در بخشی از مقاله «مقام حضرت معصومه (س) در کادرسازی اصحاب آخرالزمان» آمده است: قرار بود ایران آموزشگاه اصحاب آخرالزمانی آخرین حجت خدا باشد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مقاله «مقام حضرت معصومه (س) در کادرسازی اصحاب آخرالزمان» چرایی و چگونگی هجرت حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) به قم را بررسی کرده و جایگاه هریک از ما را در وزارتخانهٔ آموزش و پرورش خدا نمایان میکند.
در بخشی از این مقاله می خوانیم : قرار بود ایران آموزشگاه اصحاب آخرالزمانی آخرین حجت خدا باشد، و میباید برای این آموزش و پرورش، آموزگاری بزرگ راهی ایران میشد. آموزگاری که نفس و جان باعظمتش، به اندازهٔ جادادن کل تاریخ جا داشته باشد، تا تمام آنانی که در نبرد تمدنها در جبهه حق ایستادهاند، در دامان کریمانهاش پرورش پیدا کنند.
حضور حضرت معصومه (س) در قم، و تمام جان هایی که در دامن ایشان رشد کردند، مدل سازی بزرگ خدا از نحوهٔ صحیح آموختن و پرورش دادن بود.
شما مخاطبین ارجمند ادیان نیوز میتوانید آن را در ادامه به صورت کامل مشاهده و مطالعه بفرمایید:
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مقام فرماندهی پادگان آخرالزمان است.
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) فرزند امام موسی کاظم (علیهالسلام) و یکی از بانوان بزرگ خاندان بنیهاشم بودند. از تاریخ دقیق ولادت و وفات ایشان اطلاعات زیادی در منابع تاریخی درج نشده است، اما آوردهاند که زمان هجرت برادرشان امام رضا (علیهالسلام) به ایران ایشان حدود ۲۷ سال سن داشتند و مجرد بودند.
یک سال بعد از هجرت امام رضا (علیهالسلام) به ایران امام نامهای به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نوشتند و از ایشان خواستند به ایران بیایند. ایشان به همراه چند نفر از پسران امام کاظم (علیهالسلام) به ایران هجرت کردند. در مسیر حرکت به سمت خراسان در شهر ساوه مأموران با کاروان ایشان درگیر شدند و همراهانشان را به شهادت رسانند. حال جسمی حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نامساعد شد. از آنجا که شیعیان اهل بیت ساکن قم بودند، ایشان هم به قم رفته و بعد از حدود هفده روز از دنیا میروند و در قم دفن میشوند.
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) را از بسیاری پاکی و عصمت معصومه نامیدهاند؛ البته مقام کریمه اهلبیت فقط به دلیل عصمت ایشان نیست، ایشان در علم و حکمت هم خبره بودند و از معدود امامزادههایی هستند که احادیث خاص و کمنظیری از چند امام معصوم در موردشان نقل شده است. این تأکید و تبلیغ چند امام معصوم بر مقام این بانو حامل پیغامی مهم است و به تفاوت ایشان با دیگران اشاره دارد.
یکی از سه امامزادهای که امام معصوم برای آنها زیارتنامه صادر کرده است، حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هستند. این زیارتنامه فرمولی قوی و خارقالعاده برای بیان عظمت ایشان و آموزش نوع ارتباط با ایشان است، که ضمن مقاله به صورت مبسوط به زوایای اعجابانگیز آن میپردازیم. وجود ایشان رَحِمی قدرتمند و قوی برای رشد و تکامل نفس انسان است. قرار گرفتن در سایه تربیت ایشان میتواند، ما را به مقام معیت امام برساند.
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) چنان عظیم است که ایشان برای مأموریت مهم تغییر مسیر تاریخ به ایران اعزام شدند. وجود پربرکت ایشان از شهر ساکت و خاموش قم پادگانی قوی برای استقرار، پرورش و تربیت اصحاب آخرالزمان ساخت. در حقیقت این بانو در ظاهر برای دیدن برادر، اما حقیقتاً برای مأموریت کادرسازی اصحاب آخرالزمانی منجی موعود به قم آمدند و سپس همان نقش تربیتی و پرورشدهنده مادرشان فاطمه (سلاماللهعلیها) را ادامه دادند. ایشان به ایران آمدند و فضا را برای ترویج، تبلیغ و انقلاب شیعه فراهم کردند و تربیت میلیونها شیعه مجاهد و منتظر را به عهده گرفتند.
