رهبران مریدیه خواهان استقلال شهر طوبی بهعنوان یک کشور مستقل «مانند واتیکان» هستند. اهداف پشت پرده و اغراض سیاسی آن چیست؟
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، رسانههای بینالمللی با کنجکاوی پیشنهاد مریدیۀ سنگال را مبنی بر استقلال شهر طوبی پوشش دادهاند. شهر مقدس طوبی اکنون جایگاه ویژهای دارد و در آن قمار، فروش مشروبات الکلی، سیگار و حتی کشتی و بازی فوتبال بسیار محبوب در دیگر شهرهای سنگال، ممنوع است. با وجود این، رهبران مریدیه خواهان استقلال بهعنوان یک کشور مستقل «مانند واتیکان» هستند.
مخالفان پیشنهاد در سنگال گفتهاند که دیگر انجمنهای اخوت صوفیه نیز میتوانند همین خواسته را برای شهرهای مقدس خود بخواهند. اگرچه ممکن است شگفت باشد اما درخواست مریدیه جنبهای سیاسی دارد چراکه این کشور انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ را در پیش دارد و طریقت مریدیه باید در مرکز زندگی سیاسی سنگال قرار بگیرد.
انجمنهای اخوت صوفیه بهویژه در سنگال توسعه یافتهاند که بخش بزرگی از جمعیت مسلمان آن به سه انجمن اخوت تعلق دارند: مریدیه، قادریه و تیجانیه. دو انجمن اخیر خاستگاهی غیر از سنگال دارند. مریدیه (از مرید به معنای پیرو) حدود یک سوم سنگالیها که عمدتاً از قوم ولوف هستند، دربر میگیرد.
بنیانگذار مریدیه احمدو بامبا امبکه (۱۸۵۳-۱۹۲۷) است. ازآنجاییکه او شهری به نام طوبی را بنا نهاد، شاگردانش وی را «سیرین طوبی» به معنای شیخ طوبی نامیدهاند. بامبا که در خانوادهای وابسته به طریقت قادریه پرورش یافته، با شکست پادشاهی مستقل ولوف در برابر استعمار فرانسه در سنگال روبرو شد. او به واسطۀ مواعظ و سخنانش تا حدی پیش از اشغال فرانسه مرجع نارضایتی مردم بود و پس از اشغالگری فرانسه مرجعیت وی نزد مردم دوچندان شد.
فرانسویها که از تبدیل احتمالی انجمن اخوت به یک جنبش طرفدار استقلال میترسیدند، بامبا را دو بار تبعید کردند اما سرانجام دریافتند که آموزههای او محتوای سیاسی ندارد و در سالهای آخر عمرش حتی او را با نشان لژیون مفتخر کردند.
البته موفقیت بامبا صرفا به دلیل واکنش نشان دادن به عوامل خارجی و سیاسی نیست. سنت خانوادگی او، زمینۀ تصوف در منطقه و ابداعات واقعی بامبا در تصوف مهمتر از واکنش او به استعمار است.
رهبری پس از مرگ بامبا در دستان خانوادۀ امبکه باقی ماند که نخستین جانشینان وی یا «خلفای عامۀ» مریدیه، محمدو مصطفی امبکه (۱۸۸۵-۱۹۴۵) و محمدباک فادیلو (۱۹۶۸-۱۹۸۶) بودند. پس از خلفا، «طالب بزرگ» یا همراهان بامبا نقش مهمی در سلسلهمراتب مریدیه دارند؛ از جملۀ آنها میتوان به شیخ ایبرا فال (ابراهیم فال) (۱۸۵۸-۱۹۳۰)، بنیانگذار جنبش بیه فال (منتسب به پدر ایبرا فال) اشاره کرد. برخی بهاشتباه جنبش بیه فال را شاخهای جداگانه از مریدیه تلقی میکنند، درحالی که هم «هستۀ سخت» این طریقت و هم نوعی سرویس امنیتی آن را تشکیل میدهد. اعضای این جنبش به دلیل سرسپردگی بیچونوچرا به آرمان مریدیه مورد تأیید قرار گرفته و گاهی به دلیل سختگیری خاصی مورد انتقاد قرار میگیرند.
پیروان این طریقت با مهاجرت از سنگال که عمدتا فروشندگان خیابان ولوف بودند، نقش مهمی در تبدیل مریدیه به یک جنبش گسترده در سراسر جهان، از ایالات متحده تا ژاپن و ایتالیا، ایفا کردهاند.
