خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

نگاهی به خشونت مذهبی در اسرائیل

تحقیقات نشان می‌دهد که دولت اسرائیل ششمین رتبه را در «خشونت مذهبی» و پنجمین رتبه را در «تولید تنش و خشونت مذهبی» در دنیا داراست و در این رژیم شکاف عمیق میان یهودیان و عرب‌ها بر سر ارزش‌های سیاسی و نقش دین در زندگی عمومی، وضعیت پرتنشی را دنبال می‌کند.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، علی معروفی آرانی، منتقد و پژوهشگر فرهنگی و حوزه صهیونیسم با گردآوری گزارشی درباره خشونت و تفرقه مذهبی در اسرائیل آورده است در حالی که این گزارش، اولین مطالعه جامع مرکز تحقیقات پیو در مورد دین و مذهب در رژیم صهیونیستی است، داده‌های جمع‌آوری شده از طریق سرشماری در رژیم صهیونیستی، بررسی اجتماعی اسرائیل، مرکز نظرسنجی‌های گاتمن و نظرسنجی‌های قبلی مرکز تحقیقات پیو درباره رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد که چشم‌انداز مذهبی این رژیم در طول زمان، دست کم به سه شکل مهم تغییر کرده و بدین شکل بوده است:

ـ سهم یهودیان از کل جمعیت رو به کاهش بوده، در حالی که سهم مسلمانان از جمعیت به تدریج در حال افزایش بوده است.
ـ در میان یهودیان، سهم ارتدوکس‌ها به آرامی در حال افزایش است که عمدتاً به دلیل نرخ بالای باروری در میان حریدی‌ها(یهودیان فوق‌ ارتدکس، بنیادگرایان شاخه یهودیت ارتدکس) است. آنان باورهایشان را به‌طور مستقیم برگرفته از موسی و تورات نازل شده بر او در طور سینا می‌دانند. حدود یازده درصد جمعیت اسرائیل حریدی‌اند که اغلب در محله‌ها و شهرک‌های تماماً ارتدوکس‌نشین زندگی می‌کنند.

بررسی‌های انجام شده در طول زمان حاکی از کاهش اندک سهم یهودیان اسرائیلی در سال های اخیر است که سطوح متوسطی از اعمال مذهبی را گزارش می‌کنند که این کاهش نشان می‌دهد که جامعه اسرائیل ممکن است از نظر مذهبی دوقطبی‌تر شود.

بنا به گزارش مؤسسه نظرسنجی آمریکایی پیو، اسرائیل در زمره یکی از محدودترین جوامع در زمینه آزادی مذهبی طبقه‌بندی شده است. این رژیم همچنین از جهت شاخص «خصومت‌های اجتماعی مربوط به هنجارهای مذهبی» نیز در رده پنجم دنیا و از نظر «تنش و خشونت مذهبی» ششمین رتبه را در دنیا داراست.

نهضت صهیونیسم در بدو تأسیس خود، نهضتی کاملاً سکولار بود به شکلی که حتی اغلب رؤسای آن نیز غیر مذهبی بوده و جایگاه خاصی برای دین یهودی قائل نبودند. از طرف دیگر اکثر یهودیان مذهبی با تشکیل دولتی برای یهودیان آن هم با قدرت زور و اشغالگری و قبل از ظهور ماشیح یا مسیح، مخالف بودند.

در واقع صهیونیسم مذهبی و سیاسی دو مقوله کاملاً جدا از هم هستند. صهیونیسم سیاسی از اواخر قرن ۱۹ میلادی با افکار و اهداف سیاسی پا به عرصه وجود نهاد و پیش از آن چنین امری وجود خارجی نداشت. به طور مثال «نتوری کارتاها» عده‌ای از یهودیان مذهبی هستند که با صهیونیسم سیاسی مخالفند.

