دکتر سید علی موسوی نژاد عضو هیئت علمی دانشکده شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب و کارشناس فرقه شناسی شاخه زیدیه با اشاره به اهمیت وحدت و همگرایی در فرق مختلف شیعی عنوان کرد: با اینکه هدف وسیله را توجیه نمیکند، باید متذکر شد که تشکیل حکومت اسلامی اگرچه مطلوب دین اسلام و امامان شیعه بوده اما نباید برای تشکیل حکومت اعتقادات خویش را کنار گذاشت.
به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز) وبینار “گرامیداشت میلاد مسعود پیامبر اعظم (صلیالله علیه و آله) و امام صادق (علیهالسلام) و هفته وحدت اسلامی” به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه ادیان و مذاهب با سخنرانی دکتر سید علی موسوی نژاد عضو هیئت علمی دانشکده شیعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب و کارشناس فرقه شناسی شاخه زیدیه این دانشگاه برگزار شد.
دکتر موسوی نژاد با شرح و تبیین” تجربه فِرَق مختلف شیعه در وحدت و همگرایی” سخنان خود را بابیان سه سؤال؛ فِرَق مختلف شیعی چه رویکردهایی در برخورد با مخالفین خود داشتند و آن رویکردها و برخوردها چه آسیبهای مهمی همراه داشتند؟ استراتژی صحیح دربرخورد با اختلافات مذهبی چیست؟ آغاز کرده و در مقدمهی پاسخ به این سؤالات اظهار کرد: مفهوم تقریب به معنای نادیده گرفتن اختلافات نیست؛ اختلافات باید بهعنوان یک واقعیت موردپذیرش قرارگرفته و توجه داشت که اختلافات نه بهعنوان یک حقیقت بلکه بهعنوان یک واقعیت ارزش و اهمیت تفقه و مطالعه را دارد. تفاوت انسانها در درک موضوعات و فهم واقعیتها سنت الهی بوده و نباید رویکرد منفی نسبت به اختلافات داشت بلکه آنچه نفیشده تفرقه و تنازع است.
در همین زمینه قرآن کریم میفرماید: * وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ…* به معنی؛ و از خدا و پیامبرش فرمان برید، و با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید، که سست و بد دل می شوید، و قدرت و شوکتتان از میان می رود؛ و شکیبایی ورزید؛ زیرا خدا با شکیبایان است.
بنابراین باید به این مهم دقت داشت که اختلافات عموماً باعث تکامل گشته و موضوع گریزناپذیری در تمام عرصههای حیات انسانی هست که مذهب و دین هم از این قاعده مستثنا نبوده و پیروان هر دین و آیینی دچار اختلاف میگردد.
مهمترین روشهای فرقههای مختلف شیعه برای برخورد با مخالفان
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به پاسخ سؤال اول تصریح کرد: فرقههای مختلف شیعی در طول تاریخ سه روش عمده برای برخورد با مخالفان را برگزیدند که در هرکدام از این روشهای اتخاذشده (توسط فرقههای مختلف) درسهای مهمی برای رهبران و اعضای دیگر فرقهها مخصوصاً امامیه وجود دارد که مطالعه و عبرتآموزی از این واقعیتهای تاریخی میتواند کمک شایانی برای تصمیمگیری صحیح و اِعمال رفتار سلیم در برخورد با مخالفان داشته باشند تا دچار افراطوتفریط و درنتیجه سرنوشت گذشتگان نگردند.
روش اول: برخورد امنیتی و حفاظتی با مخالفان
در این روش رهبران و اعضای فرقه با تقیه شدید و مخفی داشتن اعتقادات درصدد از صحنه خارج کردن مخالفان بودند. با اِعمال سیاست درهای بسته و حصار کشی سختگیرانه در بروز و ظهور اعتقادات خویش سعی در مخفی نگهداشتن هرچه بیشتر اعتقادات افراطی و غالیانه خود بودند. افراد باطن گرایی که برای مخفی داشتن برخی آموزههای فرقه خویش آنها را رمزگذاری کرده و گاهی از رموز ریاضی استفاده میکردند تا مخالفان متوجه رموز نشده و برای اینان مشکلی پیش نیاید. برای مثال اسماعیلیون برای صب و لعن از رموز ریاضی استفاده میکردند.
