مدتی به کارت نگاه کردم و سرم را که بالا آوردم، زن که حمل کننده این کارت بود در نگاه ابهام آمیز مسافران دیگری که مانند من کارت را دریافت کرده بودند از واگن مترو خارج شد. برخی از خانمهایی که کنارم بودند پوزخندی زدند و کارت را مچاله کردند و برخی دیگر، کارت را با تفکر در جیب خود جا دادند، اما من تنها از روی کنجکاوی که چگونه میتوان بخت و مشکلات را با کارتی که در مترو پخش میکنند باز و برطرف کرد به شماره روی کارت زنگ زدم.
بعد از چند بوق یک آقا جواب تلفنم را داد. از صدایش میشد فهمید که بیش از ۵۰ سال سن دارد و هنگامی که به او گفتم میخواهم به نزدش بروم پرسید:
– برای چه موردی میخواهی مراجعه کنی؟
برای بخت گشایی
– چند سالت است؟
۲۹
- پنجشنبه ساعت ۱۰ بیا تا سرکتابت را نگاه کنم تا بفهمم مشکل چیست. بالاخره دعا که خوب است. انشاءالله نفس ما حق باشد و شرمنده شما که این همه راه میآیی نشویم.
خودتان انجام میدهید؟
– بله
من باید کار خاصی انجام دهم؟یعنی دعای خاصی بهم میدین که همیشه همراهم باشه یا بخوانمش؟
- باید ببینم در سر کتابت چه میآید بعد بهت میگویم. چون هر فرد یک دعایی دارد که معلوم نیست آتشی،بادی،خاکی یا آبی است. باید بیای تا سر کتابت را نگاه کنم بعد باهم صحبت میکنیم.
منظورتون از سر کتاب، قرآن است؟
– نه. سر کتاب از رو اعداد ابجد حساب میشود. استخاره از داخل قرآن باز میشود. فرق دارد باهم.
هزینهاش چقدر است؟
– هزینه معلوم نیست. در سر کتاب در میآید. اگر خواستی برایت مینویسم اگر نخواستی نمینویسم. آمدنت که ضرر ندارد.
من راهم دور است،باید بدانم حداقل یا حداکثر هزینه چقدر است؟
– معلوم نیست. از ۱۵۰ هزار تومان تا ۳۰۰ هزار تومان است. به احتمال ۷۰درصد همان پایین ترین هزینه باشد.
آیا آدرسی که داده اید برای منزل است؟
– بله
شما دروس قرآنی خوانده اید؟
– اصلا این کار ربطی به قرآن ندارد. این درس طلبگی نیست. حساب و کتاب و ابجد است و علم آن با علم آخوندی فرق میکند.
میخواهم خیالم راحت شود،میخواستم ببینم این علم را از کجا فرا گرفتهاید؟
– علم درویش،آخوند،مرتاض و. . . با یکدیگر فرق میکند. مگر میشود آدم خودش همینطور یک چیزی را یاد بگیرد؟
خب شما از چه منبعی این علم را یاد گرفتهاید؟
– این علمها علمهای غریبه است. شما نمیتوانید در آن وارد شوید.
منظورتون از علم غریبه چیست؟
– علمی که غریب است برای شما. ریاضتی است. اصلا به آن توجه نکنید. در این کار تجسس نکنید. این علم ابطال جادو میشود.
آیا نسل به نسل به شما منتقل شده است؟
– بله جد من در این کار بوده است. مادر من هندی و پدر من عرب است. در این کار توکل کن بیا. اگر کمی هم شک و شبهه داری به هیچ وجه نیا. دعاهای قرآنی همه رحمت و شفا است. دعا چیزی نیست که زوری باشد. هر کس اعتقاد داشته باشد و به آیات قرآنی گوش فرا دهد مورد رحمت خداوند قرار خواهد گرفت.
