به دنبال خودکشی چند جوان در عراق به دلایل اعتقادی و مذهبی، انگشت اتهامات به سوی فرقه علی اللهی نشانه رفته است که گفته میشود، پیروانش را به قربانی کردن خود ترغیب میکند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در ۲۶ اوت ۲۰۲۰، حدود ۲۵ مرد جوان در خیابانهای اصلی منطقه بازار الشیوخ، در استان ذی قار، در جنوب عراق، در مراسمی شبیه به مراسم معمول عزاداری حسینی راهپیمایی کردند. اما این راهپیمایی همانند مراسم پیشین نبود. مردانی سیاهپوش با ریشهای بلند به صورت غیر معمول عزاداری میکردند و شعارهای عجیبی سر میدادند. آنها شعارهایی میدادند که برای حاضرین عجیب بود. شعار میداند که «هر که گفت علی خداست، علی است که هزار خدا را آفریده است». مقصود آنها، علی بن ابی طالب(ع)، پسر عمو و داماد حضرت محمد (ص) است. این افراد از اعضای گروهی بودند که توسط فردی که مقیم مشهد است تاسیس شد و به علی اللهی معروف شد.
پیروان این گروه حدود ۲۵۰۰ تن تخمین زده میشوند و غالبا در استانهای جنوب عراق از جمله ذیقار و بصره پراکنده هستند. روحانیون شیعه عراق و سرویسهای امنیتی آن کشور گروه علی اللهی را به انحراف و تلاش برای از هم گسیختن وحدت و تار و پود اجتماعی متهم کردهاند و به اعتقاد آنها این انحراف منجر به خودکشی عدهای زیادی از پیروان این گروه شده است.
شعارهای این گروه در راهپیمایی اشاره شده در ابتدا نه خشم اهالی منطقه را برانگیخت و نه توجه مرجع نظارت و اعطای مجوز برای موکبهای عزاداری حسینی در بازار الشیوخ را جلب کرد. این امر منجر به توسعه و گسترش این گروه در میان جوانان ذیقار شد. به دنبال این مسئله مقامات امنیتی مربوطه و حتی نهادهای مذهبی متهم به بیتوجهی و عدم مقابله با آن و سکوت در مورد عملکرد اعضای آن شدند.
علی اللهی
هسته این گروه در ابتدا توسط نوجوانان و جوانان نمایندگی میشد و توانست طی روزهای اول صدها تن را به خود جذب کند. این گروه مقر اولیه خود را در مرکز منطقه بطاط در شهرستان سوق الشیوخ جهت هماهنگی اعضا و ترویج عقاید خود ایجاد کرد. این افراد از طریق شعارهایی که در مناسبتها و مناسک مذهبی شیعیان میدادند، شناخته شدهاند که معروفترین آنها «علی الله… الله علی» است. این گروه در میان روحانیون و شیعیان طرد شدهاند با این حال پس از خودکشی اعضایی از این گروه، انتقادات به آن جنبه مشخص و ملموسی به خود گرفته است.
یک منبع در پلیس محلی ذی قار که نخواست نامش فاش شود، اظهار داشت که حضور این گروه تنها به ذی قار محدود نمیشود، بلکه در سایر استانهای جنوب عراق، یعنی بصره، میسان و دیوانیه نیز گسترش یافته است. وی گفت: اعضای آن با استفاده از مراسم اربعین امام حسین (ع) تلاش میکنند تا بر جوانان تأثیر بگذارند و آنها را متقاعد کنند که به آنها بپیوندند.
این منبع امنیتی تأیید کرد که این گروه نه تنها به الوهیت امام علی معتقد است، بلکه قرآن که کتاب مقدس مسلمانان اعم از شیعه و سنی است، را منحرف شده میداند. این منبع با توجه به اطلاعاتی که به واسطه شغلش بدست آورده، بیان کرد: «ما مشاهده کردیم که این گروه برای خود مراسمی سالانه برگزار میکند که شامل انجام چیزی شبیه به قرعهکشی در بین اعضایش است و هرکس که قرعه به نام او افتاد، خود را قربانی (خودکشی) میکند».
