به گزارش ادیان نیوز، با توجه به اینکه مسیحیان صهیونیست، بازگشت و گردهمایی یهودیان در سرزمین فلسطین را تحقق وعده خدا می دانند، به تقویت یهودیان جهت غصب سرزمین فلسطین پرداخته و این گزاره را به عنوان “ماموریت کلیسا” دانسته و در این راه تمامی تلاش های خود را به کار می گیرند.
این گروه منحرف که با برداشتی بنیادگرایانه از کتاب مقدس، راه را بر هر گونه صلح و آشتی می بندند، هم اکنون جریان رسانه ای و اطلاع رسانی مسیحی را در دست گرفته و به جرات می توان آنها را پیشران منازعات و جنگ های حداقل یک قرن اخیر معرفی کرد.
جریان مسیحیت صهیونیستی در شبکه های ماهواره ای مسیحی، کلیساهای عمدتا پروتستانی، نشریات، کتاب ها و بلندگوهای تبلیغاتی گسترده خود، علاقه خود را به سرزمین فلسطین و قوم یهود نشان داده و هیچ تفسیر دیگری به جز برداشت اشتباه خود از کتاب مقدس را قبول ندارند.
در این راستا، همه گونه کمکی به رژیم صهیونیستی کرده و از عملکرد و حمایت خود از دژخیمان و جنایت نیز پشیمان نیستند؛ چرا که مخالفت با این رژیم سفاک را ضدیت با اهداف خدا می دانند.!
کمک های فراوان و متنوع از قبیل: مالی، نظامی، تبلیغاتی، بشر دوستی فریبکارانه، اقدامات سیاسی، دعا برای این رژیم و…. از جمله اقدامات حمایتی مسیحیان صهیونیست از جنایتکاران رژیم ستم پیشه صهیونیستی است.
شبکه های ماهواره ای متعلق به این فرقه انحرافی، با به کارگیری کارشناسان وابسته و با هدف ترویج اندیشه مسیحیت صهیونیستی، به صورت شبانه روزی برای اقصی نقاط جهان برنامه تولید کرده و به روی آنتن می برند.
چهار شبکه صهیونیستی ماهواره ای محبت، نجات، هفت و ست سون پارس، بخشی از عملیات رسانه ای و توجیهی این فرقه را بر عهده دارند و با استفاده از جدیدترین روش های تبلیغی، به طور خاص برای کشورهای فارسی زبان و با محوریت ایران، برنامه پخش می کنند.
مجریانی مانند رضا صفا- مجری شبکه صهیونیستی نجات که علاوه بر شادمانی از صهیونیست بودن، در ایام جنگ ۵۱ روزه غزه برای این رژیم دعا می کرد-، هرمز شریعت موسس شبکه هفت، ساسان توسلی کارشناس این شبکه ها و …. به طور مداوم در حال القای این نظر هستند که عهد عتیق بر مبنای تشکیل رژیم صهیونیستی باید تفسیر شود.
فرقه مسیحیت صهیونیستی حتی به کتاب مقدس استنادی خود نیز اعتقاد همه جانبه و کامل ندارد؛ چرا که حتی اگر وعده بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین را اراده الهی بدانیم، یک بار مردم بنی اسرائیل تحت رهبری یوشع(ع) به سرزمین موعود رفتند وآن را مالک شدند و حضور دوباره یهودیان در این سرزمین آن هم به استناد کتاب مقدس، پذیرفتنی نیست.
در کتاب یوشع ۱۱ : ۲۳ که مورد قبول عامه مسیحیان است آمده:”پس یوشع تمام آن سرزمین، چنان که خداوند به موسی فرموده بود، تصرف کرد و آن را بین قبایل اسرائیل تقسیم نمود و به ایشان به ملکیت بخشید. سرانجام در آن سرزمین پس از سال ها جنگ، صلح و آرامش حکم فرما شد.”
ادعای برگزیده بودن یهود به عنوان قوم خداوند در کتب عهد جدید نیز رد شده است؛ چرا که اگر حتی زمانی یهودیان منتخب خداوند بوده اند، اما مطابق انجیل یوحنا ۱ : ۱۲ بعد از آمدن عیسی(ع)، “تمام کسانی که عیسی را پذیرفتند فرزندان خداوند شدند.”
علاوه بر این در کتاب مقدس نیامده که خداوند سرزمین را به یهودیان داده، بلکه به ثمره ابراهیم نوید داده است. بر اساس عهد عتیق و جدید کتاب مقدس، پیمان ابراهیم بر اساس ایمان و فرمانبرداری است و نژاد و جسم در آن دخلی ندارد.
این چنین می توان نتیجه گیری کرد که مراحل هفت گانه ای که مسیحیان صهیونیست برای بازگشت عیسی مسیح بر آن پافشاری کرده و خود را عامل تحقق وعده خدا می دانند، بر اساس تفسیری غلط از کتاب مقدس حاصل شده که اکثریت مسیحیان آن را قبول ندارند.
گفتنی است تندروی مسیحیان صهیونیست تا آنجا پیش رفته که رژیم ضد بشری صهیونیستی- که مجموعه ای از جنایت علیه بشریت را در کارنامه سیاه خود دارد- در سال ۲۰۰۰ چندین مسیحی خارجی متعصب را به اتهام برافروختن آتش جنگ به بیرون از سرزمین های اشغالی تبعید کرد.
همچنین در جریان حمله این رژیم به لبنان در سال ۱۹۸۲ یک سخنگوی مسیحی صهیونیست در مصاحبه با “اورشلیم پست”، صهیونیست های یهودی را خیلی سازش پذیر و بسیار راغب به مصالحه خطاب کرد و مسیحیان را صهیونیست های بهتری دانست.!
بنا بر این گزارش، صهیونیسم-که هم اکنون به عنوان تفکری عفونی منشا شرهای زیادی در جهان شده است-، جنبشی ملی گرایانه و مبتنی بر سکولاریسم است که خود را ملحق به یهودیت کرده و در سال ۱۸۹۷ در کنفرانسی که در شهر بال سوئیس با محوریت “تئودور هرتزل” برگزار شد، به ساماندهی خود پرداخت.
یهودیان که از دیرباز با مسیحیت دشمنی داشتند، از طریق نفوذ در این دین ضرباتی را با پوشش مسیحیت به آن وارد کردند که از آن جمله می توان به فجایع وحشتناک قرون وسطی اشاره کرد که به عقیده مورخان نقش یهود در ایجاد این حوادث بسیار پررنگ بود و هم اکنون نیز به نوعی مدیر و قیم مسیحیت شده اند.
لابی صهیونیستی و سرمایه داران آن تا حدی در کشور آمریکا صاحب نفوذ بوده و هستند که روسای جمهور آمریکا در قول و عمل خود را نوکر و سرسپرده صهیونیسم معرفی می کنند.
“جیمی کارتر” علاقه و ارتباط آمریکا و صهیونیسم را در “وحدت در اخلاق و فرهنگ و احکام” خوانده و “رونالد ریگان” نیز از خدا توفیق شلیک موشک هسته ای برای آغاز جنگ آرماگدون را می خواهد و “جرج بوش” نیز پس از واقعه ساختگی ۱۱ سپتامبر جنگ افروزی های آمریکا را در راستای تحقق اراده خدا اعلام کرد.
منبع: انجمن رهپویان هدایت