پس شما که گفتین این کار شما ربطی به قرآن ندارد؟
– نه دعا دارد. اما حساب و کتاب روی طلسم است. طلسم برای فردی است که بی توکل،شکاک، وسواس، تندخو و. . میشود. نمیتوان به این فرد گفت فلان دعا را بخوان خوب میشوی، طلسم باید بشکند،یعنی ذهنی است. با توکل، اعتماد کن و بیا. در این کارها بخواهی وسواسیت به خرج بدهی خودت میدانی اما توکل کن. یا آره یا نه. یا نیا یا با توکل بیا. عمر برای ما انسانها ضمانت نشده است. من ۱۰ روز دیگر میروم هندوستان و برگشتنم معلوم نیست. فقط روی قدرت توکلم حرکت میکنم و میروم. شما هم توکل کن و بیا. اصلا به این عنوان که تضمین خواهم کرد و این مسائل که رزق روزی و بخت همه اش غیبی است و ما انسانها وسیله هستیم. من در خدمت شما هستم.
در ادامه گفتوگوی شفقنا با حجتالاسلام والمسلمین ابوالفضل موسویان، استاد حوزه و دانشگاه در رابطه با این موضوع آمده که وی معتقد است: ممکن است مردم برای رفع مشکلاتشان به هر دری روی آورند، اما عده ای با رمالی از مذهب مردم سوءاستفاده میکنند.
منطقی مبنی بر اینکه اسلام از نظر شرعی، قرآن را قرار داده تا افراد با آن تفأل بگیرند وجود ندارد
حجت الاسلام موسویان اظهار داشت: گاهی مردم در زندگی با معضلاتی مواجه میشوند که برای رفع آن به هر دری روی میآورند و فکر میکنند شاید راهی باشد، اما در این بین عده ای با رمالی از سردرگمی مردم و بعضا اعتقادات مذهبی آنها سوءاستفاده کرده، مردم را دور خود جمع میکنند و باعث بروز مشکلات میشوند.
این کارشناس مذهبی ادامه میدهد: همانطور که ذکر شد انسان در زندگی با مسائلی مواجه میشود که تصمیمگیری برایش دشوار و سخت است. انسان گاهی ممکن است در تصمیمگیری برخی از کارها دچار سردرگمی و تردید باشد و بخواهد خودش را از این تردید و سردرگمی به طرق مختلف مانند قرعه انداختن که از نظر شرعی هم مشکلی ندارد خارج کند، اگر راهی پیدا کند برای اینکه خود را از این سردرگمی نجات دهد،اشکالی ندارد اما دلیل و منطقی مبنی بر اینکه بخواهیم بگوییم اسلام از نظر شرعی، قرآن را قرار داده تا افراد با آن تفعل بگیرند وجود ندارد. اگر چنین چیزی مرسوم بود باید روایات زیادی از ائمه نقل میشد که ائمه هم این کار را انجام میدادند. اما چنین روایاتی از پیامبر و ائمه نقل نشده است.
وی در ادامه درمورد راههایی که اسلام برای خارج شدن از شک پیش روی انسان قرار داده، توضیح میدهد: خدا به انسان عقل داده است تا انسان در تصمیمگیری از آن بهره بگیرد. انسان باید عقل خود را به کار بیندازد و راجع به کاری که میخواهد انجام دهد فکر کند. اینکه در هر مسالهای که تردید کردیم سراغ استخاره یا فالهایی که این روزها مرسوم شده است برویم به نوعی از کار انداختن عقل محسوب میشود و کار درستی نیست. البته حقیقت استخاره با این فالها فرق دارد و قابل مقایسه نیست.
این کارشناس مذهبی ادامه میدهد: یکی دیگر از راههایی که اسلام برای خارج شدن از شک و تردید پیش روی انسان قرار داده، مشورت با افراد مورد اعتماد و صاحب تجربه است. اینکه اگر انسان بعد از همه این مقدمات باز هم به نتیجه نرسید مساله دیگری است اما نباید برای هر کاری بدون فکر و تامل اقدام به استخاره گرفتن کرد و اگر مشکلی پیش آمد آن را به گردن دین، اسلام و قرآن اندخت، مقصر اصلی خودمان هستیم که بدون فکر عمل کردهایم.
وی با بیان اینکه عدهای قصد سوءاستفاده از مذهب و دین مردم را دارند بر لزوم آگاهی مردم تاکید میکند و ادامه میدهد: خبرهای زیادی از طرق مختلف شنیده ایم که افراد بسیاری خام این افراد شده و زندگیشان از بین رفته است. من فکر میکنم مردم باید از این شنیدهها عبرت بگیرند.
