نویسندگان: حسن صفایی / سید اکبر حسینی قلعهبهمن
چکیده:
بخش عمدهای از امدادهای غیبی خداوند در قرآن کریم، مربوط به امتهای پیشین و پیروان ادیان گذشته است. در این میان آیاتی که درباره بنیاسرائیل یا قوم موسی(ع) نازل شده، از سایر امّتها بیشتر به چشم میخورد. بحث «امداد» از دیدگاه قرآن کریم در بعضی موارد به لحاظ نوع، شرایط و کارکردها، با عهد عتیق مشابهت دارد. امدادهای خداوند هنگام خروج از مصر و یاری یهوه در بیابان و اعطای انواع نعمتهای درخواستی از سوی پروردگار در قرآن کریم هم مطرح است. هرچند در برخی موضوعات، بین قرآن کریم و عهد عتیق اختلاف وجود دارد.
در قرآن کریم از تعهّد خداوند مبنی بر اعطای سرزمین، به ذریه ابراهیم(ع)، از طریق اسحاق(ع) و یعقوب(ع)، آنگونه که در عهد عتیق به آن اشاره شده است، سخنی به میان نمیآید. همچنین دادن سرزمین موعود به بنیاسرائیل بهطور مطلق مطرح نیست، بلکه منوط به عدم تخلف از دستورات الهی است. آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده میشود، رهایی قوم بنیاسرائیل از بندگی و اسارت فرعون و وراثت زمین در جهت عبادت آزادانه خدای متعال است. برخی دیگر از انواع امدادها، مربوط به جامعه مسلمانان در صدر اسلام است.
این مقاله، ضمن اشاره به تفاوتها و شباهتهای موجود در این زمینه، ویژگیهای امدادهای غیبی در قرآن کریم و عهد عتیق را از نظر مفهوم، انواع، شرایط و کارکردها بررسی میکند.
کلیدواژه: سنت، امداد غیبی، امداد خاص، قرآن کریم، عهد عتیق، بنیاسرائیل
بررسی تطبیقی «سنّت امداد» در قرآن کریم و عهد عتیق