به همین دلیل است که برای دالایی لاما احترام و تقدس ویژه ای قائلند و درک حضور او را فیضی بزرگ می دانند. البته دالایی لامای چهاردهم از دو سالگی یعنی ۴ سال بعد از درگذشت دالایی لامای سیزدهم، به مقام دالایی لامایی شناخته شد و تاکنون این منصب را داراست. درهمین خصوص مردم تبت نگرانند که چین از مساله جانشین مذهبی دالایی لاما برای ایجاد دو دستگی در بوداییسم تبت استفاده کند چرا که یک دالایی لامای جدید پس از مرگ چهاردهمین دالایی لاما (دالایی لامای کنونی) از سوی وی معرفی می شود و یکی دیگر از سوی چین و این موضوع برای اهداف استعماری اربابان بودا در پوشش های مختلف مناسب نیست.
دالایی لاما، رهبر بوداییان تبت در مصاحبهای با روزنامه آلمانی “ولت آن زونتاگ” گفت، سنت قدیمی تناسخ احتمالا پس از وی پایان مییابد و بوداییان تبت به یک فرد وابسته نیستند. دالاییلاما چهاردهم یا دالایی لامایا کنونی، رهبر بوداییهای جهان نیست، بلکه وی، فقط رهبر بوداییان تبت است، آنهم رهبر فرقهی لاماییسم یا گلوکپا (گلوگپا) که از نظر آماری، بیشترین تعدادِ پیرو را در میان دیگر مکاتب بودایی تبت دارد.
مهمتر اینکه یکی از مقامات ارشد چین گفته بود، نفوذ رهبر معنوی بوداییان تبت در داخل و خارج از کشور کاهش یافته اما اظهاراتش در مورد اینکه روحش در بدن تازهای حلول نمیکند همچنان «خیانتی» به این مذهب و این کشور است.اما جو سازی و جریان سازی برخی از رسانه های فارسی زبان در این خصوص با طرح سوالی با این موضوع که اختیار تبت دست چه کسی است مخاطب را در موضعی دلخواه قرار می دهد.
در این نوع گزارشات آمده است که حکومت چین میخواهد هر طور شده در فرایند انتخاب دالاییلامای پانزدهم دخالت کند. اما خود دالاییلاما گفته بهتر است یک روز این نقش به پایان برسد و دالاییلامایی نباشد، تا یک دالاییلامای “احمق” باشد.پروژه دالایی لاما هم مانند دیگر پروژه های فرقه سازی و خدمات بعد از تولید آنها توسط انگلیسی ها و دیگر متحدان استعمار طلب آنها بسیار دقیق و برنامه ریزی شده عمل می نماید.حساسیت این موضوع برای این بنگاه های خبری و شایعه ساز به حدی مهم است که نه تنها با تبلیغات رسانه ای بلکه با ساخت برنامه ای و حضور افرادی به نام کارشناس در این زمینه پیگیری این پروژه را بر عهده گرفته است و تا رسیدن به اهداف خود ادامه پیدا می نماید.
در کنار این داستان افکار مردم تبت در خصوص دالایی لاما و اعتقادات آنها هم قسمتی از این پروژه بحساب می آید.در قسمتی دیگر از گزارش بی بی سی آمده است که “من واقعا نمیدانم چه میشود. بوداییهای تبتی معتقدند هرکسی دوباره متولد میشود، اما همه نمیتوانند تصمیم بگیرند کی و کجا این اتفاق بیافتد. لاماها – چهرههای بلندمرتبه مذهبی – میتوانند معلوم کنند که دوباره متولد میشوند یا نه، و اگر میشوند، کجا؟ “دالاییلامای فعلی هم خودش باید تصمیم بگیرد. تولد دوباره انتخاب اوست.”
البته خود دالاییلاما گفته دالایلامای پانزدهم جایی بیرون تبت و چین خواهد بود، چرا که باید کارهای دالاییلامای فعلی را ادامه بدهد. در شرایطی که آزادی مذهبی درستحسابی در تبت نباشد، چنان فعالیتهایی بسیار دشوار خواهد بود.”
به نظر می رسد دالایی لامای بعدی بر اساس تصمیمی سیاسی منطقه ای خواهد بود و نه بر اساس نظر مردم تبت یا دولت چین و این جریان سازی ها تنها بازی های سیاسی در پوشش کاری است که قبلاً برنامه ریزی شده است. در این میان اختلاف افکنی در خصوص مالکیت تبت بر اساس اصول چین و یا مختار بودن تبت به حال خود مسئله ای بحث برانگیز می باشد.
همچنین در این خصوص اشاره ای داریم به این نوع گزارشاتی مانند اینکه “بهترین مکان برای تولد دالاییلامای بعدی هیمالیاست، اما طرف دیگر مرز، در هند، جایی که مردم تبتیاند، مذهبشان بودیسم تبتی است، و به دالاییلاما و جهان معنوی تبتی وفادارند. اگر [دالاییلاما] آنجا متولد شود، پای دولت هند هم به ماجرا باز میشود. ناچار میشوند حمایتش کنند.”
منبع : دیده بان