خرافات باعث تنزل انسان میشود
در همین راستا حجتالاسلام سیدهادی سیدوکیلی، کارشناس مذهبی اعتقاد به خرافات را بر خلاف عقل و شرع دانسته و عقیده دارد خرافات باعث تنزل انسان میشود.
این کارشناس مذهبی در گفتوگو با شفقنا زندگی با اشاره به مباحثی که در دین اسلام مطرح شده است، میگوید: اسلام درمورد هر آن چیزی که انسان میخواهد انجام دهد یا سخن گفته یا سکوت کرده است. افراد درمورد مواردی که دین درمورد آنها صحبت کرده موظف است به فرمایش دین که امری را حلال، حرام، مباح، مستحب، مکروه و. . . دانسته عمل کند. اما در مباحثی که دین درمورد آنها اظهار نظر نکرده است،باید گفت به انسان آزادی عمل داده شده تا با استفاده از عقل و خرد و بر اساس کلیاتی که در دین وجود دارد بتواند کشف کند که نسبت به آن عمل چه وظیفهای دارد.
سید وکیلی براینکه تصمیمگیری باید برپایه عقل و کلیاتی که در دین وجود دارد صورت گیرد اظهار میکند:این شیوه دین باعث میشود عقل و خرد انسانها افزایش پیدا کرده و به سمت تکامل پیش رود. اسلام این شیوه را برای تکامل خردگرایانه برگزیده است، در غیر این صورت میتوانست درمورد جزئیات همه مسائل سخن بگوید.
وی در تعریف خرافات میگوید:هرچیزی که با خردورزی تناقض و تعارض پیدا کند و بر اساس کلیات دین قابل توجیه نباشد، قطعا مردود است. زیرا نه تنها در جهت تکامل نیست، بلکه در جهت تنازل انسان قرار میگیرد و موجب سقوط انسان میشود. در اصطلاح به چنین چیزهایی «خرافات» گفته میشود. خرافات یعنی چیزهایی که انسان بدون اینکه دلیل خردگرایانه یا دلیل دینی داشته باشد انتخاب میکند تا به یک هدف خاصی دست پیدا کند.
این کارشناس دینی ادامه میدهد: بر همین اساس برخی از انسانها بعضا برای خیلی چیزهایی تاثیر و اثر قائل هستند که هیچ تاثیری ندارد. برای مثال برای یک درخت بدون اینکه خرد یا شرع آن را تایید کند در جایگاه خاصی قرار گرفته و مقدس شمرده میشود. از آنجایی که این رفتار در نقطه مقابل خردورزی قرار گرفته و به گسترش جهل و نادانی در جامعه کمک میکند بسیار مورد استقبال کسانی قرار میگیرد که میخواهند بر گرده جهل جامعه سوار شده و از آن سو استفاده کنند،بنابراین این افراد به تبلیغ چنین حرکتهایی مانند عرفانهای گوناگون کاذب،توسلات غیر عقلی و غیر شرعی،انواع فال و. . . دست میزند.
وی به مباحث مطرح شده در دین اسلام اشاره میکند و توضیح میدهد:در قرآن کریم این مساله ذکر شده است که گاهی خداوند پیامبری را میفرستد و به او امر میکند «من تو را نماینده خودم روی زمین قرار دادم»، بنابراین مردم برای رفع مشکلات خودشان به تو مراجعه میکنند، بنابراین این خلیفه خدا چه زنده باشد و چه از دنیا رفته باشد، خودش و هر آنچه که به او منصوب است مورد رحمت الهی است. در مقابل شیطان هم بتهایی را قرار میدهد که این بتها نمیتوانند در زندگی فرد اثر گذاشته و جایگاهی داشته باشند، شیطان مردم را به سمت بتها سوق میدهد تا آنها را از راه خردگرایی که ولی خدا تبلیغ میکند دور کرده و به سمت جهل و نادانی کشانده و از جهل و نادانی آنها به نفع خودش استفاده کند. در تفسیر قرآن آمده است که این امور نه نفعی میرسانند نه ضرری. زیرا این مسائل را افراد به دست خودشان ساخته اند و خرد آنها را نفع میکند.