اگر ما هم مایلیم به مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نزدیک شویم و خود را به دامان انسانساز ایشان برسانیم، باید کلیدهای شخصیتی و رموز امامداری ایشان را بیاموزیم؛ رموزی مثل ولایتمداری عاشقانه و چرخش و طواف حول محور امام زمان، تا در این صورت بتوانیم در بهشت به ملاقاتی شیرین با ایشان برسیم.
شناختی نو از حضرت معصومه (سلاماللهعلیها)
انتخاب اسم در میان اهلبیت (علیهمالسلام) مسئلهای دقیق و حسابشده است. اسمها در این خانواده باید با شخصیت و صفات فرزند هماهنگ باشند. حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) آنقدر پاک و معصوم بودند که نام ایشان را معصومه گذاشتند. اغلب ما اینطور فکر میکنیم، که تنها افراد معصوم عالم چهارده معصوم (علیهمالسلام) هستند، اما باید بدانیم که عصمت دارای مراتب است و درجات مختلفی دارد، که عالیترین درجات و بالاترین مراتبش متعلق به امامان معصوم است. افراد زیادی در عالم وجود دارند که از عصمت برخوردارند، افرادی مثل حضرت علیاکبر، حضرت عباس و حضرت معصومه و در درجات پایینتر هم افرادی مثل اولیاء خدا از درجات مختلف عصمت برخوردارند. حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هم از عصمت خارقالعادهای برخوردار بودند که امام کاظم (علیهالسلام) نام معصومه را برای ایشان انتخاب کردند.
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) فقط مربوط به عصمت ایشان نیست، بلکه ایشان در علم هم مرتبه فوقالعادهای دارند. این مرتبه به حدی رفیع بود که در غیاب پدرشان امام کاظم (علیهالسلام) و برادرشان امام رضا (علیهالسلام) نایب و جانشین امام محسوب میشدند. در حقیقت این بانوی بزرگوار یک متخصص معصوم بودند که در غیاب امام عصرشان پاسخگویی به سؤالها و استفتائات و اغلب کارها به عهده ایشان بود. امام کاظم (علیهالسلام) حدود ۳۷ فرزند داشتند و غیر از امام رضا (علیهالسلام) که امام معصوم بودند، فقط برای این بانو احادیث و سفارشهای خاص آورده شده است، مثل احادیث متعددی که زیارت ایشان را معادل زیارت امام رضا دانسته و بهشت را بر زائران ایشان واجب دانستهاند.[۱]
این تأکید و صراحت امام معصوم بر معرفی، ترویج و تبلیغ مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) حامل یک پیغام مهم است. شخصیتهای بزرگ فراوانی در تاریخ شیعه بودهاند، که اهلبیت (علیهمالسلام) کمتر به آنها پرداختهاند. پس قطعاً اگر این بانو مقام هدایت نداشتند، این حجم از تأکید، سفارش و پرداختن به ایشان توسط اهلبیت صورت نمیگرفت.
آداب ملاقات با حضرت معصومه در حریم حرم ایشان
اگر سنگی زیبا و درخشان پیدا کنیم و از الماس بودن آن بیخبر باشیم، ممکن است قدر آن را ندانیم و چند روزی با بازیهای کودکانه سرگرم آن شویم، در نهایت هم یا آن را گم میکنیم و یا به دیگری میبخشیم؛ در حالی که میتوانستیم بیشترین سود و بهره را از این سنگ ارزشمند و قیمتی ببریم. نوع بهره بردن ما از مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) و استفاده ما از این فرصت ویژه برای رشد انسانی و سعادت آخرتی در دامن ایشان هم دقیقاً مثل استفاده نادرست یک کودک از الماسی گرانبها است.