جریان مریدیه از دهۀ ۱۹۷۰، تحت رهبری عبدالاحد امبکه (۱۹۱۴-۱۹۸۹) از نظر پژوهشگر ایتالیایی، آدریانا پیگا، «تغییر چهره» داد. عبدالاحد یک کتابخانۀ بزرگ و دانشگاه مطالعات اسلامی را در طوبی تأسیس کرد که سبب کسب احترام در افکار عمومی شد و به انجمن اخوان جنبهای بسیار «ارتدوکس» بخشید، چراکه در سالهای متمادی مریدیه متهم به بدعت و تعصب بود. خلفای بعدی عبدالقادر امبکه (۱۹۱۴-۱۹۹۰)، سالیو امبکه (۱۹۱۵-۲۰۰۷)، محمدو لامینه امبکه (۱۹۲۵-۲۰۱۰)، سید مختار امبکه (۱۹۲۴-۲۰۱۸) و مونتاخا باسیرو امبکه (۲۰۱۸-اکنون) همین رویه را ادامه دادند.
وجه تمایز مریدیه در «تقدیس» کار است که نقشی برابر اگر نگوییم بیشتر از مراقبه و عبادت دارد. بامبا از طریق این معنویت کار، یک عنصر اصیل آفریقایی را در تصوف وارد کرد و درعینحال خود را در معرض انتقادات بهویژه حلقات تیجانی قرار داد. زیربنای مریدیه مانند دیگر صوفیان نوعی عهد آغازین، بیعت، است که بهموجب آن مرید (طالب) خود را به مرابط، میانجی انسان و خدا و ضامن رستگاری مرید و حداقل تا حدی سعادت مادی او میسپارد. مرید از طریق بیعت با مرابط موظف به خدمت میشود؛ یعنی کاری که هم به نفع اخوان و هم به نفع شخص مرابط باشد و در عوض مرابط وظیفۀ دعا برای طالب را بر عهده میگیرد.
مرید با خدمت و بیعت در او اراده (تعهد به سلوک الی الله) متحقق میشود. افزون بر این، مرید موظف به انجام هدیه و زیارت سالانه از طوبی، مقبرۀ مؤسس طریقت زیر نظر خلیفۀ عامۀ اخوان، است.
سیستم عرضۀ دهش و کار به مرابط همان چیزی است که دانشمند علوم سیاسی ایرلندی، دونال برایان کروز اوبرایان، (۱۹۴۱–۲۰۱۲) «اسطورۀ استثمار» مینامد. این پدیده بر تفکر قالبی استوار است که مرابط یک ماشین مجلل را میراند و با بهرهکشی از شاگردانش خود را ثروتمند میسازد. البته چنین تصویری بیگمان اغراق شده است، چون همان گونه که پژوهشگر ایتالیایی اوتاویا اشمیت فریدبرگ (۱۹۵۷-۲۰۰۲) اشاره کرده، این رابطه دستکم یکسویه نیست، چراکه مرابط از راههایی گوناگون به طالب و خانوادهاش کمک میکند مانند یافتن شغل که اغلب با موفقیت قابلتوجهی همراه است. مریدیه درعینحال خود را بهعنوان «مرجع فرهنگی» نشان میدهد.
این روابط بر سراسر زندگی طالب سلطه دارد و در فعالیتهای اقتصادی نفوذ میکند. در سنگال، هزاران فعال اقتصادی متعلق به مریدیه با نام طوبی و تصویر خلفای عامه، از فروشگاهها گرفته تا تاکسیها و اتوبوسها، قابلشناسایی هستند.
سیاست نیز از این موضوع مستثنی نیست: عبدالله واده پس از انتخابش در سال ۲۰۰۰، خود را «نخستین رئیسجمهور طالب» معرفی کرد و پشتیبانی بخشی از مریدیه را جلب کرد. هرچند این به مخالفت افرادی مبنی بر سوءاستفاده از دین در انتخابات دامن زد. این مناقشات در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۲ به اوج خود رسید که در آن واده به دور دوم رفت و با نامزد دیگری از خانوادۀ مریدیه، نخستوزیر سابق، مکی سال، شکست خورد. سال برخلاف واده، کوشید تا از بسیج انجمن اخوت برای اهداف انتخاباتی که یکی از ویژگیهای بارز وضعیت سیاسی سنگال است، فاصله بگیرد.
با وجود این، سال از مداخلۀ خلیفۀ مریدیه در مسائل سیاسی حساس بوده است. درحالیکه سال اعلام کرده به دنبال سومین دورۀ ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۴ نخواهد بود، درخواست مریدیه در باب شهر طوبی هشداری است مبنی بر اینکه هیچ رئیسجمهور سنگال نمیتواند بدون گفتگوی مستمر با انجمن اخوت و خلیفۀ عامه کشور را اداره کند.