این کارشناس مذهبی ادامه میدهد: درواقع صفتی که قرآن برای بتها به کار میبرد صفتی است که خرد میتواند به راحتی تشخیص دهد مراجعه به این بتها باطل است و در مقابل مراجعه به ولی خدا قرار دارد. این بتها زمانی مانند بت و مجسمه ای بود که مردم عبادت میکردند، اما امروز به شکل فلان درخت، دیوار و ستون و ذکر و ورد جادویی و. . . است.
سیدوکیلی در ادامه به فرهنگ عمومی جامعه اشاره کرده و میگوید: نکته دیگری که درمورد خرافهپرستی و گسترش خرافهپرستی وجود دارد، به فرهنگ عمومی جامعه ما برمیگردد. باید گفت فرهنگ عمومی جامعه به گونهای شده است که افراد در رسیدن به تکامل تعجیل دارند. مباحث معنوی مانند مباحث مادی،علمی و. . . براساس یک سری قواعدی ایجاد شده است و انسان برای به دست آوردن درجات بالاتر در این مباحث باید به این قواعد عمل کند تا به تکامل برسد، اما روحیه ای در جامعه ایجاد شده است که فرد تمایل دارد یک شبه ره صد ساله را طی کند. این حس نامطلوبی که در جامعه ما رواج پیدا کرده است در مباحث معنوی به گسترش خرافهپرستی کمک کرده است. زیرا فرد احساس میکند با مراجعه به خرافات میتواند ره صد ساله تکامل معنوی را یک شبه طی کند و از طرفی سوءاستفادهگران از این روحیه مردم در ترویج خرافات کمال استفاده را ببرند.
وی ادامه میدهد: برای مثال در بعضی از روستاها دیده میشود مردم درختی را متبرک میدانند و حاجات خود را از آن میخواهند درصورتی که این کار دلیل عقلی و شرعی ندارد. در همین راستا گاهی افراد برای اینکه بتوانند آرامش از دست رفته خود را که باید توسط مباحث معنوی به دست آورند،برگردانند به فالگیران و مباحث شبه معنوی مراجعه میکنند. این مساله دقیقا مصداق همان جریان بت و ولی خدا و در واقع کپی برداری شده تقلبی از یک امر حقیقی و واقعی است.
این کارشناس مذهبی توضیح میدهد:حقیقتی در دین وجود داشته که عقل و خرد آن را تایید میکرده، از طرفی افرادی به دلیل اینکه میخواستند جهل را گسترش دهند از آنها کپیبرداری کردهاند تا مردم به سمت دین حقیقی و واقعیت نروند.
سیدوکیلی در ادامه، به بحث استخاره اشاره کرده و اظهار میکند: در دین امری به نام استخاره وجود دارد. حقیقت استخاره طلب خیر کردن از خدا است. درواقع در استخاره دعا میکنیم خدا خیر را به ما عنایت کند. در کنار طلب خیر مبحثی قرار داده شده است به این عنوان که انسان احتمال میدهد دعایش مستجاب شود،بنابراین به قرآن تفعل میزند و از قرآن کمک میگیرد که آیا دعای خیر من مستجاب شد یا خیر. به همین دلیل مردم برای استخاره به علمای بزرگ و صاحب معنویت رجوع میکنند، زیرا عقیده دارند دعای این افراد در طلب خیر زودتر مستجاب میشود و این تفعل به قرآن نوعی تایید استجابت دعا خواهد شد.
وی بر این امر که حقیقت استخاره طلب خیر کردن از خدا است تاکید میکند و به مقایسه استخاره با انواع فالها میپردازد و ادامه میدهد: فالهای گوناگونی که در جامعه رایج شده است هیچگونه ارتباطی با خدا و عالم معنا پیدا نمیکند،این فالها نوعی قرعه کشی و طلب شانس کردن است.