اما در جنگ جهانی دوم و با به راه انداختن جو یهودستیزی توسط صهیونیست‌ها در کل دنیا و بعد از جنگ جهانی یعنی اواخر قرن نوزدهم، برخی از علمای ارتدوکس از منظر مذهبی، صهیونیسم را توجیه کردند. این عده از بزرگان یهودی بعدها به صهیونیست‌های مذهبی تبدیل شدند و به تدریج تأثیر قابل توجه‌ای در مناسبات قدرت اسرائیل نهادند.

به عقیده صهیونیست‌های مذهبی تشکیل دولت یهود ولو به دست سکولارها لازم و حمایت از آن ضروری است. چرا که تشکیل دولت یهود و مهاجرت یهودیان به آنجا باعث زمینه سازی ظهور مسیح و رستگاری قوم یهود می‌شود. در حقیقت ارتدوکس‌ها یا مذهبیون، دولت یهود را وسیله‌ای برای اجرای فرامین الهی می‌بینند و بر ماهیت یهودی آن اصرار می‌ورزند.

بعد از تشکیل رژیم اسرائیل ارتدوکس‌ها یا صهیونیست‌های مذهبی توانستند با تلاش مضاعف و اعمال نفوذ، امتیازات فراوانی برای خود در حوزه مسائل اجتماعی کسب کنند. به طور مثال دین رسمی این رژیم ارتدوکس بوده و بسیاری از مراسمات مذهبی مثل ازدواج، کفن و دفن و تعیین هویت یهودی بودن که باعث کسب حقوق شهروندی می‌شود نیز زیر نظر ارتدوکس‌ها صورت می‌گیرد.

ورود صهیونیسم مذهبی به سیاست

بعد از جنگ ۱۹۶۷م و اشغال کامل بیت المقدس، میزان نفوذ جریان صهیونیسم مذهبی در حوزه سیاست و عرصه نظامی به شکل چشم‌گیری گسترش یافت. به گونه‌ای که تئورسین اصلی توسعه‌طلبی، اشغال و کشتار فلسطینیان همواره این گروه هستند. جالب است بدانید که این جریان مذهبی در حال حاضر نیز از متحدان اصلی احزاب سکولار لیبرال و ملی‌گرای افراطی اسرائیل هستند.

عامل قدرت صهیونیسم مذهبی

با وجود این که مؤسسان این رژیم اکثراً بی‌دین و خدا ناباور بودند پس چگونه صهیونیسم مذهبی این چنین قدرت یافت؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که رژیم اسرائیل از یهودیانی تشکیل شده که از نقاط مختلف دنیا با فرهنگ‌ها و زبان‌های گوناگون گرد هم جمع شده‌اند که تنها وجه اشتراک آنان، یهودی‌بودن آن‌هاست. به عبارتی تنها اصالتی که می‌تواند این مردم بیگانه را در سرزمین غصبی با هم متحد و مسئله بحران هویت آنان را حل کند، سمبل‌های یهودی است که با مذهب یهودیت گره خورده است. در واقع دین یهودی و پیشینه تاریخی آن در منطقه غرب آسیا و خاخام‌ها بهانه‌ای هستند تا این جماعت متزلزل و ناهمگون را گرد هم جمع کنند.

فعالیت سیاسی صهیونیسم مذهبی

اولین تشکل این جریان در قالب حزب «ملی ـ مذهبی» متولد شد که وظیفه آن ائتلاف با هر یک از جناح چپ یا راست بود. البته هر جناحی که با آرمان‌های آنان هماهنگ بوده و خواسته آنان را تأمین کند. به عبارتی صهیونیست‌های مذهبی از جناح و حزبی حمایت می‌کنند که مواضع محکم‌تری نسبت به مسائل سرزمینی فلسطینیان اتخاذ کند.