با وجود اینکه امامزادههای بسیاری در تاریخ تشیع وجود داشتهاند، اما فقط سه امامزاده زیارتنامهای که شخص امام معصوم آن را تنظیم کرده باشد، دارند؛ حضرت عباس، حضرت علیاکبر و حضرت معصومه.
زیارتنامه حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) معرفینامهای خارقالعاده از حضرت است که با مطالعۀ آن میتوانیم به معرفت دقیقی از ایشان برسیم و تا مقام انسان کامل در دامان ایشان رشد کنیم، اما متأسفانه ما به زیارتنامه خواندنی زبانی و عرض حاجتهای کوچک راضی هستیم و خوشحال از زیارتی جذاب به خانه و سبک زندگی قدیم خود برمیگردیم؛ در حالی که با خُلق سطحینگریمان سودهای آخرتی هنگفتی را با شکلات کوچکی معاوضه کردهایم.
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) آنقدر رفیع است که امام رضا (علیهالسلام) مراتب شگفتانگیز ملاقات با ایشان را برای ما شرح میدهند. قبل از زیارت ایشان باید مراتبی گذرانده شود و مجوزهای بسیار ارجمندی گرفته شود، تا بتوانیم به درستی به این حریم مقدس وارد شویم، به همین دلیل از بزرگترین شخصیتهای عالم اجازه ورود میگیریم: «أ أدخل یا الله؟ أ أدخل یا رسولالله؟[۲]». ما چون درک درستی از عظمت این بانو نداریم، به یک زیارت سطحی و بدون هدف قانعیم، در حالی که حقیقت ماجرا بسیار عظیمتر از این سطوح است.
وارد شدن به حریم و بارگاهی که قرار است تاریخ جهان را تغییر دهد و میلیونها انسان در دامان آن تربیت و ساخته شوند، بسیار مهم و حساس است. وعدهها و قرارهای ویژهای در این زیارت صورت میگیرد، پس این زیارتنامه مثل یک پروتکل آموزشی به ما میآموزد که برای ورود به این حریم باید مقدمات مهم و مسیر حسابشدهای را طی کنیم.
از اعجازهای مهم حرم ایشان و مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) این است که حرم ایشان معادل حرم تمام اهلبیت است. حرمی که امام کاظم (علیهالسلام) آن را آشیانه آلمحمد (صلیاللهعلیهوآله) و پناهگاه شیعیان نامیدند[۳]. حرمی آنقدر وسیع که امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: «حرم تمام اهل بیت در قم است.[۴]». سفارش شده است که هر زمان خواستیم هر کدام از اهلبیت را زیارت کنیم، به زیارت این بانو برویم و امام معصوم را در کنار حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) صدا بزنیم.
مقدمات ملاقاتی شیرین در بهشت با حضرت معصومه
چهقدر مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) عظیم است که نمیتوان سرخود و بازیگوش به زیارت ایشان رفت و باید از فرشتگان برای این مکالمه شیرین کمک گرفت. نقطه عطف زیارتنامه آنجاست که خطاب به خانم میگوییم: «خداوند ما و شما را در بهشت به هم معرفی کند.» وقتی ما میدانیم عبارات این زیارتنامه از زبان امام معصوم صادر شده است، بهتر است دقیقتر به کلمات و جایگاهشان فکر کنیم.
مثلاً بخشی از زیارت ایشان صحبت از شفاعت در «بهشت» شده است، نه شفاعت در قیامت. این مسئله بسیار مهم است که ما به دنبال شفاعت بهشتی باشیم، نه شفاعت قیامتی ایشان.
مقام شفاعت بهشتی
اصلاً تفاوت شفاعت بهشتی و شفاعت قیامتی چیست؟
گفتیم ما از بارگاه بانویی که با یک نگاهشان همه میتوانند بخشیده و اهل بهشت شوند، به دنیا و حاجتهایش قانع نیستیم. ما باید در دامان پرقدرت ایشان رشد کنیم و به جایگاهی برسیم که در قیامت محتاج و معطل شفاعت کسی نباشیم، بلکه باید آنقدر در طول عمرمان تلاش و خودسازی کرده باشیم که خودمان به مقام شفاعت رسیده باشیم و در قیامت بتوانیم دیگران را شفاعت کنیم.