وی افزود: این گروه مقر دیگری را در منطقه خنیطله، در حومه شمالی شهرستان سوق الشیوخ ایجاد کرد، اما نیروهای امنیتی آن را به طور کامل در سال ۲۰۲۱ تخریب کردند. او در پاسخ به علت تأخیر مداخله امنیتی، گفت: مقامات امنیتی در ابتدا از جدیت عقاید و اعتقادات این گروه آگاه نبودند.
مرجع و نظریهپرداز اصلی و موسس این گروه، «مولا» نام دارد و نام کامل وی عبدالعلی منعم الحسنی است. وی ساکن مشهد است. شاخه بصره به ریاست علاء المهدوی، اولین گروهی بود که با وی در سال ۲۰۲۲ دیدار کرد. علاء المهدوی یکی از موسسان گروه علی اللهی در عراق به ویژه در بصره و ذیقار است. وی به دلیل مناظرههایی که انجام داده توانسته توجهات زیادی را به خود جلب کند و به عنوان یک روحانی جنجالی شناخته شده است.
با این حال، هیچ نوشته یا یادداشتی حاکی از وجود رهبری و یا حتی گفتمان یا ایدئولوژی آن گروه در دسترس نیست. دلیل آن این است که گفتمان آنها بر اساس شعارهایی است که پیروان آن گروه در مناسبتهای مذهبی تکرار میکنند و دعوتهای شفاهی آنها از دیگران برای پیوستن به آنها است. به گفته حیدر غانم، که یک نویسنده است، دلیل اینکه هیچ شخصی به نظر نمیرسد رهبری خود را بر این گروه تأیید کند، ترس از تعقیب شدن توسط نیروهای امنیتی است، زیرا کاری که او انجام میدهد منجر به به خطر انداختن امنیت اجتماعی میشود.
مولا
نویسنده این گزارش پس از چندین بار تلاش توانست با علی هاشم (با نام مستعار – ۲۵ ساله – اهل ذی قار) که مدعی است از جداشدگان این گروه است، ارتباط برقرار کند. وی ماهها پیش از ترس دستگیر شدن توسط نیروهای امنیتی مجبور به ترک استان شد.
علی هاشم گفت: «این گروه در شهرستان سوق الشیوخ که تعدادشان بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ مرد جوان بود، برای اولین بار در سال ۲۰۲۲ در مشهد با مرجع دینی نهضت، یعنی مولا، دیدار کردند. آن دیدار با هماهنگی علاء المهدوی رهبر گروه در بصره صورت گرفت». وی گفت: «علی اللهی ها برای دیدار با او در ایران پیاده تا مشهد حرکت کردند!»
وی گفت: مولا در آن دیدار دستور داد که پیروانش در قربانی کردن خود و «پیوستن و نزدیک شدن به پروردگار» عجله کنند. وی همچنین در آن دیدار با طرح مسائل فرقهای بحثبرانگیز و تفرقهای خواهان دشنام دادن به صحابه پیامبر شد.
علی هاشم در مورد ماهیت عضویت این گروه با توجه به اینکه یکی از اعضای این گروه بوده است، گفت: «اکثر اعضای گروه به بهانهای از مواد مخدر استفاده میکنند و هزینههای آن از کمکهای جمعآوریشده تامین میشود». وی افزود: «پیوستن به گروه در ابتدا برای همه جوانان آزاد بود، اما پس از تشکیل ستاد برای آنها و افزایش تعداد پیروان، پیوستن به آن مشروط شد.»
علی هاشم در این رابطه توضیح داد: «مسئولان گروه باید دو هفته با جوانی که میخواست به عضویت گروه درآید زندگی کنند و از تعهد او به پوشیدن مشکی، نتراشیدن ریش و گذراندن دورههای عقیدتی در پذیرش فکری گروه مطمئن میشدند. این دورهها محدود به دو کتاب کفر مقدس علاء المهدوی و کتاب امام علی در دوران باستان میشوند.»
بر اساس آنچه این جوان فاش کرد، علی اللهی های استان ذی قار به دنبال ایجاد گروههای مجازی در فیسبوک، جهت انتشار افکار، جذب جوانان و تحت تأثیر قرار دادن آنها با محتوای «نفرتآمیز و انحرافی» بودند. اسامی این گروههای مجازی عناوینی مانند «فدای علی» و «قربان الامام علی بن موسی الرضا» است.