در دهه هشتاد رقبای جدیدتری از این جریان پا به میدان سیاست نهادند؛ حزب «شاس» نماینده اصلی یهودیان «میزراخی» و جناح تندرو متمایل به «گوش آمونیم»که از درون حزب «ملی- مذهبی» متولد شد. این جناح تندرو به شدت طرفدار توسعه سرزمینی، شهرک‌سازی و اشغال بود.
این جناح در ۲۰۰۸ حزب «ملی ـ مذهبی» منحل و به دو حزب «خانه یهود» و «اتحاد ملی» تقسیم شد. در این بین احزاب سکولار و ملی‌گرایی مثل لیکود که بر توسعه اراضی و شهرک‌سازی پافشاری می‌کرد، باعث نزدیکی این حزب به «گوش آمونیم» شد. از این تاریخ به بعد ما شاهد نزدیکی دو جریان مذهبی و ملی‌گرا و نفوذ سیاسی آنان در اسرائیل هستیم.
جریان به این شکل بوده که در انتخابات ۲۰۰۹ نتانیاهو از حزب لیکود توانست آراء صهیونیست‌های مذهبی را جلب کند اما قشر افراطی آن به شکل اپوزیسیون در مقابل این حزب درآمدند. به همین دلیل نتانیاهو برای جلب نظر آنان، تلاش کرد تا تنش میان رژیم اسرائیل با حماس و حزب‌الله را بیشتر کند. همین امر سبب جلب اعتماد و نزدیکی دو جریان صهیونیسم مذهبی و سکولار در سیاست شد.
رهبران جوان و جدید جریان صهیونیسم مذهبی با تلاش خود توانستند در ۲۰۱۳ تمام صهیونیست‌های مذهبی را زیر پرچم حزب «خانه یهود» جمع و آن را به حزب اصلی در رژیم صهیونیستی تبدیل کنند. در مقابل نیز حزب «اتحاد ملی» از صفحه روزگار حذف شد.
همین امر باعث شد آنان در انتخابات همان سال دوازده کرسی از کنست را به ‌دست آورند و این غیر از پنج نفر صهیونیسم مذهبی بود که عضو حزب لیکود بودند. آنان با این موفقیت توانستند دو وزارت اقتصاد و آموزش را تصاحب کنند.
در ۲۰۱۵ صهیونست‌های مذهبی هشت کرسی را به دست آوردند و البته علت این کم‌شدن آن بود که برخی مذهبی‌ها به لیکود رأی داده بودند. بدین ترتیب «خانه یهود» تبدیل به نزدیک‌ترین متحد و شریک حزب لیکود می‌شود. بنابراین اصلاً جای تعجبی ندارد که نتانیاهو به هنگام بروز اختلاف میان یهودیان سکولار و مذهبی، تلاش کند رضایت مذهبیون را جلب کند.
البته این درحالی است که جریان مذهبی در این رژیم در اقلیت است ولی این توانایی را دارد که هنگام انتخابات بر آراء عمومی تأثیر بگذارد. یهودیان ارتدوکس در سال ۲۰۱۴م اگرچه یازده درصد از یهودیان را تشکیل می‌دادند ولی با این حال آنان در سایه گسترش «فرهنگ سیاسی سمبل‌گرا و سنت‌محور» در جامعه اسرائیل از قدرت قابل توجه‌ای در عرصه سیاسی و اجتماعی برخوردارند. این‌ قشر مذهبی همان‌هایی هستند که لباس سنتی یهودی را می‌پوشند و غالباً به چشم می‌آیند.

شکاف مذهبی ـ اجتماعی در وضعیت امروز رژیم صهیونیستی

در حال حاضر اکثر رهبران سیاسی اسرائیل همچون «کدیما»، «کارگر»، « لیکود» و همینطور احزاب کوچک‌تر مثل «ایزرائیل بیتینو»، «بلوک یاهاد-مرتص»، از احزاب سکولار و قائل به جدایی دین از سیاست هستند.

با این حال همانطور که قبلاً گفتیم با توجه به نفوذ جریان صهیونیسم مذهبی دراین رژیم برخی از امور اجتماعی توسط آنان اداره می‌شود. به شکلی که یک خاخام ارشد تمام موارد ازدواج، طلاق، تعیین آئیین و … را بر عهده دارد و در صورتی که این احکام برخلاف آیین یهودیت انجام شود از ناحیه دولت معتبر نخواهد بود. همین امر منجر به بروز اختلافات و درگیری‌هایی در کف خیابان و صحنه اجتماع میان مذهبیون و سکولارها شده است. البته اکثر این درگیری‌ها از سوی یهودیان مذهبی آغاز می‌شود. به طور مثال یهودیان هاردی دست به آزار و اذیت کسانی می‌زنند که روز شنبه را محترم نمی‌شمارند.

