی درخور قائل بود و با آنان تعامل توأم با احترام داشت. گفتار و رفتار امام رضا(ع) در برخورد با اقلیتها، نمونهای از این تعامل است که در سیره آن امام رئوف، جلوهای خاص یافته است. نمونههای زیر تأییدی بر این واقعیت است.
*یاسرِ خادم میگوید: نامهای از نیشابور به مأمون رسید به این مضمون که مردی زرتشتی هنگام مرگ وصیت کرده است که مال او را میان نیازمندان تقسیم کنند، قاضی نیشابور اموال او را میان نیازمندان مسلمان قسمت کرده است. پس از آنکه مأمون از این ماجرا آگاه شد، حکم آن را از امام رضا(ع) پرسید، امام در جواب فرمود: زرتشتیان هرگز برای مسلمانان وصیت نکرده و صدقه نمیدهند، نامهای به قاضی نیشابور بنویس تا به مقدار مال او از بیتالمال برداشته و آن را میان نیازمندان زرتشتی قسمت کند. (صدوق، ۱۴۰۴، ۱: ۱۸)
*ریّان بن شبیب نیز میگوید: از امام رضا(ع) پرسیدم: خواهرم برای گروهی از مسیحیان وصیت کرده است که مالی را به آنان بدهم، ولی آیا من مجازم آن مبلغ را میان مسلمانان تقسیم کنم؟ آن حضرت فرمود: همانطور که او وصیت کرده وصیتش را اجرا کن؛ زیرا این سخن خداوند متعال است که فرمود: فَمَن بَدّلَه بَعدَ ما سَمِعَه فإنَّما إثمُه علی الّذین یُبَدِّلُونَه؛ (بقره: ۱۸۱)
* امام رضا(ع) با استفاده از آیه ۶۴ آل عمران که پیروان ادیان الهی را به اصول مشترک دعوت کرده است، در مناظرههای خود با اهل کتاب، این اصل را بهکار میگرفت. از اینرو بر اصول مشترک مانند توحید، معاد، نزول کتابهای آسمانی، آمدن پیامبران(ع) و عصمت آنان تکیه میکردند و مناظره را با محوریت این اصول مدیریت میکرد.
وحدت در نظام اجتماعی اسلام
وحدت در نظام اجتماعی اسلام تنها یک تاکتیک نیست، بلکه امری استراتژیک است. چرا که وحدت در نظام اجتماعی اسلام با جهانبینی توحیدی گره خورده است. به همین دلیل است که قرآن کریم، دعوت به توحید و وحدت در جامعه را درهم آمیخته و هردو را در کنار هم آورده است. (انبیاء/ ۹۲؛ مؤمنون/ ۵۲ و انعام/ ۱۵۳)
دستورهای اجتماعی در نظام توحیدی اسلام تأییدی بر این واقعیت است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، وحدت در جامعه را به مسئله توحید در نظام تکوین پیوند میدهد. تشریع احکامی مانند نماز جمعه و جماعت، حج و مانند آن، از جمله این دستورهاست. حتی در دستوری فردی مانند نماز، فرازهای همچون: «ایاک نعبد»، «ایاک نستعین»، «اهدنا الصراط المستَقیم»، «السلام علینا»، «علی عباد الله الصالحین» و مانند آن آمده است که فرد را از فردی بودن بیرون میبرد و به جمع بودن پیوند میدهد. این به آن معناست که در نظام توحیدی اسلام، آنگاه که فرد بخواهد با معبود خویش خلوت کند و به نیایش او بپردازد، باید نخست خود را در قالب جمع قرار دهد و از زبان جمع، با او به راز و نیاز بنشیند.
یکی از اصولی که در سیره امام رضا(ع) منعکس شده و آن را به خوبی میتوان در سیره آن حضرت باز یافت، حفظ وحدت در میان مسلمانان است. دیده نشده است که آن حضرت نسبت به پیروان دیگر فرقههای اسلامی تندی کرده باشد، یا به دانشمندان و شاگردانی از دیگر فرقهها که برای بهرهگیری از محضر آن امام با او در ارتباط بودند، بیاعتنایی کرده باشد.
امام برای جلوگیری از هرگونه تشتت و اختلاف در میان مسلمانان، اهلایمان را به مدارا با مردم و پرهیز از خشم در برابر ناملایمتیهای دیگران توصیه کرده است. این از آنروست که یکی از مهمترین عامل اصطکاک و اختلافهای اجتماعی، وانهادن اصل مدارا و همگامی با مردم در مسیر زندگی اجتماعی است.
آن حضرت در تأکید بر حفظ وحدت در جامعه اسلامی، هم بگومگوهای بیجا را که به تنش در جامعه میانجامد، مردود و عملی ناشایست دانسته است: إنّ اللّهَ یُبغِضُ القیلَ و القال و هم مدارا و نرمخویی با مردم را امری بایسته دانسته و میفرماید: مؤمن، مؤمن واقعی نیست مگر آنکه سه خصلت در او باشد: سنتی از پروردگار، سنتی از پیامبر و سنتی از پیشوا و امامش… اما سنت پیغمبر آن است که با مردم مدارا کند.