یک روزنامهنگار هندی در یادداشتی نسبت به تاثیر عمیق صنعت فیلمسازی بالیوود بر اسلام هراسی توسط هندوهای افراطی آورده است: بالیوود مدتهاست که از رسانه سینما برای حمله به مسلمانان هند استفاده میکند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سید علی مجتبی(Syed Ali Mujtaba)، روزنامهنگار هندی در یادداشتی که در این وبسایت منتشر شد به موضوع سینمای هند «بالیوود» و ضدیت برخی از فیلمهای هندی با مسلمانان و روش مقابله هندوهای افراطی پرداخت و نوشت: در سالهای اخیر سینمای هند از روند رو به رشد فیلمهای نفرتانگیز ضد مسلمانان تغذیه شده است. صنعت فیلم بالیوود در حدود ۹ سال اخیر تصویر تحریف شده مسلمانان را به تصویر کشیده و پس از به قدرت رسیدن دولت BJP تحت رهبری نخستوزیر نارندرا مودی در سال ۲۰۱۴، چنین توطئههایی بیشتر شدهاند.
فیلمهای ساخته شده در این سالها عبارتند از: پروندههای کشمیر (۲۰۲۲) پادماوات (۲۰۱۸)، رژ لب زیر برقع من (۲۰۱۶)، تنهاجی (۲۰۲۰) و اخیراً داستان کرالا (۲۰۲۳) فرهانا و غیره. همه این فیلمها دارای یک نگاه ضد اسلامی هستند؛ «سرزنش جامعه مسلمانان هند به دلیل پیروی از یک دین وحشیانه، ظالمانه، خشن و غیر متمدن»!. هدف این گونه فیلمها آسیب دائمی به کل بافت اجتماعی هند است.
بالیوود مدتهاست که از رسانه سینما برای حمله به مسلمانان هند استفاده میکند. چنین فیلمهایی در خدمت طرحهای RSS (گروه شبه نظامی هندو افراطی ) و BJP هستند تا یک راشترا هندو(کلمه سانسکریت به معنای کشور هندو) ایجاد کنند که در آن مسلمانان با حقوق محدود به شهروندان درجه سوم تبدیل شوند.
پیش از این، بالیوود به خاطر ساخت فیلمهایی که برادری هندو و مسلمان و هماهنگی جمعی را ترویج میکرد، شهرت داشت. این فیلمها برای ترویج ارزشهای قانون اساسی هند، از سوی دولت، از مالیات معاف میشدند. اکنون آخرین روند در بالیوود، ساخت فیلمهایی است که نفرت و تفرقه را در جامعه ترویج میکند و این گونه فیلمها بدون مالیات ساخته میشوند؛ روندی هشداردهنده در هند که از هنر سینمایی برای شرور نشان دادن مسلمانان هند استفاده میکند.
هدف دیگر از ساخت چنین فیلمهایی منحرف کردن ذهن مردم از مسائل واقعی مانند بیکاری سرسامآور و گرفتاریهای اقتصادی و موارد دیگر است. رسانههای داخلی نقش زیادی در تبلیغ این گونه فیلمها و تغییر گفتمان سیاسی کشور دارند. رسانهها به جای بحث بر سر اقتصاد یا سایر موضوعات مهم، ترجیح میدهند در مورد فیلم تازه منتشر شده ضد اسلامی بحث و مسائل واقعی را فراموش کنند.
حمایت دولتی از فیلم ضد مسلمانان
در طول مبارزات انتخاباتی در ایالت کارناتاکا، نخستوزیر نارندرا مودی آشکارا فیلم «داستان کرالا» را تبلیغ کرد. او در تجمعی در بالاری، واقع در کارناتاکا به جمعیت گفت که داستان کرالا بر اساس توطئهای تروریستی است. این حقیقت زشت تروریسم را نشان میدهد و طرح تروریستها را افشا میکند. او از مردم خواست که بروند و این حقیقت زشت را تماشا کنند.
پس از اینکه مودی آشکارا این فیلم بدنام را تبلیغ کرد، چندین سیاستمدار BJP نیز از این فیلم حمایت کردند. داستان کرالا در ایالتهای تحت حاکمیت BJP اکران و معاف از مالیات اعلام شد. در نتیجه، این فیلم میلیونها دلار به دست آورد که نشاندهنده محبوبیت فیلمهای نفرتمحور است. همین امر را میتوان در مورد «پروندههای کشمیر» نیز گفت، که پول هنگفتی را برای تبلیغ نفرت علیه مسلمانان کشمیری و دوقطبی کردن موفقیتآمیز جامعه هند به دست آورد.