این قرار ملاقاتی که در بهشت با ایشان میگذاریم، مشروط به آن است که سبک زندگی، ارتباطات، انتخابها و افکار ما در دنیا طوری باشد که عاقبت ما را ختم به بهشت کند، سپس حضرت در بهشت به ملاقات ما بیایند و ما را به درجه و جایگاه رفیع و غیرقابلوصف خودشان ترفیع رتبه بدهند. پس ریشه این اتفاق مبارک فقط به دنیای ما برمیگردد و پایه این اتفاق را باید در دنیا ساخته باشیم، تا بتوانیم در آخرت از آن بهره ببریم.
اهلبیت (علیهمالسلام) شاگردان و شیعیانشان را طوری تربیت میکنند که بسیار رشد کنند و حوزه تأثیرگذاری آنها گسترده شود تا بتوانند افراد بیشتری را هدایت کنند.
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) و وسعت شفاعت ایشان تابع وسعت نفس ایشان است. اصلاً قدرت شفاعتی تابع شخصیت افراد است و درصد این قدرت را میزان نقش و تأثیری که هر فرد در زمان حیاتش در هدایت دیگران داشته، مشخص میکند. شفاعت یعنی همراهی و جفت شدن. این قدرت در هر فرد یک امر ریاضی است و هر اندازه فرد به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در هدایت دیگران سهیم بوده، قدرت شفاعتی او بیشتر است.
مأموریتی مهم برای تغییر مسیر تاریخ
برای درک بهتر مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) باید به علت هجرت ایشان به ایران و اهداف بسیار بزرگ اهلبیت از این نقشه تاریخساز بپردازیم. ایران همیشه برای اهلبیت (علیهمالسلام) یک هدف خاص بوده و برای آن سرمایهگذاریهای ویژهای انجام دادهاند. ایران صرفاً یک منطقه جغرافیایی خوش آبوهوا و حاصلخیز نبود، بلکه منطقهای کارآمد برای تمدنسازی جهانی بود. همان تمدنی که اهلبیت در مدت ۲۵۰ سال امامت و قرنها غیبت برای حفظ و تقویت آن صبر و تلاش کردند. این هدف به سادگی و ناگهانی محقق نمیشد و نیازمند سالها بذرافشانی و تدبیر بود. هرکدام از اهلبیت در دوران امامتشان به فراخور شرایط وقت برای این هدف تلاش کردند و سه نقطه از ایران را هدف قرار دادند: مشهد، ری و قم.
پادگانی به نام قم
شروع توجه و تمرکز اهلبیت روی قم از عصر امام باقر و امام صادق (علیهمالسلام) شروع شد. این دو امام منطقۀ قم را برای اهداف خود انتخاب کردند و آن را توسط عبداللهبنمالکاشعری ساماندهی کردند. این شهر از ابتدا برای تربیت و پرورش شیعیان خاص ساخته و برای کادرسازی اصحاب آخرالزمان پایهریزی شد. اهلبیت (علیهمالسلام) بسیار هوشمندانه منطقه قم را که خشک و بیآب بود و حکومتها به آن رغبتی نداشتند، انتخاب کردند تا بدون توجه به اهداف خود بپردازند.
آنها میخواستند قم به یک مرکز مهم شیعه تبدیل شود و جمعیت شیعه در این شهر منسجم شود؛ پس باید شخصیتی بزرگ را به عنوان کانون و نقطه عطف این مقر انتخاب میکردند. باید کسی برای فرماندهی عملیات آخرالزمانی قم انتخاب میشد که صاحب درجات معنوی، علمی و عصمت رفیعی باشد، رفعت و وسعتی که برادرشان از مشهد بگویند؛ زیارت او همتراز با زیارت من است[۵].