این کارشناس مذهبی با اشاره به برخی افراد که زندگی خود را بر پایه پاسخ استخاره بنا میکنند،میگوید:انسان باید آگاه باشد هر خیر یا ضرری که به او میرسد حاصل اعمال خودش بوده و از جانب خدا به انسان میرسد. در واقع خدا خیرها و ضررها را بر اساس اعمال ما مقدر میکنند. بنابراین عمل کردن صرف به استخاره اشتباه است. علمای بزرگ بارها تاکید کرده اند استخاره بعد از استشاره است. یعنی اگر فرد بعد از مشورت کردن و پی نمودن مسیرهای مشخص و خردگرایانه در مورد دو امر به این نتیجه رسید که هر دو امر حسن دارند اما نمیداند کدام را برگزیند که خیر بیشتری دارد،درحالی که همه مشورتها انجام شده و همه جوانب بررسی شده است میتواند اقدام به استخاره کند.
سیدوکیلی ادامه میدهد: البته اگر امری از نظر عقلی دارای آسیب و ضرر باشد،حتی نباید انجام شود چه برسد به اینکه به استخاره رسد،حتی اگر استخاره خیر بود اما انجام آن عمل از نظر عقلی آسیب رسان بود نباید انجام شود. استخاره برای موردی است که انسان همه مقدمات حکمت،عقلی و نقلی را انجام داده است،انجام کار از نظر شرعی و عقلی ایرادی ندارد و انسان به تحیر رسیده است، دعا و طلب خیر از خدا میکند و برای اینکه ببیند دعایش مستجاب شده یا خیر استخاره میکند.
وی با تاکید بر اینکه مفهوم استخاره جدا از انواع فالهایی است که امروزه رواج پیدا کرده، اظهار میکند:تبلیغ این فالها سوءاستفاده از جهل مردم است. مردم نباید اجازه دهند که این مباحث زندگی آنها را دستخوش تغییرات کند. ما هیچ راه میانبری برای رسیدن به معنویات جز مسیر خدا و اهل بیت نداریم و باید از این مسیر برای تکامل استفاده کرد. این کارها هم به دین مردم هم به اجتماعیات مردم آسیب میرساند. انسانی که ازدواج، زندگی و شغل خود را بر اساس این مباحث و بدون دلیل بنا میکند به همین شکل میتواند آنها را رها کند و این امر آسیب جدی به زندگی انسان وارد میکند.
ناامیدی و عدم خودباوری دو دلیل اصلی گرایش به خرافهپرستی
یک جامعهشناس و آسیبشناس اجتماعی نیز بر کثرت تبلیغات درمورد خرافهپرستی در جامعه تاکید میکند و عقیده دارد افرادی که تقدیری پرورش مییابند تقدیری هم میاندیشند و از آنجائی که عقیده دارند تقدیر آنها از قبل مشخص شده، درمورد سرنوشتشان تفکر نمیکنند.
امان الله قرائی مقدم در گفتوگو با شفقنا زندگی، با تاکید بر اینکه خرافهگرایی و تبلیغ در این مورد بسیار زیاد شده است، اظهار میکند:خرافهگرایی به صورت نامحسوس در سریالها، فیلمها و. . . تبلیغ میشود و به افراد جامعه یاد داده میشود به جای استفاده کردن از عقل و اندیشه به چیزهای مختلف دیگر متمسک شوند. حاصل این امر این است که انسان مفعول بار میآید. در صورتی که بر اساس اصول جامعه شناسی انسان باید فاعل باشد. منظور از مفعول بودن این است که انسان تقدیری و سرنوشتی رشد میکند.
وی ادامه میدهد: هنگامی که به انسان گفته میشود تقدیر و سرنوشتش از قبل مشخص شده است، او ناخودآگاه گمان میکند تقدیر و سرنوشت من این است،حتی هنگامیکه فردی با شکستی مواجه میشود اطرافیان به جای اینکه دنبال راه حل منطقی باشند میگویند تقدیر و مقدرات است. این باعث رشد خرافهگرایی میشود. در صورتی که مساله جبر و اختیار در دین مطرح است و گفته شده انسان دارای اختیار است.