وی تعداد اعضای این گروه را در حال حاضر ۲۵۰۰ تن در استانهای ذی قار و بصره تخمین زد و گفت احتمالا این تعداد گسترش خواهد یافت، «مگر اینکه با اقدامات فوری دولت، جلوی آنها گرفته شود».
قربانیشدگان
در نیمه دوم سال ۲۰۲۲، نیروهای امنیتی در شهرستان سوق الشیوخ جسد یک پسر ۱۶ ساله را که در منطقه نظامی در غرب شهرستان خودکشی کرده بود، پیدا کردند. در پایان همان سال منابع خبری اعلام کردند که یک جوان ۱۹ ساله دیگر در منطقه الشموع در شمال این شهرستان خودکشی کرده است. در ۴ فوریه ۲۰۲۳ جسد مرد جوانی (۲۳ ساله) پیدا شد که با حلق آویز کردن خود روی پشت بام یک فروشگاه تجاری خودکشی کرده بود. در ۱۵ مه ۲۰۲۳ جسد آویزان شده دیگری از سقف یک موکب به نام موکب «زهیر بن القین» در مرکز شهر پیدا شد.
به دنبال این خودکشیها، حساسیت مقامات امنیتی برانگیخته شد. پس از مدتی فرمانده پلیس شهرستان سوق الشیوخ از دستگیری چهار نفر از گروه موسوم به «علیاللهی» خبر داد. وی گفت: آنها مسئول مستقیم گسترش افکار این گروه در بین برخی از جوانان منطقه هستند. وی افزود که نیروهای امنیتی سه عضو فعال دیگر گروه را تعقیب کردند، اما آنها به یکی از کشورهای همسایه عراق گریختند و دستگیری آنها مدتی طول میکشد. رئیس پلیس شهرستان سوق الشیوخ اذعان کرد که هر ۴ خودکشی که در ۹ ماه اخیر ثبت شد، براساس اعتقادات آنها به عنوان قربانی شدن صورت گرفتند.
وی اضافه کرد؛ اطلاعات امنیتی موجود نشان میدهند که «علیاللهیها دارای ۴ مقر در استان ذی قار واقع در مناطق البطاط، نیسان، الاسماعیلیه الأولى و الدجیل هستند.» وی بدون اینکه نامی از کسی یا جایی ببرد اعلام کرد که این گروه توسط عدهای از خارج از کشور حمایت و تامین مالی میشوند.
طرد مردمی
این گروه نشاندهنده اتفاق جدیدی در وضعیت عراق نیست؛ چرا که از زمان تغییر سیاسی در سال ۲۰۰۳، این کشور شاهد ظهور مسلکهای متعددی است که غالبا علمای دین آنها را از نظر عقیدتی انحرافی میدانند و سعی کردهاند آنها را خنثی کنند.
از جمله این جنبشها؛ جنبش «حیدر مشتت» است که در سال ۲۰۰۳ در استانهای میسان و بغداد گسترش یافت و توسط فردی به نام ابوعبدالله حسین القحطانی رهبری میشد که در همان سال به دست اعضای گروه احمد الحسن الیمانی کشته شد.
همچنین «جنبش انصار المهدی» به رهبری احمد اسماعیل قاطع السویلم که در سال ۲۰۰۴ در منطقه مسجد السهله کوفه به طور علنی ظهور کرد. رهبر این گروه که خود را «احمد الحسن الیمانی» مینامد، مدعی است فرزند امام دوازدهم شیعیان، مهدی موعود است. این جنبش در چندین استان جنوبی و فراتر از آن گسترش یافت و هنوز هم طرفداران و مؤمنانی در این گروه وجود دارند که کانال ماهوارهای «المنقذ العالمی (ناجی جهانی)» را برای خود در شبکههای اجتماعی ایجاد کردهاند.
