جک الر در تحقیقات خود با بررسی آماری آتئیست ها و جریان الحاد در جهان اسلام و انتشار آن در مجله اسکوپوسی مطالعات سکولار، ۲۰۲۲ میلادی گفتمان جدیدی در اطلاعات ادیانی رغم زده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، آمارهای آتئیست ها، خداناباوران، بیدینان، شکاکان و به طور کلی جریان الحاد و منتقدانِ دین در کشورهای مسلماننشین و جهان اسلام معمولاً محل بحث و اختلاف نظر بوده است.
از یک سو، نهادها و مراجع دینی و سیاسیِ این کشورها تمایل دارند که تعداد این دسته از شهروندان خود را اندک جلوه دهند و از سوی دیگر، منتقدان و خداناباوران میکوشند چنین آمارهایی را گسترده و فراگیر نشان بدهند.
متأسفانه به علت مخاطرات دینی، سیاسی، فرهنگی و محدودیتهایِ روشی پیمایشها و نظرسنجیها نیز هیچگاه اطمینانآور نبودهاند. در چنین شرایطی شاید بررسی و تحلیل چندین پیمایش در کشورهای مسلماننشین بتواند فرآیندی که در این جوامع شکل گرفته است را اندکی آشکار کند.
بسیاری از پیمایشها و تخمینهای غیرحکومتی نشاندهنده افزایش گروندگان به بیدینی و خداناباوری در کشورهایی هستند که اکثریت جمعیتشان را مسلمانان تشکیل میدهند، برای نمونه نتیجه یکی از آنها اینچنین است:
ترکیه ۱۷ درصد
اندونزی ۱۵ درصد
ایران ۱۶ درصد
مراکش ۸ درصد
مصر ۷ درصد
تونس ۵۰ درصد
الجزایر ۲۵ درصد
مجله اسکوپوسی «مطالعات سکولار» یا Secular Studies که انتشارات سرشناس بریل آن را منتشر میکند، در اُکتبر سال گذشته میلادی مقاله فوق را منتشر کرده و بررسی پدیدهی استراتژیک، اما خاموش و نادیدهگرفتهشده بیدینی و خداناباوری در جهان اسلام پرداخته است.
مقاله مذبور، افزون بر اینکه نتایج تعدادی از پیمایشها و نظرسنجیها در کشورهای اسلامی را آورده است، به معانی و دلالتهای بیدینی و خداناباوری در جوامع مسلمان نیز پرداخته است و مخاطرات زندگی با بیدینی یا خداناباوری در چنین کشورهایی را نیز بررسی کرده است.
چکیده:
هم دانشمندان و هم عموم مردم تمایل دارند که تصور کنند جهان اسلام، از مدرنشدن و سکولارشدن مصون است و همه مسلمانان مذهبیهایی متعصباند. با این حال، مراجع مذهبی افزایش تعداد بیایمانان در کشورهایی که اکثریتِ جمعیتِ آنها مسلماناند را «سونامی» خواندهاند. این مقاله، در یک فراتحلیل، به بررسی پژوهشها و پیمایشهای موجود دربارهی بیدینی و خداناباوری در کشورهای اسلامی پرداخته است. مقاله پس از بررسی اطلاعات آماری بیدینی و خداناباوری در کشورهای اسلامی، از جمله مصر و ایران و عربستان، معانی و دلالتهای «بیدینی» را در زبان کشورهای اسلامی بررسی میکند و نشان میدهد که معنای این واژهها الزاماً معادل معنایشان در زبان انگلیسی نیست، بلکه در رابطه با مفاهیم محلیِ «دین» و «دینداری» ساخته شدهاند.
این مقاله سپس درباره خطرات اجتماعی و حقوقی که افراد بیایمان و خداناباور را در جوامع دینی تهدید میکنند بحث میکند؛ و در نهایت به بررسی زندگی و فعالیتهای بیدینان و خداناباوران به صورت فردی، گروهی، و مجازی میپردازد. مقاله با تأملاتی درباره مدرنسازی و سکولارسازی پایان مییابد و به نیروهایی اشاره میکند که بیایمانی را در زمینههای اکثریت مسلمان ممکن و رایج کردهاند و منجر به ظهور سکولاریسمها و خداناباوریهای خاص و گوناگون شدهاند.