قرائی مقدم به سخن صاحب نظران جامعه شناس اشاره میکند و میگوید:گردون چایلد عقیده دارد انسان خود را میآفریند و بر اساس عقیده مارکس این انسانها هستند که تاریخ را میسازند نه اینکه تاریخ از قبل مقدر شده باشد بنابراین باید یاد بگیریم زندگیمان را خودمان بسازیم. وی به نیروی عقل و مشورت که در دین اسلام به آن اشاره شده است تاکید میکند و ادامه میدهد: در دین اسلام سفارش شده افراد از عقل و مشورت با دیگران کمک بگیرند. نباید تقدیرگرایی،خرافهپرستی و. . . را با دین اشتباه کرد. آنچه که در اصل دین آمده است با آنچه که اکنون به آن عمل میشود متفاوت است. در دین گفته شده هنگامیکه علم دارید به سمت خرافات نمیروید اما افرادی هستند که سعی در سوءاستفاده از دین و اعتقادات مردم دارند. این آسیبشناس اجتماعی به یکی از ریشههای خرافی پرستی اشاره میکند و توضیح میدهد:«ُتِم» یک کلمه سرخپوستی است و منظور و مفهوم آن موجود جاندار یا بی جانی است. افرادی که بر آن باور دارند معتقد هستند در تتم نیرویی به نام «مانا» وجود دارد که مقدس است. مقدس بودن تتم و حامی بودن آن جزو ویژگیهای آن است و جادوگر کسی است که ادعا دارد نیروهای مرموز را در اختیار دارد بنابراین میتواند نیروهای شر را از افراد دور کرده و نیروهای خوب را جذب کند. باید گفت این عقاید اشتباه است.
قرائی مقدم به این پرسش که دلیل اصلی گرایش افراد به خرافهپرستی چیست،پاسخ میدهد:باید گفت زمینه به وجود آمدن جادوگر و رمال را جامعه فراهم میکند. هنگامی که مردم به آینده خود نا امید بوده و از آن بی خبر باشند به سمت خرافهپرستی سوق پیدا میکنند. از طرف دیگر از آنجائی که انسان جست و جو گر است میخواهند از آینده خود مطلع شوند. به همین دلیل سراغ فال ورق و قهوه و رمال و دعانویس میرود.
وی ادامه میدهد: دلیل دیگر این است که افراد خودشان را باور ندارند،افرادی که نزد فالگیر میروند خودشان را باور ندارند. افراد گمان میکنند نمیتوانند راه حلی برای مشکل خود پیدا کنند به همین دلیل میخواهند یا دنبال آسانترین راه حل بروند یا دنبال این هستند که فرد دیگر برایشان دنبال راه حل باشد.
این جامعهشناس در ادامه درمورد اینکه خرافهپرستی بیشتر در چه جوامعی وجود دارد؟ توضیح میدهد:گرایش به فالگیری در جوامعی بیشتر است که علم و دانش و آگاهی در آن کم تر است. حتی در جوامع پیشرفته مانند انگلیس و آمریکا هم وجود دارد. البته در مقایسه کشورهای توسعه یافته با کشورهای در حال توسعه باید گفت در جوامع درحال توسعه مانند هند،ایران، افغانستان،پاکستان و. . . بیشتر است . اما نمیتوان گفت در جوامع توسعه یافته وجود ندارد،حتی افراد تحصیل کرده هم ممکن است از روی کنجکاوی یا ناامیدی از آینده به خرافهپرستی مایل باشند،اما به طور کلی باید گفت علم و دانش مخالف خرافهگرایی است.
وی در پایان به اهمیت تربیت و مساله آموزش و پرورش تاکید میکند و اظهار میکند: باید نسلی را پرورش دهیم که یاد بگیرد متکی به خود باشند نه متکی به دیگری . فرد یاد بگیرد اگر مشکلی دارد خودش باید منشا آن را پیدا کند و دنبال این نباشد که مشکلش را به گردن دیگری بیندازد و راه حل مشکلش را از دیگری بخواهد. جامعه ای که تقدیری میاندیشد تقدیری زندگی میکند و دنبال راه حل تقدیری است. اتکا به خود را باید در دروس مدرسه و تربیت خانوادهها ترویج دهیم. بدا به حال جامعه ای که به دنبال قهرمان و نجات دهنده هستند و خوشا به حال مردمی که هرکدام خود را یک قهرمان و نجات دهنده میدانند.
منبع : فرقه نیوز