جنبش «جُند السماء» توسط ضیاء عبد الزهره الکرعاوی رهبری میشد. این جنبش بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ در منطقه الزرکه در استان نجف تشکیل شد. رهبر این سازمان مدعی بود مهدی موعود است. این گروه قصد داشت حرم امام علی بن ابی طالب(ع) را اشغال کند و مراجع برجسته شیعه را در روز عاشورا، یعنی سه شنبه ۹ دی ۱۳۸۶، کشته یا برباید. روز دوشنبه ۸ دی ماه ۱۳۸۶ مصادف با نهم محرم، گروه جند السماء مورد حمله نیروهای عراقی قرار گرفت و موفق شدند تعداد زیادی از اعضای جند السماء از جمله رهبر آنها را به هلاکت رسانده و بقیه آنها به اسارت درآمدند.
جنبش «الموطئون» که بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ در منطقه الخالص استان دیاله ظاهر شد، توسط فاضل عبدالحسین المرسومی رهبری میشد که ادعا میکرد امام مهدی موعود است.
گروه دیگری موسوم به «اهل القضیه» که معتقدند امام مهدی(عج) در مسجد کوفه ظهور میکند از دیگر نمونههای بارز انحراف هستند. این گروه در ۲۰۲۳ مقتدی صدر را مهدی موعود اعلام کرد.
صلاح الموسوی، که یک روحانی است، ظهور چنین جنبشهایی را به «فقدان دانش اعتقادی» نسبت داد. وی گفت: باید بدانیم که ظاهر آن جدید نیست، بلکه از زمان ائمه مشابه چنین گروههای انحرافی وجود داشته و غالبا به عنوان تندرو و افراطگرا شناخته شدهاند. وی از دولت و همینطور روحانیون برجسته شیعه خواست نسبت به چنین گروههای انحرافی ساکت نباشند و با موثرترین شیوه ممکن با آنها برخورد شود.
بلقیس الزاملی، که یک محقق اجتماعی است، ظهور جنبشهای مذهبی با ایدههایی که در واقعیت عراق به عنوان انحراف توصیف میشوند را به «فضای رها شده مجازی و همینطور نبود قانون» نسبت داد. وی معتقد است که پرداختن به آن باید همراه با آگاهی باشد تا از گسترش و نفوذ آن در میان جوانان جلوگیری شود. به عقیده او این یک مسئولیت مشترک بین وزارت کشور، جامعه مدنی و نهادهای مذهبی و رسانهای عراق است.
مجازاتهای بازدارنده
اگرچه قوانین عراق به طور مستقیم مجازاتهایی را برای گروههایی که عقایدشان با اعتقادات مذهبی در جامعه مطابقت ندارد، در نظر نگرفته است، فصلی در قانون جزا شماره ۱۱۱ در سال ۱۹۶۹ وجود دارد که به جرایمی که به اصطلاح بر احساسات مذهبی تأثیر میگذارد، میپردازد.
حیدر الصوفی که یک کارشناس حقوقی است، در این زمینه گفت: با اینکه قاعده حقوقی میگوید هیچ جرم و مجازاتی جز با نص قانونی وجود ندارد و اگرچه ادعای تشکیل گروههای انحرافی در نص صریح قانون دیده نمیشود، اما قانون از آن غفلت نکرده است. زیرا به طور ضمنی در ماده (۳۷۲) قانون مجازات عراق به آن اشاره شده است.
وی افزود: این ماده به جرایمی که بر احساسات مذهبی تأثیر میگذارد، پرداخته و برای مرتکبین مجازات حبس «حداکثر سه سال» در نظر گرفته است. همچنین ماده ۲۰۰ همین قانون که جزو جرایم مخل امنیت داخلی کشور است، هر کس را که به نفع یا ترویج آنچه موجب نزاع فرقهای یا قومی و تحریک به درگیری بین اقوام کند، را به حبس حداکثر تا ۷ سال محکوم میکند.
الصوفی گفت: همان گونه که قانونگذار اقدام به خودکشی را جرمانگاری کرده است، تحریک یا معاونت در آن را نیز بر اساس ماده ۴۰۸/۱ قانون مجازات، جرمانگاری کرده است و تحریک، مساعدت و یاری دیگران برای خودکشی، با حبس حداکثر ۷ ساله مجازات میشود.