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) گنجایش این ویژگیها را داشت و قم پایتخت جهان تشیع شد و این بانوی بزرگوار محور وحدت بزرگ شیعیان شدند. اگرچه شروع هجرت شیعیان به قم مربوط به قبل از ورود ایشان است، اما تقویت قم به بعد از وفات ایشان برمیگردد.
فاطمهای دیگر
ما باید فلسفه تشکیل شهر قم را درک کنیم و راز ورود حضرت به ایران را متوجه شویم. ما باید نقش این بانو را در فرماندهی پادگان قم در کادرسازی اصحاب آخرالزمان بدانیم. نقش ایشان عالِمپروری، تربیت و پرورش مخلصترین و باتقواترین اصحاب ایرانی آخرالزمان است. قم مرکز نگارش و تدوین معارف و مفاهیم شیعه و صدور آن به تمامی نقاط جهان است و تمام این افتخارها در سایه فرماندهی کریمه اهلبیت صورت میگیرد.
داستان تغییر مسیر تاریخ در آخرالزمان از ایران اتفاق میافتد و ورود حضرت به ایران و این حقیقت که بانو شمعی شدند تا دیگران حول محور نور ایشان جمع شوند، حامل یک پیغام مهم است. ایشان به ایران آمدند تا فضا را برای انقلاب شیعه فراهم کنند، همان انقلاب اسلامی ایران که چند امام معصوم نوید و بشارت مقدمهسازی آن را برای ظهور داده بودند[۶].
کلمه «رَبّ» به معنای مربی و کسی است که تربیت کرده و پرورش میدهد. حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هم مثل جدشان فاطمهزهرا (سلاماللهعلیها) نقش تربیتی و ربوبیتی[۷] در عالم دارند. در حقیقت ایشان فاطمهای دیگر هستند که نفس انسان میتواند در ظرف وجودی ایشان رشد کند و به تکامل برسد. مهمترین دلیل تأکید خاص و مکرر اهلبیت (علیهمالسلام) بر مقام حصرت معصومه (سلاماللهعلیها) همین ویژگی ایشان است.
مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) ایشان را تبدیل به بانوی کادرساز سپاه منجی موعود کرده و شخصیتهای اصلی انقلابهای تأثیرگذار شیعه مثل امامخمینی و شیخزکزاکی که میلیونها نفر از شیعیان را تربیت کردند، خود در دامان ایشان تربیت شدند.
رموز رشد در دامان حضرت معصومه
برای رشد و پرورش در دامان حضرت باید ایشان را بشناسیم و خود را به شباهت و سنخیت با ایشان برسانیم. برای شباهت به ایشان هم باید صفات و ویژگیهای کلیدی شخصیت ایشان را سرمشق سبک زندگی و سبک امامداری خود قرار دهیم تا بتوانیم در رَحِم قدرتمند و ظرف وجودی ایشان تکامل پیدا کنیم.
اگر تمام تاریخ را ورق بزنیم، میبینیم که غیر از اصحاب کربلا، بین تمام امامزادهها جز در وصف زیارت حضرتعبدالعظیمحسنی و مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) روایت دیگری برای شباهت و همترازی با زیارت امام معصوم وجود ندارد. این دو بزرگوار یک ویژگی مشترک داشتند، که این اشتراک مقام آنها را به امام زمانشان نزدیک کرد. آنها میتوانستد امام زمانشان را تخریب کنند، یا امتیازها و امکاناتی بخواهند، اما خود را خرج امامشان کردند و ولایتمداری را محور زندگی خود قرار دادند. اینکه کسی قدرت اظهار وجود و خودستایی داشته باشد، اما مطیع و ولایتپذیر نفس خود را به زانو درآورده و پیروز شود، بسیار سخت است و نتیجهای سرنوشتساز دارد؛ درست مانند کاری که حضرت عباس (علیهالسلام)، حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) و حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) انجام دادند.