در موردی دیگر در ۲۰۱۳ یهودیان مذهبی به انداختن شال زنان در هنگام دعا اعتراض کرده و به سمت آنان سنگ و پلاستیک و اشیاء دیگر پرت می‌کردند. چرا که یهودیان متعصب انداختن شال برای زنان و بلند دعا کردن آنان را بد می‌دانند.

اغلب این درگیری‌ها در بیت‌المقدس، جایی که بیشترین قشر مذهبی در آنجا ساکن است اتفاق می‌افتد. به عنوان نمونه در ۲۰۱۱م این شهر شاهد درگیری‌های خیابانی و تظاهرات بود. چرا که صهیونسیت‌های مذهبی متعصب، خواهان جدایی زنان و مردان در مراکز آموزشی و تفریحی بودند. درگیری‌ها به قدری بالا می‌گیرد که نتانیاهو به عنوان نخست‌وزیر این رژیم مجبور به موضع‌گیری شده و وعده تقسیم شهر به دو بخش مذهبی و سکولار را می‌دهد.

به عنوان بدترین حالت ممکن می‌توان به ترور «اسحاق رابین» نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی اشاره کرد. قاتل او یک دانشجوی افراطی مذهبی بود که به دلیل فتوای رهبران مذهبی خود مبنی بر خودداری سربازان از تخلیه شهرک‌ها چنین کاری را انجام داد. نمونه دیگر که حتی تلفات جانی از خود به جای نهاده درگیری همجنس‌گرایان و مذهبیون به هنگام راهپیمایی سالیانه همجنس‌گرایان در تل‌آویو و اورشلیم است.

البته اختلاف میان یهودیان مذهبی و سکولار اختصاص به زمان حاضر ندارد بلکه از زمان تأسیس این رژیم نیز این اختلاف همواره وجود داشته است.

بن گورین، نخست‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی در بیانیه تشکیل رژیم اسرائیل گفت: «اسرائیل کامل‌ترین مساوات اجتماعی و سیاسی را برای تمام شهروندان، بدون تمایز مذهبی، نژادی یا جنسی تأمین خواهد کرد». اما در نهایت در این رژیم شاهد تأکید بر یهودی‌بودن، یعنی نژاد یهود بودیم.

از جهت مذهبی در درون جامعه اسرائیل، دو طیف مذهبی «سفاردی» و «اشکنازی» جایگاه کاملاً متفاوتی دارند. در این رژیم «سفاردی‌ها» که یهودیان آفریقایی و اروپای شرقی را شامل می‌شوند، دارای نقص تکاملی، اهل خرافه، سنتی و غیر متمدن هستند. در مقابل یهودیان اشکنازی که اهل اروپای غربی، سفید پوست و پولدار هستند افرادی متمدن و مدرن هستند.

در حال حاضر نیز ۴۰% از ساکنان اسرائیل خود را مذهبی می‌دانند. ۶۰ % به خداوند اعتقاد دارند و ۱۳% هیچ اعتقادی به خدا ندارند. به همین ترتیب در ۲۰۱۴ کابینه اسرائیل قانونی تحت عنوان «قانون ملیت» را تصویب کرد که طبق آن بر ماهیت یهودی یا نژادی این رژیم تأکید می‌شود.

از مجموعه مطالب بیان‌شده می‌توان دریافت که با توجه به اقلیت‌بودن جامعه صهیونیسم مذهبی در اسرائیل و ناکارآمدی آن، فضای عمومی به سمت و سوی جامعه‌ای سکولار با مبنای نژاد یهودی خواهد بود. یهودی‌بودن و دمکراتیک‌بودن قابل جمع نیست چرا که نتیجه توجه شدید به نژاد، نژادپرستی است.

منبع ایکنا
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.