وی در ادامه افزود: امتیازی که در حضرت زینب(س) بوده همجواری، همراهی و همسویی با پنج معصوم است، آنچه بیش از هر چیزی جلوهگری میکند توانمندی و حوصله و بهرهوریشان از حوادث است، هر انسانی به تناسب توان، سهم و فهم خود با ناگواریهای زندگی روبهرو میشود و برداشت و نصیبی خاص دارد، اما زینب کبری(س) را هر چه مصیب میدهی، ظهورش در توان بیشتر میشود.
حجتالاسلام طباطبایی با اشاره به اینکه طبق روایات دینداران تشبیه به دستههایی نظیر فلز، طلا و شیشه تقسیم شدهاند، گفت: انسان دیندار واقعی مثل طلا است که هر چه آتش بیشتر ببیند خوشرنگتر میشود، آنچه در زینب کبری(س) در مقابل سختیها بروز کرده موضوعی اخلاقی است که در هر زمانی قابل توجه و اهمیت است، چرا که در برابر هر ماجرایی به سرعت میگویند که حال چه باید بکنیم؟
این استاد اخلاق با تشریح اینکه چه اندازه درک و رفتار حضرت زینب(س) و جایگاهشان با عظمت است، توضیح داد: ایشان در کنار گودی قتلگاه که تنها یک مشت انسان غارتگر، پست و سفله و دزد بودند، طوری رفتار کردند که هم گریه کردند و هم دیگران را به گریه انداختند.
وی ادامه داد: همین بانوی بزرگ زمانی که به کوفه رسیدند، صدایشان را به مردم رساندند، چرا که پدرشان را هم در کوفه شهید کردند، آنجا هم خطاب به مردم نیرنگباز و خدعهگر کوفه سخنرانی کردند، همه را به گریه انداختند و البته چه قدر سخت این وقایع را تحمل کردند، کاروان اسرا منزل به منزل میگشت و حضرت زینب(س) در مسیر با افراد مختلف صحبت میکردند، در منطقهای در بعلبک که بیشتر نصرانی بودند اتراق کردند، یک خانومی جلو آمد و با حضرت زینب(س) صحبت کرد، اما زبانش عبری بود.
این استاد اخلاق بیان داشت: حضرت زینب(س) به عبری شروع به صحبت کردند، زن پرسید که تو کی هستی؟ حضرت پاسخ داد که تو از اسلام چه میدانی؟ زن پاسخ داد: که تو از مسیح چه میدانی؟ حضرت زینب(س) در چند کلمه درباره حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(س) طوری صحبت کرد که زن را به تعجب و در نهایت احساسات شدید زن واداشت تا ایشان را در آغوش بگیرند.
وی با اشاره به اینکه حضرت زینب(س) در ترویج اسلام و رأفت این دین به گونهای میان مردم صحبت کرد که مردم مناطق تصور کردند آنچه که از اسلام میدانند، اصلاً اسلام نیست، توضیح داد: این توانمندی از پنج تن آل عبا به ایشان منتقل شده بود، در واقع نور پنج تن ایشان را در بر گرفته بود.
منبع : فارس