شرایط عصر امامت امام رضا (علیهالسلام) به دلیل وجود نزدیکان، اقوام حسود، طماع و افراد بسیاری که در رقابت با ایشان بودند و علیه ایشان کارشکنی میکردند، سخت شده بود. اما حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) اعتبار خود را خرج امام زمانشان کرده بودند. مثلاً ایشان خواستگارهای خود را رد میکردند و علناً اعلام میکردند که امر ازدواج ایشان به دست علیبنموسی (علیهالسلام) است. این جمله حامل پیغامی مهم و هدفی مهمتر از ازدواج بود. ایشان میخواستند بگویند امورات من به دست ولیّ من است، نه برادرهای من، اجازه و حقوق من به دست امام من است.
مسئله دیگر مسئله هجرت ایشان از مدینه به خراسان به دستور امام است. ایشان میدانستند سفر راحتی نخواهند داشت و مأموران حکومت آنها را تعقیب خواهند کرد، اما مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در حدی بود که هیچ چونوچرایی در مقابل خواست و امر امام نمیآوردند.
مجموع واکنشها و بروزات ما در مقابل خواست و دستور و مصلحتی که امام، فرمانده و ولیّ ما ابراز میکند، درصد وجود یک صفت مهم به نام ولایتمداری از ما به نمایش میگذارد. اگر ما هم مشتاقیم به مقامی نزدیک به حضرت برسیم، باید این صفت را آنقدر تمرین کنیم تا ملکه وجودمان شود.
امام کانون عالم است و تمام موجودات مثل الکترونهایی که روی مدارهای مشخصی حول محور هسته اتم میچرخند، بر مدار امام در گردش هستند. درست مثل حُجاجی که در مسیرهای دایرهوار مشخصی به دور کعبه میچرخند. اصلاً امام کعبه است و ما باید به سمت او بدویم و آنقدر دورش بگردیم که در جان او محو شویم.
در عالم هرکس به امام نزدیکتر شود و سبک زندگی، انتخابها، ارتباطات و افکارش را منطبق با خواست و تأیید امام بچیند، عامل سعادت دیگران میشود؛ درست مثل حضرت معصومه (سلاماللهعلیها). اصلاً بهشت متعلق به قدمهایی است که برای یاری امامشان لحظهای بهانه نمیآورند و در مسیر رسیدن به امام زمانشان پا جای قدمهای کریمه اهلبیت میگذارند. اگر ما هم ملاقات بهشتی با حضرت را میخواهیم، باید سبک زندگیمان را در دنیا با ایشان هماهنگ کنیم که در قیامت در گروه شیعیان اهلبیت قرار بگیریم.
اما رسیدن به این مقام چهطور ممکن است؟
بهتر است به حریم مقام حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) پناه ببریم و امامداری را در مکتب ایشان تمرین کنیم. ما فقط با پیوستن به لشگر امام زمان و خدمت به اهداف ایشان میتوانیم، به ملاقات و همنشینی ابدی با این خاندان برسیم، در غیر این صورت خودمان را با وعدههای بیاساس فریب دادهایم.
اگر مشتاقیم به شباهت با این بانو برسیم و خدمتی به ایشان کنیم، تنها راهش این است که موانع ظهور پسرشان را برطرف کنیم تا بار غمی از دوش ایشان برداشته باشیم. مهمترین قدم در مقدمهسازی ظهور هم خودسازی و کسب سنخیت با این خاندان است و در مرحله بعد جهاد با تمام امکانات و دارییها و استعدادها در مسیر خدمت به هدف امام زمان قرار دارد.
منابع
[۱] حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه،محمدرضا حسینی جلالی، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ۱۴۱۲، ج۱۴، ص ۵۷۶
[۲] به معنای اجازه ورود به حرم خواستن از خدا و حجت های خداست
[۳] مجلسی، محمد باقربن محمدتقی، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، علی اکبر غفاری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج ۶۰، ص ۲۱۴
[۴] مجلسی، محمد باقربن محمدتقی، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، علی اکبر غفاری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۶۸، ج ۴۸، ص ۳۱۸
[۵] محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵، ج ۵، ص ۳۵
[۶]شجاعی، محمد، انقلاب اسلامی و آینده جهان، تهران، نشر محیی، ۱۴۰۱
[۷] نقش تربیت کنندگی، تدبیر کنندگی، نعمت دهندگی