صاحبان این تفکر برای تقویت هرچه بیشتر فرقه خویش،درصدد بسط آیینهای غیریت سازو تفرقهافکن خویش بودند تا جایی که گاهی مناسک و آیینهای مذهبی بهقدری با اصول دین اسلام فاصله داشت که فرقه را دچار انحراف کرده تا بدان جا پیش میرفتند که دین جدید به وجود میآمد. پیروان این روش برای حذف مخالفان عموماً از عملیات تروریستی و حذف فیزیکی استفاده میکردند.
مهمترین آسیبهای این روش
دوری هرچه بیشتر از بدنه جامعه مسلمین باعث انزوا و تضعیف طرفداران این روش شده و کمکم دچار اضمحلال و فروپاشی شدند. همچنین نتیجه اتخاذ این روش برای نشر اندیشههای خویش کاهش شدید مطلوبیت بین اعضای فرقه و دیگران را رقمزده ونهایتا با بروز نفرت جامعه مسلمین از فرقه، به گریز و مقابله با آن پرداخته و به سرکوب ، مبارزه و تنازع با فرقه روی آورده و موجب صدور احکام ارتداد، الحاد و خروج از دین از طرف علمای مخالفان گردید.
افراط در برخورد با مخالفین و پافشاری در موضوعات اختلافی فرقه را تبدیل به دین جدید میکند
وی تصریح کرد: افراطیون و غالیان در برخورد با مقدسات مشترک با این استدلال که چون برای مخالفان حج، قبله، قرآن و… مقدس است پس ما این مفاهیم والا را کنار میگذاریم و بجای آنها از مفاهیم و مناسک و کتب دیگر استفاده میکنیم. کنار گذاشتن هرکدام از ارکان اساسی اسلام ازجمله نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله، قرآن، قبله و…. افتادن در ورته خطرناک هلاکت با تشکیل دین جدید است. مصداقها: یکی از فرقههایی که با برخورد افراطی خود با مخالفان دچار این سرنوشت شوم گردید فرقه ” قرامطه” بود. “قرمطیان ” شاخهای از بدنه اسماعیلیون بود که با سیستم پنهانکاری و تقیه شدید اعتقادات خود را مخفینموده سپس با تقویت و توسعه آیینهای غیریت سازو نهایتاً کشتار و ترور وسیع مخالفان خویش بروز و ظهور یافتند ازجمله جنایتهای این فرقه که به نام تشیع رخ داد میتوان به حمله به شهر مکه و تخریب کعبه ، کشتار حجاج ، آواره کردن و غارت مردم مکه و انتقال حجر الاسود به مکان دیگر برای ترویج حج جدید در قالب مناسک خودساخته، اشاره کرد.
همچنین فرقه “دوروزیه” که قائل به الوهیت حاکم و خلیفه بوده و هماکنون پژوهشگران در اینکه ” دوروزیه” دین است یا فرقه مناقشه دارند. فرقههای “بابیت” و “بهاییت” هم با تاویل گرایی و ظهور مناسک جدید و باطن گرایی از اسلام منحرف شدند. درنتیجه اگر روش صحیح برخورد با مخالفان تبیین نگردد چنین آسیبهایی دور از ذهن نیست.
تسامح و تجدیدنظر در اصول اندیشه و نادیده گرفتن اختلافات
موسوی نژاد با تشریح روش دوم در این وبینار خاطرنشان کردند: قائلین به این روش را با نام “متوقفین” معرفی میکنیم. ازنظر “متوقفین” باید پرونده اختلافات را بسته و نباید در موضوعات اختلافی اظهارنظر نمود . طرفداران این نگرش تفریطی با نادیده گرفتن اختلافات معتقدند اختلافات صدر اسلام که از سقیفه آغاز گردید همگی سوءتفاهم بوده و اساساً اختلافی وجود نداشته. فرقه ” بطریه ” که منشعب شده از فرقه “زیدیه “است از پیروان این نظریه هست.
