نویسنده: سید محمود نبویان
چکیده:
مسائل اساسى علم سیاست ، حقوق و اخلاق به صورت عمده ، تحت تاثیر مساله حق است ; به طورى که حل درست مساله حق ، سرنوشت بسیارى از مسائل علوم یادشده را تغییر خواهد داد. اما روشن شدن مباحث مختلف در مورد حق ، متوقف بر فهم درست معناى حق است . علاوه بر اندیشمندان مسلمان ، متفکرین غربى نیز در مورد معناى حق ، یازده نظریه بیان کرده اند که عبارتند از: «سود یا منفعت»، «انتخاب»، «عنوان یا استحقاق»، «مجازات»، «شیوهء عمل یا مواجه شدن با عمل دیگرى»، «قدرت»، «ادع»، «سود حمایت شده»، «آزادى»، «برگ برنده» و «اتحاد حق و تکلیف».
در میان نظریات مذکور، نظریهء قدرت و آزادى به نظریه انتخاب و نظریهء سود حمایت شده به نظریهء سود یا منفعت و نظریهء حق به عنوان شیوهء عمل کردن یا مواجه شدن با عمل دیگران ـ به اعتقاد عده اى ـ به نظریهء عنوان ، قابل ارجاع است (که این ارجاع و برگشت یا به صورت کامل است و یا اینکه از فروعات آن نظریه به حساب مى آید). بنابراین ، مى توان گفت که در میان متفکران غربى ، هفت معنا براى حق بیان شده است که عبارتند از: سود، انتخاب ، عنوان ، مجازات ،ادعا، برگ برنده و تکلیف .
در این نوشتار، نتیجه گرفته شده که هیچ یک از اقوال بیان شده درست نیست و حق به معناى «امتیاز» است .
کلیدواژه: حق , امتیاز, سود, استحقاق , مجازات , تکلیف , برگ برنده , انتخاب و ادعا
کالبد شکافى معناى حق نزد اندیشمندان غربى