در سینما، فرمولهای تجاری در حال آزمایش هستند و از نوع فیلمی که پول زیادی به دست میآورد، تعداد بیشتری ساخته میشود. سینما رسانه هوشمندتر و سریعتری برای کسب درآمد است. این رسانهای است که با یک سرمایهگذاری کوچک، بازدهی بالا تضمین میشود. به عنوان مثال میتوان به پروندههای کشمیر و داستان کرالا اشاره کرد.
مشکل فیلم ضداسلامی این است که آنها حوادث را جدا میکنند و آن را از منظر تاریخی بزرگتر نمیبینند. این فیلمها در خدمت دستکاری ذهنی درک مخاطب از تاریخ هستند و از طرف دستور کار سیاسی اکثریتی حزب حاکم به افراد فشار میآورند. در مورد پروندههای کشمیر، این فیلم مسلمانان کشمیری را مقصر آن دانست، در حالی که آنها در واقع از اقلیت هندو محافظت کرده بودند. در داستان کرالا آمده است که ۳۲۰۰۰ زن هندو به اسلام گرویده و به عراق و سوریه فرستاده شدهاند تا به افراطیهای (داعش) که در آنجا میجنگند خدمت کنند. در واقعیت تنها ۳ زن در چنین فعالیتی دست داشتهاند، از جمله دو مسلمان و یک هندو که به اسلام گرویده بود.
دروغ بزرگ از نوع هندی
بدیهی به نظر میرسد که صنعت فیلم هند در رد پای آلمان نازی قدم برمیدارد تا گروه خاصی از مخاطبان را که برای دستیابی به اهداف سیاسی پیشی میگیرند، کنترل کند و تحت تأثیر قرار دهد. استراتژی دروغ بزرگ (پروپاگاندای حزب نازی) برای شستشوی مغزی تودههای هندو استفاده میشود تا آنها را متقاعد کند که نسبت به مسلمانانی که از آنها به خاطر همه بدیهای کشور متنفرند، بیتفاوت شوند.
روند نگرانکننده دیگر، نقش اعضای شورای سانسور است که به فیلمهای نفرتانگیز علیه مسلمانان اجازه دریافت گواهی نمایش میدهند. اعضای شورای سانسور از سوی دولت انتخاب شده و به ایدئولوژی حزب حاکم وفادار هستند. آنها به این گونه فیلمها گواهی نمایش میدهند و عواقب آن بر جامعه را نادیده میگیرند.
پیش از این، شورای سانسور اصلاً اجازه اکران چنین فیلمهایی را نمیداد. اما اکنون بر اساس قانون BJP، این گونه فیلمها با وجود تبلیغ دشمنی علیه جوامع در کشور مجاز به نمایش هستند.
این یک سطح نسلی از تخریب است که در هند از طریق فیلمهای نفرت انگیزی که توسط بالیوود ساخته میشود اتفاق میافتد. این امر جامعه هند را تا حدی قطبی میکند که بازسازی آن غیرممکن باشد. این فیلمها با دقت بسیار صحنه به صحنه ساخته شدهاند، با این هدف که هرکسی که تماشا میکند، داستان را دنبال کند. مخاطب با پذیرش چنین ایدههایی به عنوان حقیقت و در بدخواهی نهایت تبدیل شدن به شخصیتهای خود فیلم، چنین داستانهای تخیلی را به معنای واقعی میبلعد.
نوع نفرت ناشی از شکافهای این فیلمها چیزی نیست جز افزایش اسلامهراسی در کشور و آن را میتوان فعالیتی ضد ملی نامید. این فیلمها شکاف بین جامعه را افزایش و فضای نفرت را در جامعه هند ایجاد میکنند. شهروندان هندی در حال تماشای این جنبه از تغییر رنگ سینمای هند هستند، اما هیچ کس جرئت نمیکند صدای اعتراض خود را علیه چنین روند خطرناکی بلند کند؛ این واقعیت تلخ هند معاصر است.