برخی هم رویکردشان کمی متفاوت بوده و معتقدند اختلافات برای صدر اسلام است و هماکنون پرداختن به این اختلافات مسئلهای از مسائل مسلمین را حل نمیکند پس لزومی ندارد فضای گفتگو و تحقیق درباره موارد اختلافی توسط فرقههای مختلف فراهم گردد. برخی آسیبها از این قرار است که: این روش با پاک کردن صورتمسئله و نادیده گرفتن تاریخ، واقعیت را کنار گذاشته و همین امر باعث نادیده گرفتن اصل مهم امامت که از ارکان مهم اعتقادی شیعه است میگردد . اگر اختلافات اولیه را که پس از نبی مکرم اسلام بر سر امامت و ولایت به وجود آمد را کنار گذاریم تا آخر امامت که مسئله مهدویت و ظهور حضرت حجت علیه الاسلام است نادیده گرفته میشود چراکه با کمرنگ شدن ریشه و اصل، شاخ و برگها و فرعیات هم از بین میرود. این در حالی است که درباره مسئله امامت تمام فرقههای شیعیان اتفاقنظر دارند ولی با اتخاذ این روش کمکم شیعیان هم به سمت اعتقادات مخالفان رفته و از کتب و علما و اعتقادات آنان پیروی میکنند.
وی ادامه داد: نظریه هجرت و وصیت در این روش کاربرد دارد با این بیان که اگر نتوانستیم جامعه را تغییر دهیم پس بهتر است هجرت کرده و عزلتنشین شویم. حکومتهای کوچکی ازجمله ادریسیان در مسجدالاقصی و قاسمیان در یمن با این تفکر تشکیل شد.
نباید برای تشکیل حکومت اعتقادات خود را کنار گذاشت
در ادامه این وبینار آقای دکتر موسوی نژاد بابیان اینکه هدف وسیله را توجیه نمیکند اینگونه ادامه دادند: درست است که تشکیل حکومت اسلامی مطلوب دین اسلام و امامان شیعه بوده اما نباید برای تشکیل حکومت اعتقادات خویش را کنار گذاشت.
وی با اشاره به آسیبها ادامه داد: از دست دادن زمینه نفوذ اعتقادی در مخالفان و نفوذ فرهنگی و نظامی توسط مخالفان در فرقه نهایتاً فروپاشی دولت تشکیلشده با این دیدگاه از مهمترین آسیبهای این روش برخورد با مخالفان است. و روش سوم هم وجود دارد. پایبندی به اصول خویش و برخورد فکری با ایجاد فضای گفتگو پذیرش تمام اختلافات و تمام مشترکات مذهبی ازجمله قرآن، قبله ، حج، فلسطین و… با این بیان که اهداف و مقدسات مشترک در درجه اول برخورد با مخالفان قرار میگیرد و باورهای غیریت ساز در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند. در این اندیشه هرگز نزاع و درگیری وجود ندارد.
این استاد دانشگاه در ادامه تاکید کردند: با توجه به اینکه این روش عامهپسند نیست لذا همراهی عموم مردم را نخواهد داشت چراکه برخورد فکری و خردمندانه از عهده عوام خارج بوده و دو روش قبل را بیشتر میپسندند. نتیجتاً درگیری دائمی با جریان افراطوتفریط دور از ذهن نیست. همچنین اعمال فشارهای بیرونی برای جذب افراد این تفکر به سمت دیگر روشها مشکلاتی به وجود میآورد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: البته ممکن است فرقههایی هم تلفیقی از این سه روش را اعمال کند اما قطعاً بهترین روش برای برخورد با مخالفان روش سوم هست.
خبرنگار: اکرم ایمانی