دوستان و دشمنان زیادی داشتند، اظهار داشت: علت و ریشه این دوستیها و
دشمنیها، از محبت و عداوتی بود که با دین و پیامبر اکرم(ص) میشد.
حجتالاسلام والمسلمین «علی امامیفر» تصریح کرد: خود آن حضرت در نهج
البلاغه ملاک این دوستیها و دشمنیها را چنین بیان میفرمایند که: «اگر من
همه دنیا را جمع و در یک لقمه خلاصه کنم و در دهان منافقین قرار بدهم تا
مرا دوست داشته باشند دوست نخواهند داشت؛ و بالعکس اگر با شمشیرم به مومنی
بزنم که با من دشمنی کند، دشمنی نخواهد کرد».
وی افزود: این حقیقتی است که بر زبان
پیامبر(ص) جاری شد که «یا علی لا یحبک الا مومن و لا یبغضک الا منافق».
این کارشناس مذهبی با استناد به این دو سخن میزان دوستیها و دشمنیهایی
که با امیرالمومنین(ع) میشد را ایمان و کفر دانست و خاطرنشان ساخت: از
این رو، منافقان در جامعه اسلامی با امیرالمومنین(ع) بدترین دشمنیها و در
مقابل مومنین بهترین، بیشترین و عمیق ترین دوستیها را با آن حضرت داشتند.
امامیفر با اشاره به نوع برخورد حضرت علی(ع) با دشمنان گفت: نوع تعامل
امیرالمومنین(ع) با دشمنان بر اساس ملاک و میزانی خاص بود. حضرت علی(ع) با
هیچ کس دشمنی شخصی نداشتند و در مقابل دشمنان ایشان نیز با شخص خود حضرت
دشمنی نداشتند؛ بلکه با راه امیرالمومنین(ع) که همان دین اسلام بود، مخالفت
و دشمنی میکردند.
وی ادامه داد: بنابراین تا جایی که ممکن بود، حضرت علی(ع) سعی بر هدایت
آنها داشتند و با رأفت، محبت، گذشت، صبر و حوصله با آنان برخورد میکردند.
اما زمانی که حاضر به تسلیم در برابر حق نبودند، حضرت با آنها برخورد شدید
داشت و هیچ گذشتی هم در این برخورد نبود.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: بنابراین میتوانیم بگوییم
برخوردهای امیرالمومنین(ع) با دشمنانشان بر اساس آیه شریفه «مُّحَمَّدٌ
رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء
بَیْنَهُمْ ؛ سوره فتح، آیه۲۹» بود.
کمک حضرت به خلفای ثلاثه؛ صحیح یا غلط؟
امامیفر در پاسخ به این سوال که آیا حضرت علی(ع) به خلفای ثلاثه نیز
کمک میکردند، گفت: امیرالمومنین(ع) وظیفه حفظ اسلام و هدایت مردم و جامعه
را بر دوش داشتند.
وی تاکید کرد: بر اساس برخی منابع، امیرالمومنین(ع) خود و یارانشان در
مسجد رسول الله(ص) مینشستند و به سوالات اعتقادی مردم که خلفا توانایی
پاسخگویی به آنها را نداشتند، برای دفاع و تبیین حقیقت دین، اسلام، قرآن و
راه پیغمبر(ص) پاسخ میدادند.
این کارشناس مذهبی اضافه کرد: کمکی هم که حضرت علی(ع) به خلفا میکردند
در همین راستا بود و بحث کمک به شخص آنها نبود. زمانی که اسلام در خطر بود
یا منافع اسلام و امت اسلام اقتضا میکرد، راهنماییهایی برای حفظ اسلام
ارائه میکردند.
امامیفر با اشاره به عدم رضایت خلفا برای فراگیر شدن نام امیر
مومنان(ع) در میان مردم خاطرنشان کرد: اگرچه آنها نمیخواستند
امیرالمومنین(ع) در جامعه حضور داشته باشد و نام و یادش در جامعه نباشد؛
ولی ایشان با هدف حفظ و تبلیغ اسلام، حضور معنوی و فرهنگی داشته و افراد
خاصی را برای تبیین حقایق اسلام تربیت میکردند تا اسلام مظلوم واقع نشود و
اعتقادات و حقایق و معارف اسلامی بیان شود. در واقع حضور امیرالمومنین(ع)
در آن دوره ۲۵ ساله حکومت و خلافت به این شکل و منظور بود.
نحوه برخورد حضرت علی(ع) با مخالفین و کارشکنان
وی با بیان اینکه با مراجعه به نهج البلاغه درمییابیم که حضرت علی(ع)
بیشترین صبر و حوصله را در ارتباط با خوارج داشتند، افزود: امیرالمومنین(ع)
آنها را انسانهای گمراهی میدانستند و تلاش بسیار زیادی برای آگاهی
آنها انجام دادند.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: افراد زیادی از آنها متنبه شده و به
صراط مستقیم بازگشتند، حتی حضرت با آن افراد معدودی هم که بر اعتقادات
اشتباهشان نیز باقی ماندند تا زمانی که در جامعه گردنکشی نمیکردند،
مقابله نظامی نکرد.
امامیفر تصریح کرد: حضرت در مبارزه نظامی با خوارج ریشه آنها را
خشکاند و ایشان در مورد این اقدام فرموده بودند “بعد از من کسی با آنها
برخورد نظامی نمیکند”.
بیان فضایل حضرت علی(ع) از زبان دشمنان
وی با بیان اینکه دشمنان امیرالمومنین(ع) اینگونه نبودند که علی(ع) را
نشناسند و بر اثر جهالت با ایشان دشمنی کنند، تاکید کرد: امیرالمومنین(ع)
را خوب میشناختند ولی از باب تکبر و حسادت در مقابل ایشان میایستادند.
این کارشناس مذهبی با اشاره به ماجرای رواج لعن امام علی(ع) در زمان
معاویه گفت: زمانی که معاویه بر سر کار آمد، دستور داد که به
امیرالمومنین(ع) ناسزا بگویند، ولی بسیاری افراد حاضر نبودند این کار را
انجام دهند که از آن میان میتوان به «سعد بن ابی وقاص» اشاره کرد. او کسی
بود که در شورای شش نفری که عمر تعیین کرده بود از روی کینه به حضرت علی(ع)
رای نداد و زمانی که ایشان به حکومت رسید با حضرت بیعت نکرد، ولی با تمام
این مسائل حاضر نبود ایشان را صب و لعن کند.
امامیفر ادامه داد: سعد بن ابی وقاص در پاسخ به اعتراض معاویه بر عدم
اطاعت دستور او، گفت “من سه فضیلت از علی(ع) سراغ دارم که پیامبر(ص) برای
او فرمود که اگر من یکی از آنها را داشتم حاضر نبودم با شتران سرخ مو عوض
کنم. اولین فضیلت علی(ع) این است که پیامبر(ص) در جریان مباهله، علی(ع) را
به عنوان “جان” و “نفس” خود معرفی کرد و من چگونه جان و نفس پیغمبر(ص) را
ناسزا بگویم(؟!). فضیلت دیگر در جریان جنگ خیبر آشکار شد که پیامبر(ص) عده
زیادی را برای جنگ فرستاد ولی موفق نشده و شکست خوردند، آن زمان پیامبر(ص)
فرمود فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که او از خدا راضی است و خدا هم
از او راضی است؛ شخصی بسیار شجاع و حمله کنندهای است و فرار کننده نیست و
خداوند به دست او پیروزی را نصیب ما خواهد کرد. بسیار افراد منتظر بودند که
پیامبر(ص) پرچم را به دست آنها بدهد ولی رسول الله(ص) پرچم را به دست
علی(ع) داد و وعدههای پیامبر(ص) تحقق پیدا کرد و خداوند به وسیله ایشان
فتح و پیروزی را نصیب مردم کرد. فضیلت سوم نیز این است که پیامبر(ص) درباره
حضرت علی(ع) فرمود که «أنتَ مِنِّی بمَنزِلَهِ هَارونَ مِن مُوسَی إلا
أنَّه لانَبیَّ بَعْدی». یعنی تو همان فضیلتی را نسبت به من داری که هارون
نسبت به موسی داشت با این تفاوت که بعد از من پیامبری نخواهد آمد.
وی در نتیجه گیری از این داستان اظهار داشت: میبینیم همان کسانی که به
پیامبر(ص) یاری نرساندند و دشمنی کردند، در عین حال اعتراف و اقرار به
فضیلتهای آن حضرت داشتند.
این استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر اینکه منابع زیادی مبنی بر اعتراف
معاویه و عمروعاص در پیدا و پنهان به فضایل و جایگاه امیرالمومنین(ع)
خاطرنشان ساخت: ولی تکبر و حسادت آنها نسبت به مقام حضرت علی(ع) منجر به
دشمنی با ایشان شد.
امامیفر اضافه کرد: خود حضرت در خطبه سوم نهج البلاغه میفرمایند کسانی
که با من دشمنی و جنگ کردند، حق را میدانستند ولی از باب اینکه دنیا خودش
را در چشم آنها زینت داده بود به دشمنی با من برخاستند.
وی در پایان تصریح کرد: بنابراین فضایل امیرالمومنین(ع) برای دوست و
دشمن شناخته شده بود، ولی سیاست طلبی و تکبر باعث شد که به فضایل و جایگاه
ایشان اعتراف نکنند و تسلیم نشوند.
منبع : ابنا